امیرحسین خواجوی| حمله فردی ناشناس در متروی شهر ری سه زخمی و یک کشته برجای گذاشت. در این حادثه که حوالی ظهر دیروز در سکوی جنوب به شمال ایستگاه متروی شهر ری رخ داد، مرد میانسالی با سلاح سرد به سمت مسافران حمله کرد و سپس با پلیس درگیر شد که درنهایت با تیراندازی ماموران، فرد مهاجم از پای درآمد. ضارب هنگام انتقال به بیمارستان بر اثر اصابت گلوله کشته شد. در این حادثه یک روحانی مجروح و بلافاصله توسط عوامل اورژانس به بیمارستان منتقل شد. هنوز هویت ضارب و انگیزه احتمالی او از سوی پلیس اعلام نشده است.
حوالی ساعت 11ظهر دیروز، مردی 40ساله با حالت غیرعادی و با پوششی نیمهعریان که روی سکوی شمالی ایستگاه شهر ری در خط دو مترو ایستاده بود، ناگهان به دلیل نامعلومی به سمت مسافران با سلاح سرد حمله کرد. او به سمت یک روحانی به نام خلیل ذوالفقاری حملهور و پس از واردکردن چند ضربه به او با پلیس درگیر شد. دو مامور پلیس برای جلوگیری از ادامه نزاع به سمت فرد مهاجم رفتند، اما او بیتوجه به هشدارهای پلیس با آنها هم درگیر شد. همزمان نیروهای مستقر در مترو برای حفظ جان سایر مسافران بلافاصله درهای متروی شهر ری را بستند و مسافران را از محوطه ایستگاه خارج کردند. فرد ضارب به علت آنچه بیتوجهی به اخطار پلیس عنوان شده، هدف سه گلوله قرار گرفت. پس از زمینگیر شدن فرد ضارب، بلافاصله چند دستگاه آمبولانس به محل حادثه اعزام شدند. روحانی که از ناحیه گردن مجروح شده بود، به مرکز درمانی شهدای هفتم تیر منتقل شد. یکی دیگر از شهروندان هم در همان محل به صورت سرپایی خدمات درمانی دریافت کرد، اما فرد مهاجم در مسیر انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. هویت فرد ضارب اعلام نشده است، اما به گفته سرهنگ یعقوبی، معاون عملیات پلیس تهران کار شناسایی و تشخیص هویت او آغاز شده است.
رضا یکی از دستفروشان متروی تهران است که در زمان حمله فرد مهاجم در ایستگاه شهر ری حضور داشته است. او که از نزدیک شاهد این حادثه بوده، به «شهروند» میگوید:«منتظر قطار ساعت 11:55 بودم. روی صندلی نشسته بودم که چشمم به آن مرد افتاد. انگار از چیزی ناراحت و عصبی بود. جور خاصی راه میرفت. من در سکوی مقابل بودم، به همین دلیل نمیتوانستم به خوبی چهرهاش را ببینم، اما هیکل درشتی داشت و تنومند بود. یکدفعه پیراهنش را درآورد و با یک چیزی که شبیه چاقو بود، به سمت چند مسافر حمله کرد. از پشت به یکی از مسافرها حمله کرد. آن مسافر روحانی بود. با هم درگیر شدند. من همراه چند نفر دیگر اینطرف سکو بودیم. کاری از دست ما برنمیآمد. داد و فریاد زدیم تا اینکه پلیس آمد، اما او به طرف پلیس هم حمله کرد. حرفهایی زیر لب میزد، اما من متوجه نشدم تا اینکه به سمت او تیراندازی کردند. من صدای 3 گلوله شنیدم. بقیه ماجرا را هم ندیدم، چون پلیس و مامورها ما را از مترو بیرون کردند.»
در همین حال، با اعلام خبر درگیری و تیراندازی در متروی شهر ری و تشابه این حادثه با حملههای صورت گرفته در شهرهای اروپایی، نگرانیها درباره تروریستی بودن این حادثه شدت گرفت، اما پلیس این حادثه را یک درگیری ساده عنوان کرده است. سردار ساجدینیا، رئیس پلیس تهران ضمن رد امنیتی بودن این حادثه در اینباره گفت: «بررسیهای پلیس نشان میدهد که این حادثه امنیتی نیست و یک اتفاق است. البته پلیس همیشه در تمام نقاط شهری ازجمله مترو مستقر بوده و در کمترین زمان با متخلفان برخورد میکند.»
خلیل ذولفقاری تنها مصدوم جدی این حادثه دقایقی بعد به بیمارستان شهدای هفتم تیر انتقال یافت. این روحانی که از ناحیه گردن و کتف مجروح شده پس از اقدامات اولیه تحت عمل جراحی قرار گرفت. بنا براعلام کادر درمانی این بیمارستان، حال عمومی او مساعد است و عمل جراحی هم با موفقیت به پایان رسیده است. برای اطلاع از آخرین وضعیت مصدوم و جزئیات این حادثه برای دقایقی با برادر او در بیمارستان همکلام شدیم که در ادامه می خوانید:
شما کی از حادثه مطلع شدید؟
ساعت 10:47 صبح بود که برادرم با من تماس گرفت، اما من متوجه نشدم. بعد از چند دقیقه چند نفر از دوستان و همکاران سابق برادرم با من تماس گرفتند و گفتند که برادرم به بیمارستان هفت تیر منتقل شده است، البته از پشت تلفن خیلی کوتاه ماجرا را برایم تعریف کردند.
یعنی آقا خلیل خودش با شما تماس گرفته بود؟
بله، ایشان همان موقع با موبایل با من تماس گرفته بود. من در خیابان بودم و صدای زنگ را نشنیده بودم.
از جزییات حادثه اطلاع دارید؟
تا جایی که از پلیس و همکاران برادرم شنیدم، او در ایستگاه متروی شهر ری منتظر ورود قطار به ایستگاه بوده که ناگهان فردی ناشناس از پشت سر به او حمله میکند. ضارب با کاتری که در دست داشته یک ضربه به گردن خلیل میزند، البته برادرم با هوشیاری مانع ضربات بعدی میشود. برادرم با دستش سعی میکند که کاتر را از او بگیرد، به همین دلیل از ناحیه کف دست هم پارگی عمیقی در دستش ایجاد میشود. همان لحظه پلیس وارد عمل میشود و فرد ضارب برای فرار، از برادرم فاصله میگیرد. پلیس چندبار به او فرمان ایست میدهد، اما فرد ضارب بیتوجه به دستور پلیس به حرکات عجیبش ادامه میدهد تا اینکه پلیس چندبار به سمت او شلیک میکند. قبل از تیراندازی هم دو پلیس دیگر که قصد ممانعت از حمله به برادرم را داشتند، توسط فرد ضارب مصدوم میشوند، اما تا جایی که من اطلاع دارم جراحت آنها سطحی بوده است. بعد هم که اورژانس وارد عمل و برادرم به بیمارستان شهدای هفتم تیر منتقل میشود.
در بعضی از خبرگزاریها عنوان شده که برادر شما درحال صحبت کردن با ضارب بوده که مورد حمله قرار میگیرد؟
چنین چیزی صحت ندارد. ضارب درحالیکه برادرم منتظر قطار بوده از پشت سر به او حمله کرده است.
از انگیزه فرد مهاجم هیچ اطلاعی ندارید؟
همه حادثه همین بود که گفتم. جزییات حادثه را برادرم قبل از انتقال به اتاق عمل برایم در اورژانس بیمارستان تعریف کرد. او به من گفت که چهره ضارب اصلا برای او آشنا نیست. پلیس هم که اعلام کرده او هنگام انتقال به بیمارستان کشته شده است. حالا چرا این فرد به برادر من حمله کرده است را نمیدانم.
شغل برادرتان چیست؟
خلیل چند سالی قاضی بود. محل کارش هم در شهر ری بود، اما چندسال پیش خودش را بازخرید کرد، ولی با همکاران قدیمیاش همچنان در ارتباط بود. دادستان شهر ری همراه او به بیمارستان آمد.
یعنی در مسیر محل کارشان این حادثه رخ داد؟
نه، همانطور که گفتم چندسال پیش خودش را بازخرید کرد. منزل برادرم هم در شهر ری است. ایشان از خانه خارج شده بود و در مترو این اتفاق افتاد ولی از مقصد او اطلاعی ندارم.
باتوجه به شغل برادرتان، احتمال میدهید که موضوع خصومت شخصی باشد؟
همانطور که گفتم، برادرم اصلا چهره فرد مهاجم برایش آشنا نبوده است. ضارب هم که کشته شده، با این حساب باید صبر کرد تا پلیس هویت او را شناسایی کند و شاید از این طریق علت و انگیزه او از این اقدام مشخص شود.
آقا خلیل از شما بزرگتر است؟
بله، حاجآقا حدود 47سال دارد. متاهل است و یک پسر 23ساله و یک دختر 25ساله هم دارد. پسرش الان سرباز است. از وقتی خبر تیراندازی در متروی شهر ری از رسانهها پخش شد، همسر برادرم چندبار با موبایل او تماس گرفت، اما من از ماجرا به آنها چیزی نگفتم. منتظریم تا جراحی او تمام شود، بعد از اینکه حالش بهتر شد، ماجرا را به آنها اطلاع میدهیم.
او فقط از ناحیه گردن آسیب دید؟
هم گردن و هم دست، اما به دلیل جراحت گردن نیاز به جراحی داشت، البته دکترها گفتند که جای نگرانی نیست.
پس حال عمومی او مساعد است؟
بله، جای نگرانی نیست. خوشبختانه خطر رفع شده است. البته نیاز به جراحی داشت، به همین دلیل هم سریع به اتاق عمل منتقل شد.