| سارا سحابی|
جورج جان دش همه چیز را به هم ریخت. مدیریت گروه 8 نفره حمله تروریستی به آمریکا را به عهده داشت اما مثل آماتورها رفتار کرد و همه چیز را ظرف چند دقیقه به باد داد. گروه مدتها آموزش دیده بود تا عملیات موسوم به پاستوریو را به پایان برساند؛ عملیاتی که قرار بود حملهای برقآسا و وحشتناک به مناطق مختلف شهر نیویورک باشد. جاسوسان و ماموران آلمانی چندسال در نیویورک زندگی کرده و در یک دوره 18 روزه استفاده از انواع سلاح سرد و گرم را آموخته بودند. آنها به دو گروه 4 نفره تقسیم شدند. یکی از گروهها به سمت سواحل فلوریدا حرکت کرد و گروه دیگر به سمت لانگآیلند. منتها آنچه به جای تخریب پلهای راهآهن و تونلها و نیروگاهها نصیبشان شد، دستبند بود! عملیات چنان مفتضحانه لو رفت که به هیچ وجه کسی حدسش را نمیزد؛ بهخصوص که گونتر و. گلمان، مورخ آلمانی، آن را یکی از «دقیقترین طرحهای خرابکاری در تاریخ» میداند. آلمان هم بابت اجرای این عملیات، هزینه سنگینی متقبل شده بود اما همه چیز وارونه شد. صبح 13 ژوئن سال 1942، زیردریایی کف دریا به فاصله 200 متری از ساحل آرام گرفته بود اما آب اقیانوس اطلس همچنان پایین و پایینتر میآمد. آنها درواقع حساب جزر و مد را نکرده بودند و اگر همینطور میگذشت تا بعدازظهر هر عابری میتوانست زیردریایی آلمانی را کنار ساحل ببیند. به همین خاطر، مسئول ناوبان، زیردریایی را روشن کرد و فرار را بر قرار ترجیح داد. اما این تازه اول ماجراست. جورج جان دش 39ساله، رهبر گروه هم در حد یک مبتدی عمل کرد. وقتی به سمت ساحل پارو میزد، نزدیک بود در قایق لاستیک غرق شود! بعد هم که با مشت خودش را به ساحل آمریکا رساند، توسط یک مامور 21ساله بازداشت شد! مامور گارد ساحلی اول به او مشکوک شده بود، دش تلاش کرده بود با رشوهای 260 دلاری او را بخرد، اما مامور کوتاه نیامده بود و کار به جایی رسیده بود که تمام رویای هیتلر برای به آتش کشیدن آمریکا در عرض چند دقیقه به فنا برود. به این ترتیب مامور گارد ساحلی دش را بازداشت کرد، به همکاران خود اطلاع داد و قایق آلمانیها با چندین جعبه مواد منفجره، یونیفرمهای آلمانی و مواد دیگر آتشزا، کشف و ضبط شد! این بود پایان عملیات پاستوریو که اف.بی.آی بهسرعت از آن بهعنوان یکی از بزرگترین موفقیتهای خودش پردهبرداری کرد. نفرات دیگر هم دو روز بعد در هتل محل اقامتشان دستگیر شدند و همه چیز تمام شد. به این ترتیب 6 مامور آلمانی روی صندلی الکتریکی قرار گرفتند و دو نفر دیگر به خاطر همکاری در ارایه اطلاعات به زندانهای بلندمدت محکوم شدند؛ یکی از آنها هم البته دش بود!
البته این تنها طرح آلمانیها برای حمله به ینگهدنیا نبود اما بیشک طرحی خرابکارانه و تروریستی بود. با این حال نازیها پیش از آن رویای سلاح بزرگ را در سر پرورانده بودند. هیتلر در سال 1937 از هواپیمایی موسوم به بمبافکن دوربرد Me264 بازدید کرده بود؛ هواپیمایی که قرار بود در صورت لزوم از خاک آلمان اوج بگیرد و سواحل شرقی ایالات متحده را بمباران کند. در طرحی دیگر از موشکهایی دوربرد هم صحبت شده بود یا موشکهایی که در زیردریایی، سواحل آمریکا را هدف بگیرند. اما درنهایت هیچکدام از این طرحها عملی نشد تا عملیات پاستوریو هم به شکلی حماقتبار، یکی از سنگینترین شکستهای سرویس اطلاعاتی و عملیاتی آلمان نام بگیرد.