برداشت‌های گوناگون از یک روایت در جهان
 

 

شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي طنزنویس [email protected]

روایت: مردی شخصی را ﺑﺮ ﺧﺮى ﺳﻮار دﯾﺪ و ﮔﻔﺖ: ﻣﺮا ﻧﯿﺰ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺧﻮد ﺑﻨﺸﺎن! ﭼﻮن ﻧﺸﺴﺖ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﺗﻮ، ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! ﭼﻮن اﻧﺪﮐﻰ رﻓﺘﻨﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﻣﺎ ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! آن شخص ﮔﻔﺖ: ﻓﺮود آى! ﭘﯿﺶ از آن ﮐﻪ ﮔﻮﯾﻰ: ﺧﺮ من ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! و ﻣﻦ آزﻣﻨﺪﺗﺮ از ﺗﻮ ﻧﺪﯾﺪم.
اسحاق جهانگیری: مردی دید رقیبش پیروز انتخابات شده، گفت مرا هم بر خر مراد بنشان. ﭼﻮن ﻧﺸﺴﺖ ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﺗﻮ، ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! ﭼﻮن اﻧﺪﮐﻰ رﻓﺘﻨﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﻣﺎ ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! پیروز انتخابات ﮔﻔﺖ: ﻓﺮود آى! ﭘﯿﺶ از آن ﮐﻪ ﮔﻮﯾﻰ: ﺧﺮم ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! و ﻣﻦ آزﻣﻨﺪﺗﺮ از ﺗﻮ ﻧﺪﯾﺪم.
پادشاه قطر: مردی شخصی را بر خری سوار دید و ﮔﻔﺖ: ﻣﺮا ﻧﯿﺰ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺧﻮد ﺑﻨﺸﺎن! ﭼﻮن ﻧﺸﺴﺖ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﺗﻮ، ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! ﭼﻮن اﻧﺪﮐﻰ رﻓﺘﻨﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﻣﺎ ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! آن شخص ﮔﻔﺖ: تو پادشاه عربستان نیستی که فکر می‌کنی باید همه چیز را صاحب شوی؟
CNN: مردی ترامپ را بر خری سوار دید و گفت: مرا نیز بر خر خود بنشان. ﭼﻮن ﻧﺸﺴﺖ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﺗﻮ، ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! ﭼﻮن اﻧﺪﮐﻰ رﻓﺘﻨﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﻣﺎ ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! ترامپ گفت: پیاده شو. من خودم با همین کلک صاحب این خر شدم.
رئیس‌جمهوری اوکراین: مردی شخصی را ﺑﺮ ﺧﺮى ﺳﻮار دﯾﺪ و ﮔﻔﺖ: ﻣﺮا ﻧﯿﺰ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺧﻮد ﺑﻨﺸﺎن! ﭼﻮن ﻧﺸﺴﺖ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﺗﻮ، ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! ﭼﻮن اﻧﺪﮐﻰ رﻓﺘﻨﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺮ ﻣﺎ ﭼﻪ زرﻧﮓ و ﺷﺎد اﺳﺖ! کمی دیگر رفتند، گفت خر من چه زرنگ و شاد است. زود از خرم پیاده شو. این‌طوری بود که روسیه کریمه را از اوکراین گرفت.
خبرگزاری کره‌شمالی: شخصی مردی را ﺑﺮ ﺧﺮى ﺳﻮار دﯾﺪ و ﮔﻔﺖ: ﻣﺮا ﻧﯿﺰ ﺑﺮ ﺧﺮ فرمانروای کره ﺑﻨﺸﺎن! مرد گفت بنشین اما این خر جزو اموال دولت نیست و خر من است. از مرد جای خر در کره استفاده کردند و سال‌هاست بار می‌برد.
یک صنعتگر چینی: مردی شخصی را ﺑﺮ ﺧﺮى ﺳﻮار دﯾﺪ و ﮔﻔﺖ: ﻣﺮا ﻧﯿﺰ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺧﻮد ﺑﻨﺸﺎن! گفت نمی‌شود. دارم خر را صادر می‌کنم ایران. مرد گفت بنده خدا، اول پوستش را بکن و صادر کن بعد خودش را که در این دو منفعت است. آن شخص به وجد آمد و مرد را در آغوش گرفت و سپس پوست هر دو را کند و گوشت‌شان را چرخ کرد و همه را با هم صادر کرد. برای همین ایرانی‌ها در تلگرام می‌گویند گوشت چرخ‌کرده نخوریم.
روزنامه لوموند: مردی شخصی را ﺑﺮ ﺧﺮى ﺳﻮار دﯾﺪ و ﮔﻔﺖ: ﻣﺮا ﻧﯿﺰ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺧﻮد ﺑﻨﺸﺎن! گفت: نمی‌نشانم. مرد گفت: باید بنشانی. چون از لفظ باید استفاده کرد تمام کارکنان حمل‌ونقل عمومی سه روز اعتصاب کردند و هیچ جنبنده‌ای کسی را جابه‌جا نکرد.
یک مخالف دولت ونزوئلا: مردی شخصی را ﺑﺮ ﺧﺮى ﺳﻮار دﯾﺪ و ﮔﻔﺖ: ﻣﺮا ﻧﯿﺰ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺧﻮد ﺑﻨﺸﺎن! آن شخص گفت خرم مریض است و توان ندارد. مرد گفت: من مادورو هستم. 37 ساعت در باب لزوم به اشتراک گذاشتن امکانات برای رفاه عمومی سخنرانی کرد و سرانجام صاحب خر را به جرم جاسوسی برای آمریکا به زندان انداخت.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/103669/برداشت‌های-گوناگون -از-یک-روایت-در-جهان