مهدی مالمیر روزنامهنگار
حوادث تروریستی 17 خرداد در آرامگاه امام(ره) و یکی از ساختمانهای حول و حوش مجلس در روزهایی که گذشت؛ بر پیشانی بیشتر روزنامهها و سایتهای خبری داخلی و معتبر جهان نشسته بود و صد البته جای تعجب ندارد که این خبر توجه رسانههای جهان را دستکم برای مدتی به خود جلب کرده باشد؛ چراکه ایران در شرایطی که به تعبیر شاعر: «همچون چشم صُراحی، زمانه خونریز است»، از درجه بالایی از ثبات برخوردار بوده است و داعش تاکنون نتوانسته بود با همه سیل خونی که در اروپا و خاورمیانه به راه انداخته؛ از لایههای امنیتی سرزمین ما گذر کند و خللی به امنیت مردم کشور ما برساند. با این همه اما؛ افسوسمندانه باید گفت که آدمکشان «طراز نوین» داعشی سروکلهشان در ایران عزیز هم پیدا شد و صدالبته که این جسارتشان بیپاسخ نخواهد ماند و جواب درخوری خواهند گرفت. اما نکتهای که این یادداشت آهنگ پیشکشیدن آن را دارد؛ مسأله قومیت حمله آورندگان به دو مرکز مهم تهران است که با تحقیقاتی که به عمل آمده و ویدیوی آماتوری که این گروه در رسانهها منتشر کردهاند؛ با لهجه کردی سخن میگفتند و از دیار کردستان بودهاند که این مسأله؛ دستاویزی برای توهین برخی از کاربران رسانههای مجازی به هموطنان عزیز کُرد ما شده است. چند سالی است که داعش در شهرهای کردنشین سرزمین ما سرگرم یارگیری است و با همه تبلیغات و وعدههای بهشتآسایی که در این چند سال داده، نتوانسته است در استخدام نیرو از شهرهای مرزی ما کامیاب باشد. شاهد این ادعا هم نیروهای اندک شمار ایرانی هستند که حالا به هر دلیلی فریفته این گروه خونخوار شدهاند و سوگمندانه در طاسِ آنها لغزیدهاند! در این میانه خوفی جدی میرود همه آنهایی که شناگر آبهای جداییطلبی و تکه پارهکردن این سرزمین بوده و هستند؛ دست به تبلیغات مشئومی بزنند و چهره کُرد ایرانی سرفراز را که در طول تاریخ این سرزمین هماره سپر بلای مهاجمان بوده است؛ به خیال باطل خود کدر و مشکوک نشان دهند! و این همه در شرایطی است که بیشترین رأی دولت روحانی از منطقه گوهرخیز کردستان جمعآوری شده و به یک روایت 73درصد از هموطنان کُردِ ما به تدبیر و امید و صلح با مردم جهان که نقشه راه دولت دکتر روحانی است؛ رأی دادهاند. کردستان ما امروز آنقدر جنگ دیده است که حالا نیازمند صلح باشد. همه آنهایی که قومیت کُرد مهاجمان را تنوری برای تافتن جداسریها و تجزیهطلبیها میسازند؛ باید نگاه دقیقتری به کردستان امروز بیندازد. جوان رعنای کُردی که با عضلات در هم پیچیدهاش که یادآور پهلوانان شاهنامه فردوسی است؛ در پیچ و خم راههایی که ببر و پلنگ را میرماند، برای گذران روزمره زندگی بارهای گران بر دوش میگیرد و کولبری میکند، نمیتواند و نمیخواهد خائن به ملک آبا و اجدادیاش باشد! چه اگر جز این بود؛ داعشیان خیلی زودتر از اینها به شهرهای مرزی ما رسوخ پیدا میکردند و مخلص کلام اینکه: تروریستهای داعشی که روز چهارشنبه کام ملت ایران را تلخ کردند و چند تن از شهروندان عزیز کشور ما را به طشت خون نشاندند؛ میتوانستند از هر قوم و قبیلهای باشند اما همه نکته در اینجاست، درشرایطی که به هیچ رو «قحط پریشانی نیست»، نمیباید ددمنشی شماری را به حساب همه قوم و قبیله او نوشت! ایران کشوری یکپارچه و پیکر گرفته از اقوام و لهجههای گوناگون است؛ لهجه فلان تروریست و قوم و قبیلهاش به هیچوجه نباید گزکی به دست جدایی طلبان و همه آنهایی بدهد که تا پریشانی این مُلک و پیکر چاکچاک این سرزمین گرامی را به چشم نبینند، آرام و قرار نمیگیرند!