ممنوعیت سیگار، اوشو و فیلترینگ
 

 

سعید اصغرزاده

لابد این جمله فئودور داستايوفسكي را شنیده‌اید که «ترک کردن سیگار، آسان‌ترین کار در دنیاست. من روزی، سی‌بار این کار را می‌کنم.» این را به خاطر خبری که دیروز دیدم نوشتم. خبر اعلام همکاری جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و ستاد کشوری کنترل دخانیات. بالاخره اعمال ممنوعیت مصرف دخانیات در کشور به صورت طرحی جامع و مدون در دستورکار قرار گرفته است.گویا بناست واقعا ممنوعیت استعمال دخانیات در اماکن عمومی کلید بخورد. خب این هم یکی از کارهای داوطلبانه است که می‌شد به استقبالش رفت. گویا براساس برنامه‌ریزی‌های وزارت بهداشت مقرر شده که این سازمان مردم‌نهاد در رابطه با ماده یک آیین‌نامه اجرایی قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات مبنی بر ممنوعیت استعمال دخانیات در اماکن عمومی، سازمان‌های غیردولتی و غیره براساس لیستی اماکن را مشخص و نحوه اعمال ممنوعیت استعمال دخانیات را با هماهنگی ستاد کشوری کنترل دخانیات برنامه‌ریزی کند.
بدیهی است که این موضوع نیز فارغ از فرهنگ‌سازی میسر نمی‌شود. یعنی شاید به عوض سیگارها باید فندک‌ها را فراموش کنیم. فندک که نباشد، سیگارها به کار نمی‌آیند. در آغاز فیلم «مترسک» ساخته جری شاتزبرگ، آل‌پاچینو و جین هکمن که همدیگر را نمی‌شناسند در دو سوی یک جاده بی‌عبور و متروک ایستاده‌اند و هردو در انتظار ماشین‌اند. زمان زیادی می‌گذرد و ادا و اطوارهای آل‌پاچینو نظر جین هکمن را جلب نمی‌کند. تا جایی که جین هکمن سیگاری درمی‌آورد ولی هرکاری می‌کند فندک زیپویش کار نمی‌کند. آل‌پاچینو فندکش را درمی‌آورد و از آن سوی جاده به او نشان می‌دهد. همین سیگار گیراندن زمینه‌ساز آشنایی و سفر جاده‌ای آنها می‌شود. در انتهای فیلم که آل‌پاچینو از دست رفته و جین هکمن می‌خواهد بلیت قطار بخرد و برود قبل از این‌که نوبت بلیت گرفتنش شود سیگاری درمی‌آورد و فندک می‌زند ولی فندک کار نمی‌کند... کار نمی‌کند... کار نمی‌کند...
چه بکنیم که فندک‌ها کار نکند تا ماجراهای جدید برای ما پیش نیاورد. بیایید قدری بی‌طرفانه‌تر حرف بزنیم. اصلا می‌روم سراغ دفاعیه اوشو از سیگار کشیدن. آن وقت معکوس عمل می‌کنم. آنچه سیگار به ما می‌دهد را باید برایش جایگزین پیدا کنم. می‌پرسید سیگار به ما چه می‌دهد؟ اوشو را شاید خیلی‌ها قبول نداشته باشند اما قبول کنید که حرف همه افراد می‌تواند قابل اعتنا باشد. او این‌گونه می‌گوید: «آدمی که سیگار می‌کشد، دارد چه کار می‌کند؟ از دیدی کاملاً معصومانه، صرفاً دود را به درون ریه‌ها فرو داده و بعد آن را بیرون می‌دهد؛ اما او از راه سیگارکشیدن با خود زمزمه می‌کند - یک زمزمه موزون و ضرب آهنگ‌دار. این کار او را تسکین می‌دهد؛ ناآرامی و بی‌قراری درونش کمی فرو می‌نشیند. دهان به جنبش نیاز دارد و اساسی‌ترین فعالیت مربوط به دهان است، سیگار کشیدن هم درست مثل شیر طبیعی نوشیدن کودکانه است. اگر نگذارند سیگار بکشی، آدامس بجوی و... آن وقت به حرف زدن رو می‌آوری و این بسیار خطرناک‌تر است، چون آت و آشغال‌های ذهنی خود را به خورد دیگران می‌دهی و در ذهنشان تلنبار می‌کنی.»
حوصله‌تان سر نرود. بسیاری چه بخواهید و چه نخواهید برای تسکین آلام خود به سیگار رو می‌آورند. بسیاری چه بخواهید و چه نخواهید معتادش شده‌اند و بسیاری مانده‌اند که چه چیز را باید جایگزین آن کرد. ما برای جامعه‌ای که دنبال نوعی معرفت درونی است و به نوعی نیاز به برون‌ریز افکار و ایده‌هایش دارد چه کرده‌ایم؟ سیگار کشیدن فقط سیگار کشیدن نیست. یک تعارض با وضع موجود انسان معاصر است. لابد می‌پرسید اوشو راه‌حل نداده؟ من می‌گویم چرا. او می‌گوید «سیگار بکش، اما بسیار آهسته سیگار بکش، با هوشیاری کامل، تا لااقل بفهمی چه کار می‌کنی. اگر بتوانی سیگار کشیدن خود را زیر نظر بگیری، ناگهان روزی سیگار از دستت می‌افتد، زیرا بطالت و پوچی آن به تمامی بر تو آشکار می‌گردد. کار احمقانه‌ای است؛ احمقانه محض، کاملا ابلهانه! وقتی این را تشخیص دادی، خود به خود سیگار از لابه‌لای انگشتانت سقوط می‌کند.»
اما سوال من همچنان باقی است. ما برای داوطلبان ترک سیگار در مجامع عمومی و بعدش خصوصی چه تدارکاتی را مهیا کرده‌ایم؟ کار داوطلبانه چه تمهیداتی را می‌طلبد؟ آیا این‌که همه چیز را منوط کنیم به اراده افراد و فکر کنیم که با تبلیغات محیطی و جبر قانونی می‌توان موضوع را به راحتی پیش برد کار درستی است؟ جایگزین‌های شما برای جامعه‌ای که اوقات فراغت ندارد، و تنها کاری که در لابه‌لای کار کردن و زندگی کردن به غیر از انجام بازی‌های کامپیوتری و سر زدن به شبکه‌های اجتماعی دارد، سیگار کشیدن است، چیست؟ نگویید که همان حداقل‌های سرگرمی را هم می‌خواهید فیلتر کرده، از او بگیرید و می‌خواهید سیگار هم نکشد!


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/10131/ممنوعیت-سیگار،-اوشو-و-فیلترینگ