شماره ۱۰۹۳ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۶ فروردين
صفحه را ببند
20 سال بحث بر سر یک واژه
رجل سیاسی نیاز به تفسیر دارد زنان بلاتکلیف

فاطمه صفری| هربار که به انتخابات نزدیک می‌شویم بازار وعده‌ووعیدها داغ می‌شود بازاری که حضور زنان و گفتن از نقش آنها گوشه‌ای از آن را به خود اختصاص می‌دهد اما تجربه حکایت از این دارد که تنها این گفتن‌ها به گرمی همین بازار محدود می‌شود و بعد از آن کسی نمی‌پرسد پس این زنان که از آنها گفته می‌شد کجا هستند؛ تکیه زده بر مناصب بالای سیاسی یا به فکر وعده‌های غذایی خانواده! درواقع گفتن از گستردگی فعالیت‌های زنان در جامعه محدود به زمان خاص انتخابات است و بعد از آن فراموشی نصیبش می‌شود.
رجل یا رجال سیاسی!
با نزدیک‌شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری زنان؛ دوباره بحث رجل سیاسی مطرح می‌شود، بحثی که برخی بر سر آن اتفاق نظر دارند. هر چهار ‌سال یک‌بار مطرح می‌شود و پس از اعلام کاندیداتوری زنان و ردصلاحیت آنان مجددا به دست فراموشی سپرده می‌شود. طبق قانون اساسی ممنوعیتی برای حضور زنان در انتخابات وجود ندارد، با این حال چند سالی می‌شود که با تفسیر شورای نگهبان از واژه رجل سیاسی زنان تنها می‌توانند ثبت‌نام و اعلام کاندیداتوری کنند که این موضوع پیج‌و‌خم‌های بسیاری را بر سر راه زنان قرار می‌دهد، زیرا به تعریف جامعی از رجل سیاسی نرسیده‌ایم و هنوز که هنوز است به‌درستی مشخص نشده که واژه رجل شامل زنان می‌شود یا خیر. نکته‌ای که در این مقوله می‌گنجد و این موضوع را از زوایای دیگر حایز اهمیت می‌کند این است که به‌نظر می‌رسد تفسیر این واژه خود به نوعی نقص قانون و ممانعت از فعالیت بیشتر زنان در جامعه ‌است، زیرا با استفاده از واژه رجل اختیارات شورای نگهبان افزوده و بیش از بیش موجب محدودیت زنان در شرکت و پیروزی انتخابات شده است.
روایت قانون از کاندیداتوری...
 بنابر اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس‌جمهوری باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد این شرایط باشند، انتخاب شود: ایرانی‌الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور. این شرایط عینا در ماده 35 قانون انتخابات ریاست‌جمهوری اسلامی ایران آورده شده است. در آن زمان برخی از ذکر  کلمه «مرد» امتناع کردند و لزومی بر ذکر این کلمه نمی‌دانستند از سوی دیگر برخی معتقد بودند ریاست‌جمهوری امر ولایی است. بنابراین کاندیدای ریاست‌جمهوری حتما باید مرد باشد. اما هنوز که هنوز است در شورای نگهبان بر سر این واژه بحث می‌شود و تاکنون لغت رجل  به معنای مرد در شورای نگهبان کسب آرا نکرده است. به همین جهت این واژه به رجل سیاسی تبدیل شد؛ به این معنا که رئیس‌جمهوری باید یک شخصیت سیاسی باشد. به این ترتیب کلمه «رجال» جایگزین مرد در قانون اساسی قرار گرفت. بر این اساس هنوز درباره امکان رئیس‌جمهوری‌شدن زنان نظر صریح حقوقی وجود ندارد. با نگاهی به نخستين مجلس خبرگان قانون اساسي و به‌كار بردن عنوان رجل سياسي  درمی‌یابیم از همان زمان نظرات متفاوتی بر سر این موضوع وجود داشته است و اگر مصلحتی در این زمینه وجود نداشت، مستقیما به واژه مرد اشاره می‌شد که از سوي اعضاي آن مجلس به‌خصوص شهيدبهشتي واژه رجل درنظر گرفته شد. برای ملموس‌تر شدن این موضوع با برخی از کارشناسان گفت‌وگو کرده‌ایم.

پیشینه

زنان در طول تاریخ
اعظم طالقانی نخستین ‌زنی است که در ‌سال 1376 خود را نامزد ریاست‌جمهوری در ایران کرد. به گفته او «برای آزمایش قانون اساسی هیچ دلیلی وجود ندارد که یک زن نتواند نامزد انتخابات شود.» به عقیده طالقانی تعبیر رجال در اصل ۱۱۵ قانون اساسی معادل جنس مرد نیست و تعدادی از متخصصان و عالمان مذهبی ایران در این زمینه با او موافق بودند. مطابق اصل ۱۱۵ قانون اساسی ایران، کاندیداهای ریاست‌جمهوری باید جزو «رجال» دینی و سیاسی باشند، با وجود این شورای نگهبان کاندیداتوری او را رد کرد؛ اما تجربه 1376 برای او کافی نبود به همین جهت او در ‌سال ۱۳۸۸ مجددا اعلام کاندیداتوری کرد. استدلال طالقانی از این موضوع این بود که «مهمترین چالش پیش رو در قانون انتخابات بحث رجال است که متأسفانه با تفسیرهای ناصواب مانع از حضور زنان در عرصه‌های مدیریتی کلان کشور شده‌ است به همین دلیل برای شکستن چنین تابویی در عرصه انتخابات حضور پیدا می‌کنم.» از دیگر زنانی که کاندیدای ریاست‌جمهوری شد، رفعت بیات بود که در 13 ارديبهشت‌ماه 1388 رسماً خود را به‌عنوان کاندیدای حضور در دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری معرفی کرد. استدلال او نیز همانند اعظم طالقانی این بود که «به نظر می‌رسد اگر این بار کاندیداهای زن با تفسیر معمول شورای نگهبان مورد تأیید قرار نگیرند، بخش زیادی از آرای زنان در انتخابات از دست خواهد رفت و این با رویکرد افزایش مشارکت حداکثری کشور مخالف است.» اما رفعت بیات همچون اعظم طالقانی مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگرفت و رد صلاحیت شد. معصومه ابتکار نیز از دیگر کسانی است که اعلام کرده است در آینده برای انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت خواهد.

کارشناس بی‌طرف

نگاه‌ رئیس‌جمهوری، نگاه انسانی؛ فارغ از جنسیت

با نزدیک‌شدن به انتخابات، همهمه‌هایی به گوش می‌رسد؛ همهمه‌ای که خبر از کاندیداتوری زنان می‌دهد. دراین میان مخالفان و موافقان زیادی تکیه ‌بر مسند ریاست‌جمهوری یک زن وجود دارد، محمود صادقی نماینده مردم تهران دراین زمینه معتقد است: باید توجه داشت، رئیس‌جمهوری‌شدن زنان دارای ابعاد متفاوتی است. ابتدا باید یکایک آنان را مورد بررسی قرار داد و سپس درمورد آن اظهارنظر کرد که شامل؛ مبنای حقوقی، فقهی و از جهت زمینه‌های عملی است ‌و باید مورد توجه قرار بگیرد.
این نماینده مجلس با اشاره به بعد حقوقی این موضوع و مورد بحث واقع‌شدن آن دراین زمینه ادامه می‌دهد: «اگر بخواهیم از منظر حقوقی این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم، با توجه به اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس‌جمهوری باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند، انتخاب شود؛ ایرانی‌الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور. که همواره بر سر این موضوع بحث بوده که آیا رجال سیاسی به معنای جنسیت است یا خیر که تفسیر‌های متفاوتی دراین زمینه وجود دارد؛ برخی از تحقیقات زبان‌شناسی نشان داده‌اند که این کلمه بار جنسیت را در بر ندارد و مفهوم شخصیت‌ها را در برمی‌گیرد، اما دراین میان دیدگاه دیگری وجود دارد که موافق این موضوع نیستند و معتقدند، این کلمه دارای بار جنسیتی است. به عقیده بنده این کلمه دارای بار جنسیتی نیست و منظور همان شخصیت‌هاست. به همین جهت شورای نگهبان این موضوع را قابل بررسی دانسته و تاکنون دراین زمینه نظر قطعی نداده‌اند.»
متاسفانه دربسیاری از کشور‌ها دیدگاه سنتی‌گرایانه موجب شده تا جایگاه زن درجامعه نه‌تنها نزول پیدا نکند، بلکه رو به افول رود. دراین زمینه صادقی با اشاره به مبنای فقهی و دو دیدگاه سنتی و پویا بیان کرد: «از جهت مبنای فقهی این موضوع از دو جهت قابل بررسی است. یکی دیدگاه سنتی و دیگری دیدگاهی پویا و مطابق با زمانه. دیدگاه سنتی به استناد برخی از روایات ولایت را حق مرد می‌دانند. اما، درمورد دیدگاه دیگری که وجود دارد، موضوع زمان و مکان مطرح است و معتقدند؛ بنا به شرایط زمانه،‌ این موضوع مطرح شده و اکنون شرایط زمانه تغییر کرده است، اما نکته دیگری که درمورد دیدگاه سنتی وجود دارد، این است؛ اگر چنین دیدگاهی وجود داشته باشد، درجایی که رئیس‌جمهوری حاکم است و اعلام ولایت می‌کند، مطرح است اما درکشور ما رئیس‌جمهوری رئیس یکی از قواست و ولایت مستقیم بر آن وجود ندارد، این موضوع صدق نمی‌کند. بنابراین با توجه به جایگاه رئیس‌جمهوری می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت. درنظام جمهوری اسلامی که رئیس‌جمهوری جایگاه دوم را پس از رهبر به خود اختصاص داده، از نظر سنتی نیز قابل پذیرش است و ایرادی در آن دیده نمی‌شود. بنابراین از جهت حقوقی و فقهی قابل پذیرش است و می‌توان این‌گونه تحلیل کرد که رئیس‌جمهوری‌شدن زنان دراین مقولات قابل پذیرش است.»
عضو کمیسیون اجتماعی درخاتمه با بیان این‌که برای ریاست‌جمهوری زنان ابتدا نیاز به گذشت زمان بیشتری داریم تا زنان درعرصه‌های مختلف جامعه بتوانند تجربه بیشتری کسب کنند، ادامه داد: «زیرا تعداد معدودی از زنان درکشور ما به مناصب سیاسی روی آورده‌اند. برای مثال؛ در دولت گذشته تنها یک زن به‌عنوان وزیر منصوب شده بود و در دولت جدید، 2 زن به‌عنوان معاونان رئیس‌جمهوری ایفای نقش می‌کنند. به‌طورکلی فعالیت زنان دراین دوره بیشتر شده است، اما به زمان بیشتری نیاز داریم تا مشارکت زنان درعرصه‌های سیاسی بیشتر شود و با سهولت بیشتری مورد قبول جامعه قرارگیرند. البته ناگفته نماند، درکشور‌های پیشرفته هم این موضوع نیز صدق می‌کند، اما نکته حایز اهمیت در این مقوله آنست که ریاست‌جمهوری چه زن و چه مرد باید نگاهی انسانی به امور پیش‌رو داشته باشد و بتواند فارغ از جنسیت از قابلیت‌ها استفاده کند.»

نظر مخالف

واژه رجل سیاسی شامل زنان نمی‌شود

نجـات‌الـله ابراهیميان، عضو حقوقدان‌ شورای نگهبان  ازجمله مخالفان منصـوب‌شـدن زنان در جایگاه ریاست‌جمهوری است و معتقد است: «فارغ از تصمیمات شورای نگهبان و به عقیده بنده قانون اساسی از عهده چنین موضوعی برنمی‌آید؛ زیرا ظاهر واژه رجل سیاسی بانوان را در برنمی‌گیرد. البته این واژه موافقان و مخالفان بسیاری را می‌طلبد و عده‌ای معتقدند، منظور از واژه رجل سیاسی، شخصیت‌ها است. اما آنچه ظاهر این کلمه نشان می‌دهد، متفاوت است و این واژه در ادبیات حقوقی و سیاسی ما زنان را در بر نمی‌گیرد. اما ریاست‌جمهوری زنان فارغ از توانایی‌های آنها هستیم. زیرا زنان در بسیاری از موارد با ذکاوت خود به‌مراتب عملکرد بهتری نسبت به مردان و عملکرد قابل توجهی دارند. اما از نظر حقوقی و قانونی باید تحقیق شود که آیا واژه‌هایی که به کار برده شده است، زنان را نیز در بر می‌گیرد یا نه. بنابراین، این مقوله موضوعی نیست که بخواهیم بگوییم زنان می‌توانند رئیس‌جمهوري شوند یا نه بلکه باید مورد بررسی قرار بگیرد که منظور مقنن به هنگام قانونگذاری از رجل سیاسی چه بوده است. آیا قانون اساسی قصد محدودیت زنان را داشته یا نه! گرچه زنان در انتخابات حق رأی دارند و می‌توانند در همه انتخابات مشارکت داشته باشند، اما تا زمانی که مشخص نشود واژه رجل سیاسی به چه معناست، مورد تأیید شورای نگهبان قرار نمی‌گیرند.

نظر موافق

مانعی برای ریاست‌جمهوری زنان وجود ندارد

از دیگر صاحبنظران رئیس‌جمهوری‌شدن زنان فرهاد فلاحتی، نماینده مجلس و عضو کمیسیون‌آموزش‌و تحقیقات  است. این نماینده مجلس که نظر مساعدی نسبت به این موضوع دارد، بیان می‌کند: «در مقوله رئیس‌جمهوری‌شدن زنان باید گفت كه این موضوع اجتهاد فردی نیست. همچنین قانون اساسی و قوانین جاری کشور اجازه ورود زنان را به عرصه‌های سیاسی و اجتماعی داده‌اند. به همین جهت قوانین‌مان را می‌توان جز مترقی‌ترین قوانین در دنیا دانست. می‌توان به این‌گونه قوانین بالید که اجازه ورود زنان را به عرصه‌های اجتماعی و سیاسی داده است. به همین جهت اگر شرایطی برای بانویی در کشور ما فراهم باشد که بتواند در عرصه رقابت‌های انتخاباتی شرکت کند و مورد تأیید شورای نگهبان و پس از آن مورد نظر مردم قرارگیرد، نه‌تنها بد نیست، بلکه بسیار خوب و مفید است؛ همچنین به عقیده بنده حتی به نظر نمی‌رسد در روند اجرایی کشور نیز مشکلی به وجود آید. زیرا زنان خود را به خوبی نشان داده‌اند که از همه توانمندی‌ها برای مدیریت‌های سیاسی برخوردارند و به خوبی می‌توانند در کارهای مدیریتی ایفای نقش کنند. با نگاهی به وزرای جمهوری اسلامی ایران و ایفای نقش بانوان متوجه این مهم می‌شویم. همچنین در دیگر عرصه مدیریتی در سطوح متفاوت خود را به خوبی نشان داده‌اند. به همین جهت می‌توان گفت؛ مطمئنا اگر در جایگاه رئیس‌جمهوری قرار بگیرند به خوبی می‌توانند ایفای نقش و توانایی‌های خود را نمایان کنند؛ به همین دلیل قانون چنین اجازه‌ای را داده است که زنان به‌عنوان شاخص سیاسی به این عرصه ورود پیدا کنند و در مدیریت کلان کشور ایفای نقش کنند.»
بسیاری از مخالفان بنا بر جنسیت زنان مخالف حضورشان در انتخابات ریاست‌جمهوری هستند؛ اما فلاحتی در این زمینه نظر متفاوتی دارد و معتقد است: «به نظر نمی‌رسد کسانی که مخالف رئیس‌جمهوری‌شدن زنان هستند، عامل جنسیت را مد نظر خود قرار داده باشند؛ به همین جهت ابتدا باید مبانی مخالفت خود را بیان کنند. البته باید دانست زمانی نظر شخصی فرد و زمانی قوانین مطرح است. به همین جهت نظر ما منطبق با قوانین جاری کشور است. زمانی که قانون اساسی و قوانین جاری کشور حق مساوی را برای زنان در جامعه اسلامی مثبت دانسته‌ و آن را تأیید کرده‌اند دیگر جای نگرانی وجود ندارد. اینکه شخصیت افراد که عهده‌دار کاری می‌شوند از توانایی پایینی برخوردار باشند در مقوله دیگری جای می‌گیرد و هیچ ربطی به جنسیت افراد ندارد به همین دلیل نمی‌توان زن‌بودن را دلیلی بر توانایی پایین دانست؛ زیرا بسیاری از مردان نیز در چنین عرصه‌هایی نمی‌توانند موفق عمل کنند و توانایی‌های لازم را برای ریاست‌جمهوری ندارند. از دیگر سو اگر اشتباه یا اجحافی از سوی زنان در سمت ریاست‌جمهوری رخ داد دلیل بر جنسیت نیست؛ زیرا این موارد در بسیاری از روسای‌جمهوري دیده شده است برای همین جنسیت نمی‌تواند برای کارهایی که انجام ‌مي‌شود، ایجاد محدودیت کند.»
دیگر مسأله‌ای که در جامعه کنونی ما نقش بسزایی دارد، اعتماد مردم به زنان است به همین جهت به نظر می‌رسد در حال حاضر ما نیاز به فرهنگسازی و نشان‌دادن جایگاه زنان در سطوح مختلف کشوری، اجرایی و اداری است فلاحتی در خاتمه بیان کرد: «البته لازم به ذکر است که جامعه باید به این باور برسد که زنان را در جایگاه رئیس‌جمهوری ببیند و توانایی‌های او را برای نقش‌آفرینی در مقام رئیس‌جمهوری کافی بداند.»

تجربه دیگران

رؤسای‌جمهور زن در جهان

 تعداد معدودی از زنان وجود دارند که بر مسند ریاست‌جمهوری تکیه زده‌اند. با این حال بد نیست بدانیم در کدام قاره تعداد بیشتری از زنان توانسته‌اند قدرت را در دست بگیرند و در این سمت قرار دارند
با پایان یافتن انتخابات دور دوم ریاست‌جمهوری برزیل و پیروزی «دیلما روسف» اکنون ۱۰زن به‌عنوان رئیس‌جمهوری، قدرت را در کشورهای مختلف جهان در دست دارند.
در اروپا تنها چهار زن به‌عنوان رئیس‌جمهوری توانسته‌اند قدرت را دست گرفته و بر مسند ریاست‌جمهوری تکیه بزنند.
«تاریا‌هالونن» در فنلاند، «مری مک آلیس» در ایرلند، «دوریس لوتارد» در سوییس و «دالیا گربوسکایته» در لیتوانی چهار رئیس‌جمهوری زن اروپایی هستند.
فنلاند
یازدهمین رئیس‌جمهوری فنلاند تاریا کارینا‌ هالونن متولد ۲۴دسامبر ۱۹۴۳ در هلسینکی فنلاند است.
ایرلند
نخستین رئیس ‌جمهوری زن در ایرلند مری رابینسون بود و پس از آن  آلیس دومین رئیس‌جمهوری زن ایرلند است.
 سوییس
 لوتارد ۴۶ساله سومین رئیس‌جمهوری زن سوییس است. او از اول ماه آگوست ‌سال ۲۰۰۶ عضو شورای فدرال سوییس بوده و برای ‌سال ۲۰۱۰ و‌ سال ۲۰۱۷ به‌عنوان رئیس‌جمهوری کنفدراسیون سوییس انتخاب شد.
لیتوانی
 «دالیا گربوسکایته» در لیتوانی چهارمین رئیس‌جمهوری زن اروپایی است.
آسیا
 البته حضور رئیس‌جمهوری زن تنها به قاره اروپا محدود نمی‌شود، زیرا قاره آسیا هم دو زن رئیس‌جمهوری دارد. «پراتیبا پاتیل» در هند و «رزا اوتونبایوا» در قرقیزستان دو رئیس‌جمهوری زن آسیا هستند. البته باید دانست اوتونبایوا به‌عنوان رهبر دولت موقت، تا برگزاری انتخابات جدید به مدت 6 ماه اداره قرقیزستان را به عهده داشت.
هند
 پرابیتها پاتل نیز که نخستین رئیس‌جمهوری زن هند است در ‌سال ۲۰۰۷ به ریاست‌جمهوری رسید.
قرقیزستان
 رزا ایساکنووا اوتونبایوا یا رزا ایسینبایوا (زاده ۲۳ آگوست ۱۹۵۰) وزیر امور خارجه سابق قرقیزستان است که موقتا قدرت را در اختیار داشت.
آفریقا
 تنها رئیس‌جمهوری زن در لیبریا کشوری در غرب آفریقاست که «الن جانسون سیرلیف» ریاست‌جمهوری را در آن به عهده دارد. او عنوان بانوی آهنین را به خود اختصاص داده است.
آمریکا
 چهار زن دیگر نیز در قاره آمریکا بر مسند ریاست‌جمهوری نشسته‌اند. جالب است بدانیم همگی در آمریکای لاتین قدرت را در دست دارند که این امر بیانگر قدرت زنان در آمریکای لاتین است. برزیل به‌عنوان بزرگترین کشور آمریکای لاتین به وسیله دیلما روسف اداره می‌شد و در آرژانتین که دومین کشور پهناور این قاره است، کریستینا کرشنر قدرت را در دست ‌داشت.
آرژانتین
 در آمریکای لاتین کریستینا فرناندز که اغلب با نام همسرش «کریستینا کریشنر» شناخته می‌شود، نخستین زنی است که با پیروزی در انتخابات به ریاست‌جمهوری آرژانتین رسیده و پس از «ایزابل پرون» دومین زنی است که بر کرسی ریاست‌جمهوری دومین کشور بزرگ آمریکای لاتین تکیه زده است.
کاستاریکا
 چینچیلا نخستین زن در تاریخ کاستاریکاست که به سمت ریاست‌جمهوری رسیده است.
برزیل
 دیلما وانا روسف سیاستمدار برزیلی است که از سال ۲۰۱۰ تا زمان برکناری‌اش در ۳۱ آگوست ۲۰۱۶ به‌عنوان سی‌وششمین رئیس‌جمهوری این کشور فعالیت کرد. او نخستین زنی ‌است که در تاریخ این کشور به این مقام رسیده است. فوربس بعد از آنگلا مرکل به‌عنوان دومین زن قدرتمند جهان شناخته شده است.
اما در جهان زنان قدرتمند دیگری ازجمله «جولیا گیلارد» نخست‌وزیر استرالیا یا «آنجلا مرکل» صدر اعظم آلمان هم هستند که قدرتمندترین چهره‌های کشور متبوع‌شان به حساب می‌آیند، اما رئیس‌جمهوری نیستند.

منابع دیگر

رؤسای‌جمهور زن در جهان

روزنامه «شهروند» برای دستیابی راحت تر و سریع تر مخاطبان و علاقمندان به مطالعه در رابطه با موضوع حضور زنان در انتخابات ریاست جمهوری  اقدام به تهیه لینک های منبع این مطالب کرده است. به همین جهت اگر به این موضوع علاقه‌مند هستید و مایل هستید مطالب بیشتری در این زمینه بخوانید، می‌توانید به آدرس‌هایی که در زیر آمده است، مراجعه کنید.

پایگاه خبری آفتاب
http://aftabnews.ir/vdcco4q4.2bq4x8laa2.html
پایگاه خبری بولتن نیوز
http://www.bultannews.com/fa/news/12956
فرارو
http://fararu.com/fa/news/301237
جام نیوز
http://www.jamnews.ir/detail/News/762749
جامعه خبری تحلیلی الف
http://alef.ir/vdcir5a5.t1apq2bcct.html?43462
پایگاه خبری آفتاب
http://aftabnews.ir/fa/news/377232


تعداد بازدید :  561