شماره ۱۰۷۷ | ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۰ اسفند
صفحه را ببند
تهران تاب بحران را ندارد

|  احمد حکیمی‌پور  |   عضو شورای اسلامی شهر تهران|
  از آنجایی که بحران از نظر منشأ وقوع در دو دسته طبیعی و غیرطبیعی دسته‌بندی می‌شود، می‌توان ادعا کرد که بلایای طبیعی و غیرطبیعی درسراسر جهان هرساله منجر به تلفات انسانی و خسارات مالی می‌شود و مدیریت هریک از انواع بحران‌ها نیازمند زیرساخت‌های مخصوص به خود است. از 40 نوع بلایای طبیعی که درجهان به وقوع می‌پیوندد، 31 نوع آن در ایران به ثبت رسیده است و از آنجایی که اکثر بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله، طوفان، آتشفشان و غیره به شکلی ناگهانی اتفاق می‌افتند، پس می‌توان گفت که اجتناب از وقوع آنها امکان‌پذیر نیست.
اما در رابطه با کشور ایران باید گفت که این کشور با وسعتی بالغ بر 1,648,195 کیلومتر مربع روی نوار زلزله‌خیز آلپ- هیمالیا واقع شده و ازحدود 300 شهر کشور تقریبا 77درصد آنها روی پهنه‌های زلزله و گسل‌ها واقع شده‌اند؛ به‌طوری که از ‌سال 1280 تا 1383 (طی یک سده) 15 زلزله با بزرگی بیش از 7 ریشتر در ایران رخ داده و از ‌سال 1336 تا 1383 بیش از 200‌هزار نفر، جان خود را از دست داده‌اند. دراین میان نیز، کلانشهری همانند تهران با 22 منطقه، 144 ناحیه و درحدود 1500 محله یکی از کلانشهرهایی است که درصورت وقوع بحرانی همچون زلزله و عدم آمادگی جهت مقابله با آن باید در انتظار فاجعه‌ای انسانی باشد. این درحالی است که  بلایا و سوانح طبیعی همچون زلزله همواره به‌عنوان یکی از مخرب‌ترین عوامل آسیب‌رسان به جوامع و خصوصا شهرها به حساب می‌آیند و قدرت تخریبی چنین بحرانی زمانی افزایش می‌یابد که شهر یا کشوری آمادگی مقابله با سوانح را نداشته باشد. کلانشهر تهران با وجود این‌که به ظاهر در راه توسعه‌یافتگی قدم برمی‌دارد، اما توسعه بی‌رویه، غیرعلمی و غیراستاندارد این کلانشهر سبب ایجاد بافت‌های غیرهمگن درسطح شهر شده و درنهایت این شهر را تبدیل به یکی از آسیب‌پذیر‌ترین کلانشهرهای ایران کرده است. حال با آگاهی از وضع فعلی کلانشهر تهران و چالش‌های موجود و حتی پیش‌بینی‌نشده این شهر، باید به دنبال افزایش تاب‌آوری آن باشیم؛ چراکه رویکرد مقابله با بحران پس از وقوع آن درکلانشهری همچون تهران تقریبا امکان‌ناپذیر است. البته این نکته را باید بیان کرد که رویکرد مذکور دربسیاری از شهرهای جهان منسوخ شده و اکثر شهرها درمعرض بحران در دنیای امروز، سعی در ارتقای تاب‌آوری خود دارند.
وضعیت فعلی مدیریت بحران درکشور متأسفانه همواره تأکید بر مدیریت بحران پس از وقوع آن دارد که خوشبختانه اقدامات مفیدی ازجمله طراحی سیستم هشدار زلزله نشان‌دهنده تغییر این دیدگاه غلط به بحران در سال‌های اخیر است، اما این نکته را نباید فراموش کرد که افزایش تاب‌آوری کلانشهری همچون تهران مستلزم صرف سال‌ها زمان و فراهم‌سازی زیرساخت‌های فراوانی است، لذا سرعت ایجاد چنین زیرساخت‌هایی باید به اندازه‌ای باشد که غفلت‌های سال‌های گذشته را نیز جبران کند. همان‌طور در روزهای اخیر درسراسر کشور ایران اخباری از ایجاد سیلاب‌هایی به علت بارندگی‌های نه‌چندان شدید درشهرهای مختلف ایران به گوش می‌رسید، متأسفانه خبری در رابطه با اقدامات آینده‌نگرانه و پیشگیرانه‌ای برای مقابله با این بحران شنیده نشد که همین مورد نشان‌دهنده غفلت‌های سال‌های قبل است.  
از نظر بسیاری از افراد وظایف مدیریت شهری (صرف‌نظر از تنوع و اختلاف در نظام‌های اجتماعی و سیاسی گوناگون)، تنها محدود به مواردی ازقبیل برنامه‌ریزی، خدمت‌رسانی، مدیریت فرهنگی محلات، انجام پروژه‌های شهری و مواردی مشابه اینهاست، درصورتی که یکی از وظایف مهم مدیریت شهری، دستیابی به توسعه پایدار شهری و شهری تاب‌آور در برابر بلایای طبیعی و غیرطبیعی است، تقریبا به فراموشی سپرده شده است. این موضوع درکلانشهری مانند تهران با حادثه‌ای مانند پلاسکو به اثبات رسید و در روزهای آتی نیز، با وقوع حوادثی به مراتب فاجعه‌بارتر از پلاسکو بارها تکرار خواهد شد. پس باید به دنبال راه‌حلی عملی و اضطراری باشیم. درعبارتی خلاصه می‌توان ادعا کرد که کلانشهر تهران با 5 نوع بافت شهری شامل بافت قدیمی، فرسوده و با اسیب‌پذیری بالا، بافت میان‌ساز بدون استحکام، بافت نوساز بدون رعایت آیین‌نامه‌های مرتبط، بافت نوساز با استحکام متوسط، بافت نوساز با استحکام بالای کلانشهری است که از نازل‌ترین سطح تاب‌آوری برخوردار است و قدرت مقابله با بلایای طبیعی حتی با شدت پایین را ندارد.


تعداد بازدید :  929