شماره ۹۱۶ | ۱۳۹۵ چهارشنبه ۲۰ مرداد
صفحه را ببند
همراه با مسافر قطب شمال با كشتي «پنجاه سال پیروزی»
سفر به سرزمین یخ
قانون قطب‌ها می‌گوید نه می‌شود چیزی در آنجا به جا گذاشت و نه از آن‌جا چیزی با خود آورد

| فروغ فکری|  روزنامه‌نگار  |

سه روز کافی است تا یخ‌های شمالگان رخ نشان دهند. سه روز بعد از حرکت کشتی از اسکله مورمانسک. شهری در دوردست‌های شمال‌غربی روسیه و در نزدیکی مرز با نروژ و فنلاند. لحظه دیدن یخ‌های قطب شمال از روی اسکله کشتی اتمی روس هم می‌شود یکی از بهترین لحظات سفر دو هفته‌ای به قطب. برای شهراد ملک‌فاضلی که به ‌گفته خودش سومین ایرانی است که به قطب شمال می‌رود این‌طور بوده. نام کشتی را «پنجاه‌ سال پیروزی» گذاشته‌اند. به مناسبت پنجاهمین‌ سال پیروزی روسیه در جنگ جهانی. کشتی، نظامی است. یخ شکن و متعلق به ارتش روسیه که با قدرت 75هزار اسب‌بخار باید بتواند یخ‌های قطبی را بشکافد تا به مدار 90 درجه قطب شمال، یعنی بالاترین نقطه زمین برسد. جایی که زمان بی‌معناست، ساعت تعریف نشده، تمام نصف‌النهارها به هم می‌رسند و هرکجای دیگر در این جهان نسبت به آن‌جا جنوب به حساب می‌آید. می‌شود ساعت را نگه داشت و فقط به اقیانوس منجمد شمالی، آسمان و آفتاب نگاه کرد. تا روز ششم که کشتی به بالاترین نقطه کره زمین برسد و لنگر بیندازد و 90 نفر مسافر کشتی پا بر روی یخ بگذارند.
360درجه یخ و آفتاب
نزدیک کریسمس، قطب شمال برای بچه‌ها خانه امید است.  همان‌جایی که در افسانه‌ها می‌گویند بابانوئل خانه دارد و کارخانه عروسک‌سازی‌اش هم آن‌جاست. در کودکی ملک‌فاضلی اما قطب شمال نه به‌خاطر بابانوئل و نه به‌خاطر نهنگ تک‌شاخ، که به‌خاطر شفق قطبی مهم بود. برای همین هم یک‌سال قبل، تصمیم گرفت سفرش به قطب را برای دیدن شفق قطبی عملی کند.  اما شفق قطبی فقط در 6ماه دوم‌ سال دیده می‌شود و آن هم نه در بالاترین منطقه قطب شمال که در آلاسکا، گرینلند، مناطق شمالی نروژ و فنلاند.  خورشید در این سرزمین، 6ماه نخست سال، رنگ غروب به خود نمی‌بیند.  وسط آسمان نشسته و یخ‌ها را نگاه می‌کند که حالا سال‌هاست با سرعت بالایی درحال آب‌شدن هستند.
ملک‌فاضلی مانند برادران امیدوار که نخستین ایرانی‌های مسافر قطب بودند و 63‌سال پیش به این سفر سخت رفتند، نبود. حتی مانند آقای ناصری که می‌خواهد با استفاده از سورتمه و قایق راهی شود و برای همین هم مدت‌هاست آموزش‌های سختی را می‌گذراند تا برای 18ماه سفر پیش‌رو آماده شود.  او برای این سفر از آقای اعلایی و خانم کرمدوست که پیش از این با دوچرخه دور جهان را گشته‌ بودند، مشورت گرفت و آنها هم آژانس مسافربری را به او معرفی کردند که با دو کمپانی موجود در جهان برای بردن مسافر به قطب قرارداد دارد و از ‌سال 2007 و در فصل‌های گرم‌ سال گردشگران را به یکی از جذاب‌ترین نقاط کره‌زمین می‌برد. دو کمپانی که یکی از آنها در روسیه و دیگری در آمریکاست و سالی سه بار کشتی پنجاه‌سال پیروزی- تنها کشتی که توانایی رفتن به این منطقه را دارد- را چارتر می‌کنند و افراد علاقه‌مند را به آن‌جا می‌برند.  ملک‌فاضلی آخرین نفری بود که توانست به این کشتی برسد «تنها ایرانی و آخرین فردی بودم که اسمم در لیست سفر نوشته شد و از همان موقع هم هیجان سفر شروع شد».  تصوری از قطب شمال نداشت و حتی با افرادی که پیش از این به قطب سفر کرده باشند هم صحبت نکرده بود.  حتی آژانسی که مسئول بردن آنها هم بود اطلاع دقیقی از فضا و چند و چون سفر نداشت.  «تصور خاصی نداشتم. فقط فکر می‌کردم که با حجم گسترده‌ای از یخ مواجه می‌شم اما واقعا زیبا بود اون میزان از سفیدی و سکوت.  تا چشم کار می‌کرد یخ بود.  شاید ناگهان مرغ هوایی از کنارت می‌گذشت و با سرعت 40کیلومتر کشتی، لمس فضا خیلی راحت بود.»
آرامش فضا را شاید تنها خورشید بود که بر هم می‌زد.  این‌که مسافران قطب نمی‌دانستند چطور می‌شود بدون دیدن شب دو هفته را بگذرانند و برای همین هم کاپیتان کشتی در ابتدای راه به آنها گفت بعد از این سفر باید تعطیلات دیگری هم بگذرانید تا با تغییرات خواب و بیداری محصول این سفر کنار بیایند.  «هرچند ساعت در آن‌جا معنا نداشت اما ما زمان را از اول سفر برای خودمان تعریف کردیم.  عادت‌کردن به این سیستم سخت بود.  گاهی ساعت‌ها با همسفرانم مشغول معاشرت می‌شدم و چون همیشه خورشید بود نمی‌فهمیدیم که مثلا ساعت 3 صبح شده.» همسفرانی که جوان‌ترین‌ آنها پسر 29 ساله‌ای از جمهوری‌آذربایجان و پیرترین‌شان خانمی 80ساله از آمریکا بود. کسانی که برای ملک‌فاضلی به اندازه یخ‌های قطبی و آرامشش جذاب بودند. «هم‌سفرها به اندازه خود قطب عجیب بودند، این‌که در تمام نقاط دنیا کسانی هستند که حاضرند چنین سفری را انجام دهند.  خانمی از هند برای مراقبه و کسب آرامش آمده بود و افراد بسیاری هم برای عکاسی.» عکاسی از خرس‌های قطبی که از مهم‌ترین جاذبه‌های قطب شمال‌اند. خرس‌هایی به سفیدی برف که نسل‌شان درحال انقراض است و هرازگاهی لابه‌لای یخ‌های قطبی دیده می‌شود. زمان‌هایی که خدمه کشتی به مسافران اعلام می‌کردند تا بر روی عرشه بیایند و آنها را ببینند که گاهی وسط خواب و استراحت‌شان بود. «گاهی می‌گفتم این چه وقتیه که خرس‌ها باید دیده شن.  از بلندگوهای داخل اتاقمون اعلام می‌شد و ما هم سریع لباس می‌پوشیدیم برای دیدن و عکاسی از اونها».  خرس‌هایی که در 360 درجه یخ و آفتاب، سیل‌ها را شکار می‌کردند.
زندگی زیر یخ‌ها در جریان است
قانون قطب‌ها می‌گوید نه می‌شود چیزی در آن‌جا به جا گذاشت و نه از آن‌جا چیزی با خود آورد و حتی نباید به حیوانات قطبی غذا داد تا نحوه زندگی‌شان تغییر کند.  همه‌چیز باید روند طبیعی‌اش را طی کند.  «نباید حتی یک بطری آب معدنی اون‌جا بذاریم و نه حتی تکه‌ای سنگ از اون‌جا با خودمون بیاریم و در صورتی که متوجه چنین عملی بشن، جریمه‌های سختی در انتظار فرد خاطیه.» ملک‌فاضلی هم از آن‌جا با خود چیزی نیاورد جز عکس‌های بسیار زیاد و با خود فقط لباس‌های مخصوص قطب برد. لباس‌هایی کم‌حجم و گرم با عینک مخصوص و کرم‌ضدآفتاب تا در مقابل آفتاب همیشگی قطب شمال ایمن باشد. «عینک باید دور چشم را کامل می‌پوشاند و تا درجه چهارم uv را هم ساپورت می‌کرد.» غذای این دو هفته هم متفاوت نبود. رستوران بین‌المللی که انواع خوراک‌ها در آن آماده می‌شد. «رستوران همیشه باز بود و می‌شد هروقت اون‌جا غذا خورد، حتی بعضی‌ها به شوخی می‌گفتن این‌همه غذا می‌دن بهمون شاید قراره خوراک خرس‌ها باشیم.»
مهم‌ترین بخش سفر به قطب، زندگی در کشتی است. همان 6روزی که کشتی از طریق دریای برنت به اقیانوس منجمد شمالی می‌رسد و برای همین هم امنیت کشتی بالاست، حتی وقت سوارشدن به کشتی در جزیره مورمانسک هم چندین بار پاسپورت‌ها چک می‌شود تا امنیت سفر تضمین شود. «کشتی مسافربری نیست و برای همین هم امکانات خاصی ندارد اما کتابخانه بزرگ و لکچرهایی که در طول این روزها برگزار می‌شد، باعث شد چیزهای زیادی یاد بگیریم و فضا دوستانه باشه.» کتابخانه‌ای با کتاب‌هایی درباره قطب و لکچرهایی درباره کشف قطب، مسافران و هنرمندانی که به قطب رفتند. کسانی‌که برای کشف این منطقه پا به آن‌جا گذاشتند و بعد از آنها راه برای خیلی‌های دیگر باز شد و همین هم نگرانی‌هایی را برای اقلیم آن منطقه با وجود رعایت قوانین بسیار محکم، به وجود آورد.  ملک‌فاضلی می‌گوید: «کاپیتان در روز اولی که با ما دیدار داشت گفت رفت‌وآمد به قطب با این کشتی، کمترین اثر تخریبی هم ندارد. حتی راه رفتن ما بر روی زمین می‌تواند مخرب‌تر از حرکت این کشتی در مسیر قطب باشد و در کنار این، مراقبت‌های بسیاری هم انجام ‌می‌گیره.  وقت پیاده‌شدن در شمالی‌ترین نقطه قطب، چهار رنجر برای محافظت از ما اطراف‌مان را گرفتند تا خرس‌ها به ما نزدیک نشن. یکی از مهم‌ترین بخش‌ها حراست از حیوانات قطبی است. کسی حق نداره به اونها صدمه بزنه.» برای همین هم رنجرها در 9 ساعتی که مسافران از کشتی پیاده شدند، در کنار آنها هستند و برای پیاده‌روی بر روی یخ آنها را همراهی می‌کنند. جایی که برخلاف قطب جنوب که قاره است و خشکی دارد و اسکیموها در آن مشغول زندگی هستند، زندگی زیر یخ‌ها در جریان است.
سردخانه در کشتی
«جلوی چشم‌مان از حال رفت و بیهوش شد.» تلخ‌ترین بخش سفر سکته‌مغزی یکی از همسفران بود که اتفاقا سن‌و‌سال بالایی هم نداشت. کشتی تنها یک دکتر و کلینیک داشت و برای همین هم مجبور شدند زودتر از موعد به کشتی برگردند و آماده برگشت شوند تا بیمار را به بیمارستان برسانند. «دکتر گفت نصف بدنش فلج شده.» سرعت کشتی را زیاد کردند تا زودتر به نزدیک‌ترین ساحل برسند اما هیچ یک از کشورها به دلیل مسائل امنیتی و این‌که مراکز اتمی و نفتی‌شان اغلب در سواحل قرار دارد، اجازه پهلو گرفتن به «پنجاه‌سال پیروزی» را ندادند. درنهایت تصمیم بر این شد تا سرعت را بالا ببرند که زودتر به مورمانسک برسند اما نروژ اعلام آمادگی کرده و بالگردی را فرستاد. همین هم باعث شد ملک‌فاضلی و همسفرانش از دیدن جزایر جوزف ایلاند بی‌نصیب بمانند. جزایری که تنها خشکی قطب شمالند و تنوع زیستی -جانوری فراوانی هم دارند. «سکته او بدترین اتفاق ممکن بود. این منطقه فشار هوا نداره. ما روی زمین بودیم و فقط محورمان عوض شده بود اما نمی‌دونیم که چرا چنین اتفاقی افتاد.» پیش از آماده‌شدن برای سفر، آژانس آزمایش خاصی را از مسافران نمی‌گیرد. تنها فرم‌هایی را در اختیارشان قرار می‌دهد که انواع بیماری‌های جسمی و روانی در آن نوشته شده و از مسافران می‌خواهد که با صداقت آنها را پر کنند. صداقتی که ممکن است خیلی از مسافران برای اشتیاقی که به سفر دارند آن را رعایت نکنند. «برای کسی که مستعد افسردگیه این سفر می‌تونه عواقب بدی داشته باشه و راحت تحت‌تأثیر فضا قرار بگیره. دو هفته در محیط بسته‌ و دیدن افرادی مشخص و از طرفی وجود نداشتن هیچ وسیله ارتباطی و اینترنت می‌تونه تو روحیه افراد اثر بذاره». کشتی فقط یک تلفن دارد که می‌توانند با پرداخت هزینه از آن استفاده کنند و به آشنایان‌شان از وضع خود اطلاع دهند.
بیمه‌های کامل اما جزو مواردی است که در این سفر به عهده آژانس قرار دارد. با این وجود اگر کسی در بین راه و در اقیانوس مشکلی پیدا کند یا حتی فوت شود، کاری از دست کسی برنمی‌آید. برای همین هم در کشتی یک سردخانه وجود دارد که اگر اتفاقی افتاد، جسد را در سردخانه نگه دارند. وضع اما در قطب‌جنوب به‌خاطر داشتن خشکی بیشتر، بهتر است. اما از آنجایی که مسیر رسیدن به آن از طریق شیلی و آرژانتین است، ممکن است خیلی از ایرانی‌ها رفتن به قطب شمال را ترجیح دهند. «ما به روسیه خیلی نزدیکیم و همین هم عاملی شد که بخوایم به قطب شمال بریم و فکر خیلی چیزهای دیگه هم نباشیم.»
سفری متفاوت اما نه‌چندان هیجان‌انگیز
ملک‌فاضلی به خاطر ایرانی بودنش در سفر معروف شد. «هرکدام از همسفران که می‌فهمیدن ایرانی‌ام تعجب می‌کردن. اوایل نمی‌تونستن با من ارتباط بگیرند اما آخرش نمی‌خواستن از من جدا شن، چون نگاهشون به ایرانی‌ها فرق داشت و من هم از چند نفرشان پرتره‌هایی کشیدم برای یادگاری.» سفر به قطب برای نقاشی که سبک کاری‌اش پرتره و کلاسیک است، در همسفرانش خلاصه می‌شود. زنان و مردانی محو در زیبایی کوه‌های قطبی. «سعی کردم اتودهایی را از تصویر همسفرانم بزنم که بتونم بعد پرتره اونها رو با رنگ روغن بکشم.» با این وجود سفر به قطب‌شمال برای او سفری متفاوتی بود. «شاید بشه گفت این سفر هیجان‌انگیز بود اما نه هیجان خیلی زیاد، بیشتر میشه گفت سفر متفاوتی بود، چون آن چشم‌انداز و سکوت رو چیزی نیست که هرجایی پیدا بشه و برای همین هم برنامه بعدی‌ام دیدن قله کلیمانجارو و جزایر گالاپاگوس، جایی که داروین تحقیقاتش رو اونجا انجام دارد، قرار داره». گروه ملک‌فاضلی به دلیل حادثه سکته‌مغزی که برای یکی از همسفران رخ داد، یک روز زودتر به بندر مورمانسک بازگشت. «بعد از رسیدن به روسیه، یک روز کامل خوابیدم تا شرایط بدنم با محیط تطبیق پیدا کنه.» با وجود دو هفته سفر دریایی اما هیچ‌یک از مسافران کشتی دچار دریازدگی نشدند و از همان اول راه با دریا و سرما خو گرفتند. سرمایی که در این وقت ‌سال به حدود 5 درجه زیر صفر می‌رسد اما بادهای تند آن منطقه، سرما را بیشتر نشان می‌دهد. «بادهای وحشتناکی داشت و نمی‌شد در مقابلش مقاومت کرد.» نه بادها، نه طولانی بودن مسیر و نه حتی سختی راه، هیچ‌کدام تصویر ذهنی مسافران از قطب شمال را برهم نزدند. تصویری که در ذهن ملک‌فاضلی با دیدن نخستین کوه یخ، آفتاب همیشگی و راه رفتن بر روی اقیانوس منجمد شمالی نقش بسته است.


تعداد بازدید :  649