شماره ۸۹۸ | ۱۳۹۵ سه شنبه ۲۹ تير
صفحه را ببند
انفعال در پوشش تهاجم!

|  شورای نویسندگان  | 

برخي از رفتارها به ظاهر از موضع قدرت و حتي تهاجمي به نظر می‌رسند یا می‌خواهند خود را تهاجمی نشان دهند؛ چنانچه عامل رفتار مي‌خواهد وانمود كند كه از اعتماد‌به‌نفس زيادي برخوردار است. ولي وقتي كه خوب موشكافي شود و پرده ظاهري رفتار كنار زده شود، متوجه مي‌شويم كه آن رفتار چيزي جز انعكاس رواني ضعف و تدافعي عمل كردن و نداشتن اعتماد‌به‌نفس نيست. تبليغات به ظاهر
ضد آمريكايي كه در سطح شهر تهران و در روزهاي اخير نصب شده، مصداق اين اقدام شبه‌تهاجمي و از موضع ضعف است. تبليغاتي است كه مي‌خواهد از طريق به سكوت واداشتن مخاطب به اهداف خود برسد. ولي به نظر نمي‌رسد كه حتي در تحقق اين هدف نيز موفق شود؛ زيرا ضعف‌هاي اين اقدام چنان آشكار است كه دست‌اندركاران شهرداري نيز از پاسخگويي در اين زمينه پرهيز مي‌كنند. معلوم نيست شهرداري كه ماه گذشته برخي از تابلوهاي موسسه اوج را از سطح شهر جمع‌آوري كرده بود، اكنون چگونه و با چه دليلي حاضر شده كه اجازه دهد تا این گونه تابلوها دوباره در تهران خودنمايي كند؟ نكته‌اي كه شهرداري تهران و شوراي شهر بايد به آن توجه كنند، اين است كه از نظر مردم اين اقدامات به حساب سياست‌هاي شهرداري منظور مي‌شود. علت هم روشن است، زيرا هيچ گروهی بدون رضایت و اجازه شهرداری مشمول اين رحمت نمي‌شود كه بتواند تابلوها و بنرهاي بزرگ و دلخواه خود را در سطح شهر نصب كند.
مشكل مهمي كه كمتر به آن توجه مي‌شود، تناقضات سياست تبلیغاتی شهرداري تهران در سطح شهر است. شهرداري كه مجموعه تبليغات بسيار آموزنده و آرام‌بخش مربوط به سلامتي را در زمستان ‌سال گذشته به اجرا گذاشت و نگارخانه‌اي به وسعت شهر را در بهار امسال اجرا كرد كه هر دوي آنها با استقبال مردم و نخبگان مواجه شد و حتي انعكاس بين‌المللي داشت، چگونه مي‌شود كه وارد تبليغاتي شد كه هيچ نقش آموزنده‌اي ندارد و فقط مي‌خواهد به مردم القا کند به وضعيت نامطلوب خودمان رضايت دهيم؛ چرا كه همه جا حتی آمریکا! هم وضع چنین است و وضعيت‌هاي نامطلوب‌تري هم هست.
برخي از تابلوهاي نصب شده تحت عنوان حقوق بشر آمریکایی واجد اين مضامين هستند: «در آمریکا از هر ٥ نوزاد ٢ نوزاد به صورت نامشروع به دنیا می‌آیند» یا «در هر ٩ ثانیه یک زن آمریکایی مورد ضرب‌وشتم قرار می‌گیرد» یا «از هر 110 نفر آمریکایی یک نفر در زندان است» و....
 اينها مضامینی است كه بيش از ايران در رسانه‌هاي آمريكايی طرح مي‌شود و به علاوه همواره اخبار آن در صدر خبرهاي صداوسيما قرار دارد و هیچ اطلاع تازه‌ای محسوب نمی‌شود. مردم از اين تبلیغات چه درسي بايد بياموزند كه به دردشان بخورد؟ اصولا كسي نيست تا در اين ميان پاسخ دهد كه مگر مشكل ما با ايالات متحده تعداد زندانيان آنجاست؟ اگر چنين است بسياري از كشورهاي غربي هستند كه تعداد زندانيان آنها بسيار كمتر از ايران است. خب چرا تعداد بالاي اعدام‌هاي آمريكا نوشته نشده است! حتما به این دلیل که آمار این شاخص در جامعه خودمان از آنها بالاتر است. مشكل ايران با آمريكا در سياست‌هاي منطقه‌اي و جهاني است والا چه كاري به مسائل داخلي آنها داريم؟ اگر با اين نوع منطق بخواهيم با جهان مواجه شويم، كلاهمان پس معركه خواهد بود. مي‌توانيم همه شاخص‌هاي اجتماعي و فرهنگي را ليست كنيم تا ببينيم در كجاي رتبه‌بندي كشورها قرار مي‌گيريم. به علاوه اگر یک کشور دیگر چنین تابلوهایی را درباره کشور ما در پایتخت خود نصب کند، چه خواهیم گفت؟ آیا رضایت می‌دهیم یا از آن منزجر می‌شویم؟
اين نگاه با وجود ظاهر ضد آمریکایی آن، ريشه در اين تصور دارد كه آمريكا محور جهان است و چون آن را محور مي‌داند، تيره نشان دادن آن را واجد معنا و اهمیت می‌داند و توجه ندارد كه اگر يك كشور تا اين حد وضعيت تيره و تاري دارد، اصولا چه نيازي به تبليغات عليه چنين كشوري هست؟ مشكل اينجاست كه برخي افراد ممكن است چنين تصور كنند كه اين تبليغات پيش‌زمينه حضور انتخاباتي است. ولي بعيد است كه اين تبليغات با هدف حضور انتخاباتي باشد؛ زيرا اثرات منفي قطعی بر اين هدف دارد. اي‌كاش مديريت شهري آن‌قدر به كار خود اعتماد داشت كه دستور مي‌داد نظر مردم نسبت به اين تبليغات سنجيده شود. ترديدي نيست كه اين تبليغات بيش از اين‌كه در ذهن مخاطب ايجاد آگاهي و همدلي كند، نوعي بازخورد منفي خواهد داشت؛ نه به دليل آنكه نگاه مردم به آمريكا مثبت است، بلكه به اين دليل كه منطق و ايده قوي و آموزنده‌اي را  پشت اين تبليغات نمي‌بينند و آنها را نوعي بي‌احترامي به شعور خود تلقي خواهند كرد. مردم از خود خواهند پرسيد كه اين تبليغات حتي اگر كاملا هم درست باشد، چه جايگاهي در تابلوهاي شهري ايران و تهران دارد؟ کدام دردی را از ما درمان خواهد کرد؟ اين تبليغات به نفع آن چيزي است كه مي‌خواهند عليه آن تبليغ كنند. آن روزها مصادف با سالگرد سقوط ايرباس ايران و كشته‌شدن 290 نفر سرنشين آن بود. اگر واقعا قصد تبليغ ضد آمريكايي را داشتند، مي‌توانستند تمام كوشش خود را روي همين مسأله متمركز كنند،  نه تعداد نوزادان نامشروع در آمريكا! بگذريم از اين‌كه آنان درك دقيقي از مفهوم حقوقي نوزاد نامشروع  نداشته‌اند.


تعداد بازدید :  1185