علی پاکزاد| محمدکاظم را میشناختم. روز نمایشگاه هم به دنبالش بودم و بالاخره دیدمش. در نمایشگاه «هنر برای اوتیسم» بودم و میدیدم که محمدکاظم از تماشای بعضی تابلو فرار میکند. گویا استرس داشت. نگرانی را در چشمهایش میدیدم. ایستاده بودم صف انتهایی نشست خبری و چشمم به محمدکاظم بود. سخنرانها صحبت میکردند و قرار بود بعد از آن، مردم به تماشای تابلوها بروند. تابلویی که روز گذشته در نمایشگاه «هنر برای اوتیسم» در فرهنگسرای نیاوران به نمایش گذاشته بود. این نمایشگاه تا پانزدهم تیرماه ادامه خواهد داشت. ماجرا از این قرار است که 64 اثر از 56 نقاش در این نمایشگاه به نمایش درآمده. نقاشانی چون علیرضا ادمبکان، شیده تامی، ساغر پزشکیان، علیرضا جدی، تانیا پاکزاد، بهرام دبیری، مصطفی دشتی، محمد کاظمزاده، بیتا فیاضی، شیرین اتحادی، حسین ماهر و... این نمایشگاه درحقیقت به نفع کودکان اوتیسم به نمایش درآمده است. فروش تمام تابلوها هم به نفع این بچهها خواهد بود. «هنر برای اوتیسم» درواقع به همت طاهره شفیعی منفرد برگزار شده تا توجه جامعه را به این قشر از بیماران نشان بدهد. کامبیز درمبخش از میهمانان برنامه، دراینباره گفت: «شناخت و آگاهی درباره بیماری اوتیسم در ایران وجود ندارد و بسیاری اوتیسم را با بیماریهای دیگر اشتباه میگیرند و اطلاعات خاصی دراینباره ندارند.» درمبخش در ادامه اظهار داشت: «امروز بسیار خشنودم که نزدیک به 60 هنرمند برای اوتیسم اهمیت قایل شدند و این بیماری را درک کردهاند و برای حل آن قدم کوچکی برداشتند. من به شخصه هر فعالیت و کمکی را در این باب برای خود مغتنم میشمارم و از آن دریغ نمیکنم. اگر این فرصت را هر هنرمندی در هر بخشی برای خود مهم بداند، قطعا اتفاقات خوبی در زمینه شناخت و درک صحیح از معضلات جامعه ما به وجود میآید.»
نکته قابل توجه در این نمایشگاه حضور نقاشی بود که با تمام وجود بیماری اوتیسم را درک کرده است. محمد کاظمزاده هم مانند بسیاری از نقاشان دیگر اثری را برای نمایش در این نمایشگاه ارایه داده است، اما فرق او با بقیه هنرمندان این است که کسی به اندازه او نسبت به این بیماری و معضلات آن شناخت ندارد. محمد کاظمزاده اوتیسم را به معنای واقعی درک کرده و حتی میشود گفت آن را پذیرفته است. وقتی دراینباره با او صحبت کردم، گفت: «من از زمانی که به دنیا آمدهام، عاشق رنگها بودهام. البته رنگهای تیره و سیاه را دوست ندارم یعنی هر چیزی که رنگ تیره داشته باشد را نمیپسندم. عاشق رنگهای شاد بودم. زیرا این رنگها باعث هیجان و اشتیاق من میشود. گاهی تعجب میکنم که چرا بعضی از رنگهای غیرشاد استفاده میکنند. رنگهایی مثل قرمز و نارنجی محشر هستند و به نظر من جزو بهترین رنگهایی هستند که میتوان در نقاشیها استفاده شود، اما آرزویم این است که نقاشیهای من به همه جای دنیا برود. بهترین نمایشگاههای خارجی کارهای من را به نمایش بگذارند. این اوج هیجان من در زندگیام میتواند باشد. یعنی آثار من معرف من در تمام دنیا باشد. اگر نقاش خیلی خوبی بودم به کسانی که میشناختم، کمک میکردم؛ طوریکه اجازه نمیدادم کسی با ناراحتی زندگی کند. البته بیشتر دوست دارم که اول برای خودم باشم و به کسان دیگر کمک کنم. من عاشق اینجا هستم؛ یعنی هر جایی که سرسبز باشد را دوست دارم. بینظیر است! من عاشق رنگها هستم، از کودکی نقاشی میکشم و همیشه دوست داشتم که با رنگهای شاد کار کنم و همین کار را انجام میدهم.»
در این برنامه میهمانان دیگری نیز غیر از هنرمندان حضور داشتند که ازجمله آنها میتوان به دکتر حسین خطیبی، روانپزشک اشاره کرد. او درباره اوتیسم گفت: «4 عامل برای اوتیسم به صورت ریشهای وجود دارد. یکی از عوامل موضوع ژنتیک افراد لقب میگیرد. عوامل زیستی نیز در این میان تأثیرگذار هستند. عوامل ایمنی هم موثر هستند؛ یعنی ناسازگاری و عدم هماهنگی بین مادر و فرزند در دوره بارداری. یکی از مهمترین عوامل هم شاید مسائل روانی و اجتماعی باشد. گاهی پدر و مادرانی آگاهی پیدا میکنند که فرزندشان اوتیسم دارد اما به جای داشتن راهحل مناسب متاسفانه بروز این معضل را بر گردن یکدیگر میاندازند که این خودش کاملا اشتباه است. رفتار پدر و مادر هیچ ربطی به مبتلاشدن یک فرد به اوتیسم ندارد. خانوادهای که فردی مبتلا به اوتیسم در آن زندگی میکند، باید از استرس و جنجال دور باشد. خانواده باید فضایی فراهم کند تا از بروز نگرانی در خانه جلوگیری کند. این موضوع بسیار مهم است.»
داخل نمایشگاه هنرمندان زیادی حضور دارند اما بهرام دبیری درباره اثری که برای این نمایشگاه انتخاب کرده، گفت: «قطعا درباره اینکه جهان بدون هنر برهوتی بیش نبود، شکی ندارم. هنر جهان را برای زیستن و درک عالی مهیا کرده است، اما هنر درباره این نمایشگاه نمودی متفاوت دارد. قصد از برگزاری این نمایشگاه و حضور هنرمندان و بهگونهای داشتن یک هدیه برای بچههای اوتیسم و کمک مالی بوده است. برای انتخاب اثر و ارسالش برای این نمایشگاه دیدگاه خاصی نداشتهام اما اثری که در این نمایشگاه ارایه دادهام «نوعی رنگپریدگی» نام دارد. در این اثر اندوه و تنهایی خاصی نهفته است. این تابلو را مناسب دیدم اما انتخاب آگاهانهای در قبال آن نداشتم.»
در ادامه برنامه نماینده بهزیستی، خانم مریم پورسید، رئیس مطالعات و نظارت مراکز روزانه توانبخشی نیز گفت: «بسیاری معتقد هستند که کار خاصی برای اوتیسم درکشور انجام نمیشود، درصورتی که اینگونه نیست و کارهایی درحال انجام است که جای نگرانی وجود ندارد. تهران 5 مرکز اوتیسم درمانی دارد که بستههای آموزشی نیز از این مراکز به بیرون انتقال داده میشود. در ضمن ازسوی مرکز جهانی یا سازمان جهانی بهداشت (who) به ایران تقدیرنامهای ارایهشده که این موضوع خبر از عملکرد خوب ایران در این حوزه دارد.»
نشست خبری نمایشگاه با صحبتهای خانم پورسید به پایان رسید و مردم به تماشای تابلوها رفتند. من اما انتهای سالن ایستادم. چشمم به محمدکاظم بود و جملههایی که گفت. بعد دیدم که از تماشای تابلوهای تیره هراس دارد. ترس داشت. رنگهای شاد را دوست داشت و فقط به سمت آنها میرفت. رنگهای امیدبخش فقط او را به سمت خود میکشیدند؛ رنگهای زیبا، رنگهای آشنا، رنگهای خدا.