شهرام شهيدي طنزنویس [email protected]
هفته گذشته هفته پردردی بود. اول درگذشت دردناک سربازان کشور در سانحه رانندگی که دل مردم را به درد آورد و بعد خبر کشتهشدن محیطبانها که دیگر دل و دماغی برای آدم نمیگذاشت. طنزنویسی درچنین مواردی خیلی سخت است اما به هرحال طنزنویس جماعت مثل مرغ میماند یعنی درست مانند مرغ که در عزا و عروسی سفرهآرای میشود، طنزنویس هم باید در سوگ و شادی طنز بنویسد و البته همیشه سوگهاست که دل طنزنویسان را به درد آورده و باعث طنزنویسیشان شده است. طنز امروز با احترام پیشکش میشود به روح سربازان وطن و محیطبانان خوب سرزمینم.
اما پاسخ به سوال عنوان مطلب. چگونه میشود از کشتهشدن محیطبانان جلوگیری کرد؟
1- به نظرم نخستین و مهمترین کار این است که حقوق محیطبانان را به قدری کاهش دهیم که کسی هوس نکند برود سراغ این شغل. اصلا بهتر است آن را از حرفه خارج کرده و بگوییم یک کار افتخاری است. بدین ترتیب دیگر افراد کمتری هوس میکنند بروند سراغ این کار.
2- راهحل بالا البته همه مشکل را حل نمیکند. اینقدر عاشق حیاتوحش و محیطزیست دراین کشور وجود دارد که چه بسا به صورت افتخاری و خودجوش روی بیاورند به محیطبانی. بنابراین بهتر است برای این شغل دستاندازهای دیگری هم بگذاریم. مثلا اعلام کنیم هر محیطبان باید سالانه 10میلیون تومان هم به دولت بپردازد.
3- اگر باز هم کسی منصرف نشد و باز با افرادی که محیطبانی را انتخاب میکنند، روبهرو شدیم. باید مراحل استخدام را سختتر کنیم. در فرم استخدام بنویسیم محیطبانها باید حداقل 8 فرزند داشته باشند و حداکثر 30سال سن. همچنین آنها باید وثیقه هم بگذارند که هر جانوری کشته شد، وثیقهشان ضبط شود.
1- ای بابا. هنوز هم که عدهای پا پس نکشیدهاند و باز سودای محیطبانی دارند. چطور است قانون را عوض کنیم. طوری که محیطبانی جرم تشخیص داده شود و شکار آزاد- البته این زیاد موضوع جدیدی محسوب نمیشود و الان هم تقریبا با محیطبانها چنین برخوردی میشود- وقتی این قانون تصویب شود، دیگر واقعا دل میخواهد درحرفه محیطبانی باقی ماندن. وقتی هم محیطبان کمتر شود، خب حتما از میزان و آمار محیطبانان کشتهشده کم خواهد شد.
2- نصب تابلوی «شکار محیطبان ممنوع» در تمام راههای ورودی به مناطق حفاظتشده هم میتواند راه دیگری باشد که شکارچیان این تابلوها را ببینند و بفهمند شکار محیطبان مجاز نیست. شاید این بندگان نمیدانند کشتن آدم در مناطق حفاظتشده جایز نیست و برای همین به محیطبانها شلیک میکنند. وقتی این تابلوها را ببینند، دیگر از این کارهای زشت نمیکنند.
3- یکی دیگر از کاراترین و بهروزترین روشهای مدیریتی برای کاهش آمار کشتهشدگان حرفه محیطبانی استفاده از روش قدیمی برادر فروغ فرخزاد است که میگفت، شفای باغچه در انهدام باغچه است. بنابراین برای شفای محیطزیست بهترین راه حل انهدام محیطزیست است. همه باید دست به دست هم دهیم به مهر و حمله کنیم به محیطزیست کشور و هرچه گیاه و درنده و چرنده و خزنده است، نابود کنیم. وقتی حیوان و گیاهی درکشور باقی نماند، دیگر به محیطبان هم احتیاج نداریم و وقتی محیطبان نباشد، آمار به قتل رسیدنشان هم کاهش پیدا میکند. به همین سادگی. درست است درد دارد اما به نظر درکشور ما بهترین روش این است!