شماره ۸۴۹ | ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۷ ارديبهشت
صفحه را ببند
خودمان را تافته جدابافته ندانیم

مهدی  بهلولی آموزگار

ما عادت کرده‌ایم که همیشه تیغ تیز انتقاد‌هایمان را رو به سوی سیاستمداران و فرادستان بگیریم و خودمان را از همه آن انتقاد‌ها دور نگه داریم و تافته‌ای جدابافته بدانیم و شگفت‌زده بگوییم و بپرسیم که چرا برخی سیاستمداران، دروغ می‌گویند، عوام‌فریبی می‌کنند، دزدی می‌کنند، حقوق‌ها و پاداش‌های باورنکردنی می‌گیرند، قانون را زیر پا می‌گذارند، پارتی‌بازی می‌کنند و بسیاری از کارهای دیگری که «افتد و دانی» و نیازی به گفتن ندارند اما چه بسا، آب نباشد وگرنه برخی از ما خودمان نیز شناگران بدی نیستیم! نمی‌خواهم سیاستمداران خطاکار را تبرئه کنم و بگویم ما هم اگر جای آنها بودیم،‌‌ همان کاری را می‌کردیم که آنها می‌کنند پس جای هیچ خرده‌ای نیست. اخلاق انسانی و مسئولیت شخصی همه جا هست و هیچ‌کس را نمی‌توان از زیر این چتر بیرون گذاشت. واقعیت هم همین است که هم سیاستمدار خوب داریم و هم سیاستمدار بد، اما بحث این است که هرچه بدی عالم است، در سیاستمداران جمع نشده و هرچه خوبی عالم است، در وجود ما. باید واقع‌بین بود گرچه واقع‌بینی، هم سخت است و هم در جامعه‌ای که همه را به یک چوب راندن، نشان روشنفکری است، می‌تواند برای آدم هزینه‌های شخصیتی و اجتماعی هم درپی داشته باشد. درمیان برخی از ما مردم هم، قدرت‌طلبی، خودنمایی، بی‌سوادی، بی‌منطقی، برخورد ابزاری با دیگران، دزدی، حق‌خوری، قانون‌گریزی و تقلب هست. کافی است شماری از خود ما جمع شویم و بخواهیم کاری گروهی کنیم؛ همه اینها خودشان را نشان می‌دهند. آن زمان است که روشن می‌شود که ما چند مرده حلاجیم و چقدر اهل عمل به اخلاق. طرف سه چهار‌سال پیش در سایتش نوشته که فلانی فردی دروغگو و بی‌سواد است که حیثیت و اعتبار دیگران برایش ارزشی ندارد و بی‌محابا هرچه می‌خواهد درباره دیگران می‌گوید و می‌نویسد و راست و دروغ را به هم می‌بافد تا خیال‌پردازی‌های خودش را حقیقت جلوه دهد اما هم‌اکنون، برای تاختن به دیگران، خودنمایی، مطرح‌شدن و گیرایی سایتش،‌‌ همان کار دروغگوی بی‌سواد را کرده است. یکی از نویسندگان سایت و چپ و راست نوشته‌های پر از دروغ و اتهام او درباره دیگران را منتشر می‌کند و هیچ هم به روی خودش نمی‌آورد که پیش از این درباره او چه گفته و چه نوشته و این چرخش ۱۸۰درجه‌ای ریشه در چه دارد؟! و آیا کسی که اینچنین با دیگران- حتی‌‌ همان نویسنده دروغگو- ابزاری برخورد می‌کند، می‌تواند خود را مدافع حقوق دیگران به شمار آورد؟! اگر این شخص، قدرتی به دست آورد، آیا بهتر از برخی سیاستمداران پوپولیست دروغگو رفتار خواهد کرد؟! در جایی از زبان یکی از صوفیان سر‌شناس می‌خواندم: «آخرین چیزی که از دل صدیقان خارج می‌شود، حُب ریاست و جاه‌طلبی است.» جاه‌طلبی که تنها در وجود سیاستمداران نیست، در وجود همه است. بسا که یک شخص، از سر خودنمایی و به‌به و چه‌چه گفتن دیگران، به آسانی پا بر هرچه منطق و حقیقت و واقعیت است، بگذارد؛ برخی کشته نامند، یعنی حاضرند برای شهرت، از جان خود نیز بگذرند. باری، نمونه‌های خودنمایی و برخورد ابزاری با دیگران، بسیار است و نمود‌ها و جلوه‌های گوناگون می‌یابد و در زندگی روزمره همگی ما، و بی‌گمان در وجود همه ما پدیدار می‌‌شوند. خودمان را تافته جدابافته ندانیم و نپنداریم که هرچه بدی هست، از طایفه سیاستمداران است.

 


تعداد بازدید :  553