مهدی مالمیر روزنامهنگار
کاملا قابل درک است که چند روز مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان، در کوچه و خیابان و رسانههای مجازی و دیداری و شنیداری، بحث شرکت یا عدم شرکت در انتخابات داغ باشد. این ماجرا البته نکته تازهای در خود ندارد و در این سالهای اخیر در حول و حوش انتخابات این بحث همانند سریالهای تکراری رسانههای ملی، چند صباحی رسانهها و شبکههای اجتماعی مجازی را گرم نگه میدارد.
چه آنهایی که برای ریختن رأیشان در صندوق و بالا کشیدن کاندیدای مورد پسند خود روزشماری میکنند، دلایل محکمی برای شرکت در انتخابات دارند و چه همه آنهایی که هنوز تصمیم جدی برای شرکت در روز رأیگیری ندارند، درست یا نادرست، استدلالهای خاص خود را دارند. میشود درباره استدلال دو گروه، روزها و ساعتها بحث و مناظره کرد و نقاط قوت و سستی احتمالی استدلالات دو گروه را برشمرد. اما صرفنظر از توجیهات موافقان و مخالفان شرکت در انتخابات، نکته قابل تامل در بحثهای انتخاباتی باز هم «مبارزه منفی» گروهها و جریانات سیاسی است که فضای انتخابات را از حالت یک سُرورِ ملی به فضایی غیردوستانه بدل میکند. در علوم سیاسی به روش تبلیغی که به جای روشن ساختن تواناییها و آشکار ساختن برنامهها، تنها به بزرگنمایی نقاط ضعف رقیب و مبالغه در نکات تاریک کاراکتر حریف تکیه دارد، مبارزه منفی میگویند. جمله معروفی که برخی فعالان سیاسی در نزدیکیهای انتخابات میگویند: «اگر ما نیاییم، آنها میآیند که فلان میکنند و بهمان میشود»، ناظر به تکنیک مبارزه منفی است که برخی کوشندگان عرصه سیاست در گرماگرم مبارزات انتخاباتی از آن بهره میگیرند. جمله طلاییای که اگر با کمی هوش و نکتهسنجی گوینده همراه شود و به هنگام به افواه عمومی گوشزد شود، پیامدهای گهگاه باورنکردنی پیدا میکند و همانند کلید جادویی درهای بسیاری را میگشاید!
شاید کمترین نتیجه رونق مبارزه منفی در مبارزات انتخاباتی، قوت گرفتن فضای ترس و نگرانی در میدان سیاست باشد. در چنین حال و هوایی، رأیی که برخی شرکتکنندگان درون صندوقها میریزند نه از روی مطالعه و وارسیدن نظرات کاندیداها که بر پایه وحشت از یک گروه سیاسی شکل میبندد که تکیه زدنشان بر کرسیهای قدرت سبب میشود که به تعبیر شاعر: «زیر جهان زبَر شود». از این رو، بالا کشیدن رقیب گروهی که پیروزیشان در انتخابات برابر با تعبیر شدن خوابهای ترسناک شهروندان و زیر و رو شدن همه چیز و همهکس نشان داده شده است، عقلاییترین و فوریترین کار ممکن رأیدهندگان به نظر میآید! در این میانه، آنچه از دست میرود، بررسی از سَر صبرِ رأیدهندگان است که مجال اندیشیدن به نقاط قوت و ضعف همه کاندیداها و سلیقهها را نمییابند! اینکه گروهی پیوسته در این شیپور بدمند که از گروه دیگر توانمندتر و بهتر هستند و بیوقفه شرایط تاریکی را ترسیم کنند که با تکیه کردن رقیب بر کرسیهای سیاست در پی خواهد آمد گرهگشا نیست، باید برنامه و سازوکار دوری جستن از نقاط ضعف رقیب و ترمیم آن را نیز در چنته داشت. مبارزه انتخاباتی فقط به «مبارزه منفی» و در بوق و کرنا کردن سستیهای حریفان و به تعبیری «بَدمَن» ساختن از رقبا خلاصه نمیشود، باید سازوکار دوری جستن از ضعفها و رسیدن به شرایط مطلوب را هم در جیب داشت!