شماره ۷۸۱ | ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۹ بهمن
صفحه را ببند
در همایش «اعتدال، زنان و توسعه» مطرح شد
ایجاد توازن بین کار و زندگی زنان؛ چالش اساسی دولت یازدهم
سایه تعارض‌ها در حوزه زنان، مانعی برای رسیدن به اعتدال است شکل نگرفتن کامل گفتمان اعتدالی و نخبه‌گرایی افراطی، مردم را از دولت دور می‌کند

شهروند| مسئولان دولتی، جامعه‌شناسان و فعالان حقوق زنان دیروز به یک همایش آمدند تا آخرین یافته‌ها و سخنانشان را مطرح کنند؛ همایش «اعتدال، زنان و توسعه» که دیروز در سالن اجلاس سران و با حضور «حسن روحانی»، رئیس‌جمهوری، «محمد نهاوندیان»، رئیس دفتر رئیس‌جمهوری، «حسین فریدون»، دستیار ویژه رئیس‌جمهوری و «علی یونسی»، دستیار رئیس‌جمهوری در امور اقلیت‌های دینی و مذهبی و «شهیندخت مولاوردی»، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری برگزار شد.
قسمت اول این همایش یک روزه به سخنان رئیس‌جمهوری، معاون او در امور زنان و خانواده و دبیر همایش اختصاص داشت.
«شهیندخت مولاوردی»، معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده ابتدای این همایش گفت: برای رسیدن به اعتدال هنوز در پاره‌ای از موارد چتری از وجود نداشتن تعادل‌ها و تعارض‌ها بر حوزه زنان و خانواده سایه انداخته است: «هنگامی که زنان قصد دارند برتحقق عدالت درجامعه ایران نقش‌آفرینی کنند، گرفتار انواع عدم توازن‌ها و تعادل‌ها می‌شوند. زنان باید بر این وجود نداشتن تعادل‌های حاکم بر وضع اجتماعی خود نایل شوند و وجود نداشتن موازنه‌ها را درجهان زیست خود برطرف کنند و در این میان عدم توازن موجود میان دسترسی زنان و مردان به فرصت‌ها و منابع ارزشمند جامعه قابل ذکر است.»
او ادامه داد: «زنان به فرصت‌های اجتماعی و فرهنگی دسترسی بیشتری دارند؛ درحالی ‌که مردان به میزان بسیار زیادی به منابع و فرصت‌های اقتصادی و سیاسی دسترسی دارند. با توجه به منابع عینی سرمایه‌گذاری در زمینه ارتقای نرخ مشارکت اقتصادی و سیاسی، سیاست‌های دولت اعتدال باید ناظر بر گذار از این عدم توازن‌ها باشد.» مولاوردی در ادامه گفت که زنان امروز در صدد تثبیت و ارتقای موقعیت خود درجامعه و خانواده هستند: «اما برای ایفای نقش موثر در تحقق اعتدال باید به نقطه تعادل در مناسبات اجتماعی و عملکرد اجتماعی خود دست یابند و بر سر دوراهی کار و زندگی خود قرار نگیرند. چالش اساسی دولت اعتدال در این‌باره ایجاد توازن بین کار و زندگی زنان است.»
معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده یکی دیگر از چالش‌هایی که جامعه ایران اکنون و آینده با آن روبه‌روست، تغییرات و آسیب‌هایی دانست که نهاد خانواده در ایران تجربه می‌کند: «اگر اعتدال همانا کاربست عَدل و عِدل درحوزه‌های مختلف زندگی انسانی باشد، باید پاسخگوی سوالات و چالش‌های اساسی پیش‌روی حوزه زنان و خانواده بوده و در این میان با تکیه بر مبانی دینی و ارزش‌های الهی و اسلامی حتی از ظرفیت‌های بالقوه گفتمان‌های دیگر استفاده کند تا بتواند با قرائتی نو در رفع ناسازگاری‌ها و تعارض میان هنجارهای رسمی و قانونی با واقعیت‌های زندگی راه جدیدی را به روی زنان و خانواده‌های ایرانی بگشاید. راهی که در 150‌سال اخیر از دغدغه‌های مهم جریان‌های موسوم به احیاگری اسلامی درجهان اسلام است تا روزنه‌ای به صورت تغییر و اصلاح قوانین ناعادلانه و تبعیض‌آمیز منتسب به دین و مذهب بگشاید و به تعرضات و ناسازگاری‌های موجود خاتمه دهد و متناسب با تغییرات بنیادین در ساختار خانواده و جوامع بتواند از منظر دیگری به حقوق زنان در اسلام معاصر و در جهان معاصر بنگرد.»
او ادامه داد: «اعتدال یعنی نقد آگاهانه شرایط موجود جهان و شناخت جایگاه خود و دیگری در ارتباط با سنت و تجدد و تلاش مستمر بر اصلاح امور. اعتدال از روبه‌رو با دشمنی به نام افراطی‌گری در مبارزه مواجه است و از پشت سر با دشنه تفریط مورد حمله قرار می‌گیرد؛ لذا گفتمان رویکرد اعتدال حرکت در مسیری دشوار است و این حرکت درحوزه زنان و خانواده به مراتب دشوارتر و زنان در کشاکش افراط و تفریط این‌بار چشم به رویکردی دوخته‌اند که عدالت و توازن جنسیتی را برای آنان به ارمغان آورد. این رویکرد در جای‌جای برنامه‌های توسعه کشور باید ساری و جاری باشد تا با بهره‌مندی از عقلانیت و با تکیه بر تمامی ظرفیت‌، سرمایه و منابع انسانی کشور توسعه انسانی پایدار، همه‌جانبه و فراگیر را نتیجه دهد. توسعه‌ای که متوازن است و همه چیز و همه کس را در خود جای می‌دهد.»  مولاوردی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: «مهم‌ترین چالش گفتمان اعتدال این است که به کلی‌گویی درنظر، مصلحت‌گرایی و کنارگذاشتن الزامات و برنامه‌های مشخص در عمل گرفتار شود. چون دارای مبانی نظری منقح و دارای مرزبندی از پیش تعیین‌شده‌ای نیست و چه بسا درعمل از استلزامات گفتمانی خود خارج شود. براین اساس تکمیل صورت‌بندی گفتمان اعتدال و استقرار استمرار آن یکی از اولویت‌های اندیشمندان باید قرار گیرد. با این نگاه شکل نگرفتن کامل صورت‌بندی گفتمان اعتدالی و نخبه‌گرایی افراطی ازجمله چالش‌هایی است که می‌تواند به ابهامات و تناقضات دامن زده و درنهایت به دوری توده مردم بینجامد.»
رئیس دومین همایش اعتدال، زنان و توسعه ادامه داد: «رابطه و نسبت اعتدال با زنان و توسعه پایدار موضوع دومین همایش ملی اعتدال است تا با واکاوی آن در تکمیل صورت‌بندی گفتمان اعتدال قدم دیگری برداشته شود. البته پیش از این 10 همایش استانی با مشارکت فرهیختگان، مراکز پژوهشی و دانشگاهی در ‌سال 94 برگزار شد. واقعیت‌ها و مستندات تاریخی نشان می‌دهد که یک قرن پیش درهنگام برتری مناسبات و ساختارهای سنتی، کمتر طرح مطالبات و نظرات زنان درجامعه ایران دیده می‌شد. به تدریج صورت‌بندی مسائل زنان در گذار جامعه ایران از تغییرات ساختار و فرهنگ معطوف به توسعه‌یافتگی اتفاق افتاد. این تغییرات درعرصه‌های متفاوتی از زندگی روزمره بروز کردند و بر بستری از واقعیت‌های عینی جامعه قرار گرفتند و از طرف گروه‌های مختلف اجتماعی به گونه‌های متفاوتی بروز کردند.»  او در ادامه گفت: «در نهایت تعارض‌ها و چالش‌های شکل گرفته به بروز شکاف‌های اجتماعی، سیاسی و پراکندگی در صفوف فعالان و صاحب‌نظران این حوزه منجر شده و حاصل تعارض‌ها و ناهمسویی‌ها،‌ ناپایداری نتایج به دست آمده از اقدامات و فعالیت‌های صورت گرفته درحوزه مسائل زنان بوده و به همین دلیل هم دستیابی به اهداف پیش‌بینی شده دشوار است.» «محمدامین قانعی‌راد»، جامعه‌شناس و دبیرعلمی همایش ملی اعتدال، زنان و توسعه یکی دیگر از سخنرانان این همایش بود.
او در ابتدای سخنانش گفت هدف از برگزاری این همایش، پاسخگویی مدبرانه به امید زنان برای حضور بیشتر در فرآیندهای توسعه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است، چراکه زنان کنشگران توسعه در قلمروهای گوناگون زندگی اجتماعی هستند:  «گرچه گفتمان اعتدال در فرآیندهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مرتبط با رقابت‌های انتخاباتی یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری ‌سال 92 مطرح شد اما جلب توجه مردم، دانشگاهیان، روشنفکران و نخبگان علمی و بزرگان دینی به این مفهوم نشان از ظرفیت‌ها و سازگاری‌های معنایی موجود در لایه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی با مفهوم و مشی اعتدال دارد.»
به گفته قانعی‌راد «نقشی که زنان در تحقق و نهادینه‌سازی رویکرد اعتدال در جامعه ایران دارند و نقش و تأثیر رویکرد اعتدال در تحقق مطالبات و حقوق انسانی زنان ایرانی بسیار مهم است.» او ادامه داد: «این ظرفیت‌های اجتماعی و فرهنگی باید به وسیله دانشگاهیان علوم انسانی ما شناخته و مورد بحث و بررسی قرار گیرند. ذخیره پهناور دانش انسانی و اجتماعی حامل آموزه‌ها، رویکردها و مفاهیم بیانگر اعتدال است که طرح، نقد و ارزیابی ابعاد متنوع آنها در پیوند با ظرفیت‌ها و استعدادهای فرهنگی ما می‌تواند به شکوفایی یک الگوی وحدت‌بخش و درعین حال، دارای توانایی‌های آفرینش و حفظ خلاقیت منجر شود و ما را در گسترش بنا و پایداری زندگی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی یاری رساند.»


تعداد بازدید :  444