مجید سلیمیبروجنی فعال اقتصادی
تجارب جهانی ثابت کرده که برخورداری صحیح از مواهب گیاهی و جانوری موجب بهبود وضعیت جسمی و روحی آحاد جامعه خواهد شد. اگر منابع آب و خاک سالم باشند، مواد غذایی تولید شده از آنها نیز کیفیتی بهتر و در نتیجه مردم نیز رفاه بیشتری خواهند داشت. در چنین شرایطی است که ارتباط میان مردم و حاکمیت نیز بهتر خواهد شد، ریسک سرمایهگذاری کاهش پیدا خواهد کرد و نهایتا رشد اقتصادی و توسعه همهجانبه و پایدار به ارمغان میآید. ایران در کمربند جغرافیایی خشک جهان قرار دارد. با وجود این، در مقایسه با دیگر کشورهایی که در شرق و غرب ما واقع هستند، وضعیت منابع آب در دسترس ما به مراتب بهتر است. کل ریزشهای آسمانی آب در ایران حدود 400میلیارد مترمکعب است که 100 تا 120 میلیارد مترمکعب از آن قابل استحصال است. وضعیت بغرنج فعلی منابع آبی ما بیشتر به دلیل بارگذاری اشتباه جمعیت و عدم تناسب طراحی توسعه با توانمندیهای اکولوژیکی سرزمین است. حرکت کشور به جای تقویت زیرساختهای تولید انرژیهای نو و کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک، به سمت کشاورزی از نوع سنتی و با هدف کشت ارقام پرمصرف بوده است. در کنار این امر، صنایع پرمصرف نیز توسعه یافتهاند و در نتیجه آن حدود 85درصد از منابع آبی تجدیدپذیر کشور به مصرف میرسند. اغلب تالابهای داخلی خشک شدهاند یا با وضعیت ناگواری دست و پنجه نرم میکنند. دریاچه ارومیه نمادی از وضعیتی است که بر سر منابع آبی کشور آمده است. برآوردهای سازمان زمینشناسی نشان میدهد وضعیت این دریاچه طی دستکم 25 تا 40هزار سال گذشته بیسابقه بوده است. فقط در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه حدود 100هزار چاه غیرمجاز وجود دارد. به این رقم، 72 سد احداث شده بر رودخانههای منطقه را نیز باید افزود. با چنین آمارهایی، جایی برای گرفتن انگشت اتهام به سوی آسمان وجود ندارد و نمیتوان مقصر اصلی را تغییر اقلیم یا خشکسالی یا کاهش ریزشهای آسمانی یا گرما دانست. اگرچه بحران آب در ایران میتواند تلنگری برای توجهی ویژه به مدیریت آب باشد، آمارها نشان میدهد بسیاری از کشورهایی که به این موضوع حساسیت نشان میدهند، اتفاقا از سرانه آب بالایی برخوردارند. بیشترین سرانه آب دنیا مربوط به کشورهایی مثل اتریش، نروژ، سوئد، دانمارک و کانادا است. درعینحال بیشترین میزان صرفهجویی و مدیریت مصرف سرانه آب را نیز در همین کشورها شاهد هستیم. این نشاندهنده وجود یک ارزش اخلاقی است که در برخی جوامع دیگر به رسمیت شناخته نمیشود. در نقطه مقابل، مناطق کمآبی را داریم که شاید به اندازه کشورهای مذکور به مقوله آب توجه نکنند و در بسیاری موارد سطح توسعهیافتگی پایینی نیز دارند. «حکمرانی آب» واژهای است که طی دو دهه اخیر راه خود را به مکالمات معمول میان کارشناسان و افراد آکادمیک فعال در حوزه آب باز کرده است. اگرچه این واژه کاربردها و تعریفهای مختلفی دارد، اما استفاده از آن خالی از معنا نیست بلکه این واژه بیانگر تغییر در مناسبات دولت – جامعه در کشورهایی است که مسئولیتها و فعالیتهای مرتبط با مدیریت آب و خدمات آتی آن را به شکل اساسی افزایش و توسعه دادهاند. چالشهای امروز که منابع محدود آب با آن روبهرو هستند، مهمترین عامل برای مدیریت صحیح منابع موجود و جلوگیری از بهرهبرداری غیرقانونی از آن است. چالشهایی نظیر افزایش نیاز و تقاضا برای آب، دسترسی به منابع آبی و نبود اعتماد و شفافیت از ضرورتهای اصلی اصلاح حاکمیت آب است. توسعه سریع اقتصادی و تغییرات اجتماعی، فشار فزایندهای را بر منابع آبی اعمال کرده بهطوری که حتی در برخی مناطق جهان، میزان مصرف آب از حجم تولید فراتر رفته و تحت چنین شرایطی، که از آن با عنوان شرایط هشدار یاد میشود، منابع آبی به کلی تحت بهرهبرداری قرار گرفته و اهمیت حاکمیت موثر آب افزایشی جدی پیدا میکند. از سوی دیگر، کمبود جدی آب، خواه آن که مطلق باشد یا مقطعی، تنها دلیل اصلی برای ارتقای حاکمیت موثر آب محسوب نمیشود بلکه عواملی نظیر آلودگیهای زیستمحیطی نیز منجر به کمبود منابع آب و محدودیت دسترسی به منابع آب آشامیدنی سالم میشود. درنهایت، فساد در سیستمهای دولتی، همچنان یکی از چالشهای جدی در مقوله حاکمیت و مدیریت آب محسوب میشود که مغفول مانده است. تاکنون، دولتها و نهادهای مختلف، بهطور تلویحی وجود فسادهای سیستمی را در حاکمیت آب تایید کردهاند. اما چه بخواهیم و چه نخواهیم، «جنگ آب» یک واقعیت جدید و تلخ برای تجار و دولتهاست و خشونت و درگیری بر سر منابع آبی از هند گرفته تا عراق درحال افزایش است. تنها راه حل مقابله با این بحران، مدیریت صحیح و ایجاد مشاغلی است که میتواند در این راه نقشی حیاتی ایفا کند. در برخی موارد، آب میتواند در درگیریها و مناقشات، بهعنوان یک ابزار بالفعل عمل کند، مانند آنچه امروز در عراق و سوریه شاهد آن هستیم که طرفین درگیری را وادار به هدف قرار دادن منابع آبی طرف مقابل میکند. حال این سوال مطرح میشود که آیا به زودی شاهد جنگ جهانی سوم بر سر آب خواهیم بود؟ خطرات به وجود آمده برای مشاغل و کمپانیها بسیار جدی است. درگیریهای مرتبط با آب، از طرق مختلفی نظیر لطمه زدن به اعتبار برندها و کمپانیها، تحریمهای قانونی و همینطور موانع قانونی، سود این شرکتها را به خطر میاندازد. آنچه واضح است، این است که هرچه منابع آبی دقیقتر و محدودتر مدیریت و اداره شوند احتمال وقوع درگیریها بر سر آب کاهش مییابد. پیشرفتهایی که در زمینه بهرهوری آب طی سالهای اخیر حاصل شده، نشان میدهد اگر نخواهیم بگوییم همه کمپانیها، اما بسیاری از آنها به اهمیت منابع محدود آب واقف شدهاند. به اعتقاد تحلیلگران، اگر کمبود آب از حد معینی فراتر رود، قطعا نتیجه آن مهاجرت، درگیری و جنگ و خونریزی خواهد بود. این هشداری است برای همه که اگر چیدمان توسعه را به سرعت و شدت تغییر ندهیم، زیرساختهای استحصال انرژیهای نو را فراهم نکنیم و به سمت توریسم پایدار در حوزه تاریخ، فرهنگ و طبیعت نرویم، ممکن است با عواقب اجتماعی و امنیتی خاصی مواجه شویم.