مهدی مالمیر روزنامه نگار
تدوین حقوق شهروندی یکی از شعارهای بزرگ دولت تدبیر و امید بود. این را همه آنهایی که در خرداد 2 سال پیش نام دکتر حسن روحانی را بر برگههای رأی نوشتند، میدانند. چه بخشی از اقبال گسترده مردم به شیخ دیپلمات همین پای فشردن بر حقوق شهروندی و تأکید بر وظایف و نقشهای متقابل دولت و شهروندان بود. میشود در برخی زمینهها به دولت محترم که هم از نظر کاراکتر و هم سطح معلومات و سوادِ کارگزارانش با دولت «مهرورز» به هیچ رو قابل مقایسه نیست، نمره قبولی داد. سر و صورت دادن به پرونده هستهای و کند کردن ضرباهنگ رشد نرخ تورم ازجمله آنهاست. اما چندان از دایره انصاف دور نیفتادهایم اگر بگوییم دولت تدبیر در برخی زمینهها آنچنان که باید و شاید تکانی در اوضاع نداده است. آنهایی که شرایط شهر تهران را میدانند و از بداقبالی ناگزیرند در این شهر روزگار بگذرانند، در اینکه درمان و تیمار این پایتخت کار یک روز و دو روز نیست هیچ توهمی ندارند؛ اما با این همه، در طول این 2 سال، هیچ اراده معطوف به حل مشکلات تهران دیده نشده است و اداره تهران بر همان سیاق دولت پیشین پی گرفته میشود. در دولت مهرورز هم زمانی که آلودگی هوا به مرزهای هشدار میرسید، مدارس را تعطیل میکردند و بیپروا از بیماری صعبالعلاج این شهر به تجویز مُسکنهایی روی میآوردند که حالا دیگر مُسکن درد هم نیست و بخار و خاصیتش را از دست داده است! چه امروز ماجرای آلودگی در این شهر به اندازهای بالا گرفته است که خانهنشینان را نیز بینصیب نمیگذارد!
تدوین حقوق شهروندی به یک اعتبار، لیست وظایف دولت در قبال شهروندان و شهروندان در برابر دولت و شهری است که در آن زندگی میکنند. همه این شرح وظایف زمانی معنا و مفهوم مییابد که حق اولیه و بنیادین شهروندان که تنفس بیدردسر است از سوی دست اندرکاران به رسمیت شناخته شود و با به کار زدن تدبیر، هوای شهر را سزاوار زندگی شهروندان کند و تازه در آن هنگام است که میتواند از شهروندان رعایت آداب شهری، پاکیزه نگهداشتن فضا، آب و... را انتظار داشته باشد. در شهری که شهروندش هر روز ناگزیر است با این معمای به ظاهر ناگشودنی سر و کله بزند که چگونه است که مشکل آلودگی هوا که با جان و مالاش سر و کار دارد، هر روز پروارتر میشود و شائبه بیاعتنایی اولیای امور را دامن میزند، با هیچ سازوکار جادوواری نمیتوان احساس تعلق و مسئولیت به شهر را در او بیدار کرد!
مسئولان محترمی که هر روز در اینجا و آنجا از بیاخلاقی نگرانکننده در شهر تهران یاد میکنند وهیچ فُرجه و مجالی را برای نصیحتهای اخلاقی از کف نمیدهند، میباید ملتفت این ظریفه باشند که گرهگشایی از آلودگی هوای تهران امروز بیش از آنکه مشکلی فنی و سختافزاری باشد، با کمکاریها و اهمالهای همیشگی ما بدل به مسئولیتی اخلاقی شده است. برای ترمیم پیکره اخلاق پایتخت، گام نخست بر ذمه دولت محترم است. به راستی نمیباید ابتدا شهروندی باشد که از حق نفس کشیدن بیعذاب برخوردار باشد و سپس از او انتظار رعایت اخلاق، انصاف، رانندگی به سامان و... داشته باشیم؟!