وضعيت اقتصادي ايران در يك پيچ مهم قرار گرفته است. شاخصهاي اقتصادي كشور بر محور ركود قرار دارد. همه مردم بهویژه دستاندركاران اقتصادي به نحوي منتظر بروز اتفاقاتي هستند، اتفاقاتي كه نميدانند ماهيت آن چيست، ولي ميدانند كه بايد منجر به تحركي جدي شود. ركود در توليد و در ساختمان به نحوي فراگير است، هرچند در مقابل تورم كنترل شده است، ولي بدون عبور از ركود، مهار تورم به خوديخود ثمربخش نخواهد بود. هفته گذشته آخرين مانع مهم در اجراي برجام نيز برداشته شد و با بسته شدن پرونده گذشته ايران در شوراي حكام آژانس بینالمللی انرژي هستهاي، راه براي اجراي هرچه سريعتر آن هموار شد و انتظار ميرود كه از ابتداي سال جاري ميلادي در اين مسير قرار گيريم. ولي همه اينها يك بحث است و درك ما يا دولت از وضعيت اقتصادي كشور بحث ديگري است. درواقع بدون شناخت دقيق از اقتصاد و اينكه مشكلات اصلي ما چيست و اجراي برجام چه امكاناتي را براي ما فراهم ميكند و براي استفاده از اين امكانات چه اقداماتي را بايد انجام دهيم يا انجام ندهيم؟ و... نميتوانيم از اين پيچ مهم و ذكر شده عبور كنيم. براي پاسخ به اين پرسشهاست كه آقاي دكتر مسعود نيلي، مشاور اقتصادي رئيسجمهوری در مقالهاي كه هفته گذشته و پيش از جلسه شوراي حكام و لغو قطعنامهها عليه ايران نوشتهاند به اين پرسشها پرداختهاند. پرسشهايي كه در صورت توافق نسبت به پاسخهاي آنها، بايد هرگونه راهبرد اقتصادي بر اين پاسخها متكي شود. اقتصاد مقاومتي، برنامه ششم يا لايحه بودجه جملگي بايد بر همين اساس تنظيم و اجرا شوند. شايد بازگرداندن متن پيشنهادي سازمان مديريت بهعنوان برنامه ششم از سوي معاون اول رياست جمهوري، با همين هدف انجام شده كه برنامه ششم و نيز لايحه بودجه در چارچوب تحليلي منسجمي از اقتصاد كشور تنظيم و ارايه شود.
مشاور اقتصادي رئيسجمهوری در مقاله خود ابتدا به مشكلات و مسائل موجود كشور اشاره كرده است. وی 11 مشكل را به ترتيب ذكر ميكند. چالش تامين مالي بنگاههاي اقتصادي، عدم تعادل نهادينه بودجه دولت، انباشت بدهيها در اقتصاد، عدم بهرهمندي از ظرفيتهاي موجود در اقتصاد جهاني، بازار تخريبشده انرژي، نظام ناكارآمد پرداخت يارانه نقدي، مشكلات منابع آب و محيط زيست، بنگاهداري ناكارآمد، نظام دو نرخي ارز، ضعف تقاضاي داخلي و بزرگ بودن بخش غيررسمي اقتصاد كشور اهم مشکلات مورد نظر نویسنده است. وقتي كه خواننده به اين مشكلات نگاه ميكند، بهطور طبيعي انتظار دارد كه تورم مزمن، شكاف درآمدي، بيكاري و فساد ساختاري را نيز در دل اين مشكلات ببيند. بیترديد مشكلات پيشگفته در مقاله مهم هستند، هرچند نويسنده مشكلات را محدود به اين موارد نكرده، ولي آنها را مهمتر از ساير موارد دانسته است. با وجود اين وقتي به اين سياهه از مشكلات اقتصادي نظر ميكنيم، نگران ميشويم كه چگونه ممكن است بتوان تمامي اين مشكلات را برطرف كرد؟ حتي اگر راههايي براي برطرف كردن و حل اين مشكلات باشد، آيا در جامعهاي كه شكاف ميان نيروهاي سیاسی و اجتماعی آن به نسبت زياد است، امكان اجرايي شدن اين سياستها فراهم ميشود؟ در جامعهاي كه برخی نمايندگان مجلس در برابر دولت صفآرايي ميكنند يا ساير قدرتهاي همعرض يا مستقل از دولت ساز خود را مينوازند و اركستر اقتصادي را خراب ميكنند، آيا ممكن است كه اين مشكلات را حل كرد؟ آيا در وضعيتي كه اجازه تعديل قيمتها را نميدهند يا از خصوصيسازي واقعي واهمه دارند يا در برابر تعامل با جهان خارج سنگاندازي ميكنند و اما و اگر ميآورند، ميتوان چشمانتظار اجرای برنامهاي بود كه به رفع اين مشكلات همت بگمارد؟ در كنار اينها، چگونه ميتوان با فساد نهادينه شده موجود مبارزه كرد؟ فسادي كه حضورش طي 10سال گذشته عميقتر شده و با وجود آن نميتوان شاهد تحول و گشايشي چشمگير در وضع اقتصادي كشور بود.
اينجاست كه نگاه به آينده نااميدانه ميشود ولي بخشهاي ديگري هم هست تا پاندول نااميدي را به حركت درآورد و به سوي اميد حركت دهد. مهمترين نقطه اميد، توافق نسبت به برجام است. نه به اين دليل كه اين توافق موجب گشايشهايي در اقتصاد میشود، هرچند چنين گشايشهايي هست و به آنها اشاره خواهد شد، بلكه اميدواری به اين دليل كه عقلانيت و مديريت سياسي كه به مدت 8سال از اين كشور رخت بربسته بود، دوباره بازگشته است و برجام محصول عقلانيت در چنين مديريتي است و اگر اين عقلانيت و مديريت ايران را از چاه سياسي و خطرناك تحریمها بيرون آورده است، به طريق اولي ميتواند از چاله خطرناك اقتصاد نيز بیرون آورد. همان وحدت و همدلي كه ميان قواي اصلي حكومت براي شكلگيري اراده لازم جهت رسيدن به برجام شكل گرفت، اكنون هم ميتواند در زمينه اقتصاد خود را نشان دهد. بهويژه آنكه در آخرين ديدار مقام معظم رهبري با هيأت دولت درباره مسائل اقتصادي، اراده لازم براي حل مسائل اقتصادي نشان داده
شده است.
فارغ از اين اميد كه پس از خرداد 1392، در افق ايران ديده شد و اكنون و پس از 30 ماه نخستین ثمره خود را نشان داد، اجراي برجام نيز واجد گشايشهاي مثبت و مهمي ميتواند باشد كه ما را نسبت به حل مشكلات اقتصادي خوشبين و امیدوار ميكند. دستاوردهايي كه آقاي دكتر نيلي در 8 عنوان كلي آنها را ذكر كردهاند، شامل لغو محدودیت در صادرات نفت، آزاد شدن منابع ارزي كشور، فراهم آمدن امكان تامين مالي خارجي (فاينانس)، فراهم آمدن امكان سرمايهگذاري مستقيم خارجي، افزايش صادرات غيرنفتي، امكان انتقال فناوري به كشور، كاهش هزينههاي واردات و بالاخره برقراري ارتباط نظام بانكي كشور با نظام بينالملل. اينها 8 مورد گشايشي است كه در صورت اجراي برجام رخ ميدهد. البته برخي از آنها خودبهخود رخ ميدهد، ولي ساير موارد امكانپذير ميشود و به فعليت درآمدن آنها بستگي به اين دارد كه ما در ايران چگونه رفتار و عمل كنيم.
در يادداشت بعدي به نكات ديگر اين موضوع اشاره خواهد شد.