ابراهیم عمران
طرح خرید خودرو با اعطای تسهیلات بانکی و با بازپرداخت چندساله (حال جدا از سود بالا) قرینه خوبی است برای تامین سایر نیازهای زندگی که ازجمله این «باید»های زندگی میتواند خرید و مطالعه کتاب باشد. مطالعهای که متاسفانه همه یک قول هستند میزان کنونیاش به هیچ وجه در سطح نام ایران و گذشته فرهنگی و غنای بالای عمومیاش نیست. حال چگونه میتوان با تأسی از طرح وام گفته شده، به گردش کاری کتابفروشان و کتابخوانان رونقی اعطا کرد؟ اگر شمارگان کتاب را در فرض خوب «1500» در نظر بگیریم و میانگین قیمت را هم «20هزار تومان»، قیمت نهایی هر چاپ «30میلیون تومان» خواهد شد. حال اگر فقط برای همین یک کتاب چاپ شده بخواهیم وامی پرداخت کنیم، باید چه راهکاری عرضه کرد؟ یک راه آن اعلام عمومی وزارت ارشاد در حمایت از ناشر است - که پرداخت این مبلغ را تضمین میکند - و ناشر با خیال راحت مبادرت به نشر و با فراخوان عمومی درخصوص کتاب چاپ شده و مشخص کردن کتابفروشیهایی برای فروش به خوانندگان مشتاق در ازای خرید کتاب و بازپرداخت «مدتدار» سرویسی اعطا کند که سازوکار آن میتواند با روشهایی نهایی شود. راه دیگر شناسایی مشتریان دایمی توسط هر کتابفروشی و دادن کارتی اعتباری به آنان است که راهکارهای آن هم خیلی پیچیده نیست. البته روشهای پیشنهادی فوق در صورتی قابلیت اجرا دارد که دلیل معضل کتاب نخوانی را تنها «قیمت بالا»ی این کالا قلمداد کرده و نه امور و شروط دیگر که جای بحثاش در این نوشته کوتاه نیست. شاید پیشنهادی چنین، کمی رویاپردازانه و از سر خام خیالی باشد، ولی میتوان قوام بیشتری بدان بخشید؛ اگر همتی در پس و پی آن باشد که امید است به بروز چنین همتی.