| مجید روئین تن|
در جنگ‌های جهانی اول و دوم اکثر کشورهای اروپایی و بعضا جنوب شرق آسیا، درگیر جنگ شدند. بعد از پایان این جنگ‌های خونین و هر نوبت، نقشه ژئوپلتیک منطقه با تغییرات نسبتا گسترده‌ای همراه شد. جنگ دوم جهانی، به مراتب سنگین‌تر و پرتلفات‌تر از سایر جنگ‌ها چه در قرن 20 و چه در قرون بعد از رنسانس بود، برای مثال تعداد کشته‌شدگان نظامی و غیرنظامی کشورهای درگیر در جنگ چه کشورهای اصلی درگیر جنگ مثل آلمان نازی، انگلستان، فرانسه، روسیه، ژاپن و ایتالیا و آمریکا و چه کشورهایی که به طور غیرمستقیم در جنگ شرکت داشته مثل آلبانی، اتریش، بلژیک، کانادا، چین، دانمارک، یوگسلاوی، ایران و عراق، هند و ... دهها کشور دیگر در سراسر جهان، برابر آمار به 61 میلیون نفر بالغ می‌شود. در هر دوی این جنگ‌های جهانی و به قول معروف هنگامی که جنگ به شدت بالا گرفت، آمریکا با نیروهای تازه نفس خود وارد کارزار شد و پیروزی را در دسترس قرار داد و از این جهت بیشترین سهم را خصوصا در جنگ دوم از آن خود کرد.
جنگ ویتنام 16 سال به طول انجامید و نتیجه‌ای در بر نداشت جز تعداد زیادی کشته و ویرانی دشت‌های وسیع و حاصلخیز که هنوز پس از گذشت نیم‌قرن مردم و سربازان دولتی مشغول پاکسازی آنها از انواع بمب‌ها و سلاح‌های عمل نشده هستند و جنگ کره که 3 سال به طول انجامید. یکی از افسران آمریکایی در خاطرات خود می‌نویسد که من و برخی از نیروهایم در ژوئن سال 1953 و پایان جنگ دو کره در همان نقطه‌ای قرار داشتیم که در آغاز جنگ یعنی
جولای 1950 قرار گرفته بودیم. تجهیز نظامی کردند و این رقابت بین شرق و غرب ادامه پیدا کرد و هنوز هم بعد از پایان جنگ سرد، ما شاهد این تجارت پرسود آنها هستیم.
بعد از دوران جنگ سرد این بار دشمن شماره یک آنها اسلام و رادیکالیسم اسلامی شد، رادیکالیسم اسلامی که در چهره طالبان و القاعده خودنمایی می‌کرد، رادیکالیسمی که آمریکا و دوستانش برای بیرون راندن روسیه از افغانستان به شکل‌دهی آن کمک کردند اما همین گروه‌های افراطی پس از خروج نیروهای شوروی، سودای حکومت اسلامی داشتند و مدتی نیز بر افغانستان حکومت کردند، قدرت و نفوذ رادیکالیسم رفته رفته قلب تپنده امپریالیسم را نشانه گرفت و گروه القاعده پس از انجام یکسری عملیات انتحاری در سراسر مناطق نفوذ آمریکا نهایتا ساختمان دوقلوی مرکز جهانی تجارت در نیویورک را در 11 سپتامبر 2001 نشانه گرفتند، اگرچه اکثر قریب به اتفاق افراد درگیر در این عملیات، شهروند عربستان سعودی بودند اما آمریکا برای نابودی تروریسم بین‌الملل با حمله به افغانستان و عراق فصل جدیدی در دوره پساجنگ سرد را رقم زد. آمریکا و هم‌پیمانان او در جنگ عراق و افغانستان گرچه ابتدا پیروزی نسبی به دست آوردند و رژیم خونخوار صدام‌حسین در عراق و طالبان در افغانستان را سرنگون کردند اما نه‌تنها ریشه تروریسم بین‌الملل خشکانده نشد بلکه موج تروریسم عملیات انتحاری گسترده‌تر شد و بعد از بهار عربی، دیگر مناطق و کشورهای اسلامی منطقه را در بر گرفت، امروز اگر با نگاهی تیزبین و از بالا به منطقه نگاه کنیم، خاورمیانه اسلامی به مانند یک دیگ جوشان یا بهتر بگویم یک کوه آتشفشان است که آماده انفجار است و قبل از فوران آن خاکسترها و دودهای آن سراسر منطقه را دربر گرفته است.
امروز با ظهور داعش در عراق و سوریه، نه کشور عراق تمامیت ارضی خود را دارد و نه سوریه، گروه‌های تروریستی یا به اصطلاح خودشان، اسلامی و بنیادگرا چنان به جان یکدیگر افتاده‌اند که گویا روزی دشمن مشترکی به نام امپریالیسم، کمونیسم و صهیونیسم نداشته بودند. مساجد و حسینیه‌ها، تجمعات مذهبی، الله‌اکبرگویان به خاک و خون کشیده می‌شوند و صدها هزار کودک، نوجوان، مرد و زن قطعه‌قطعه شده و خون و اعضای بدنشان به دیوارها و سقف مساجد تا مدتی باقی می‌ماند، رهبران این گروه‌های تروریستی، رسما دشمن مشترک خودشان را ایران اسلامی و شیعه معرفی می‌کنند، این جنایتکاران با گفتن الله‌اکبر سر دهها انسان غیرمسلمان که برخی از آنها آزارشان به مورچه هم نرسیده است، در مقابل دوربین‌های صدها خبرگزاری بین‌المللی، با قساوت تمام می‌میرند، با حمله به مناطق مختلف زمان را به اسارت گرفته و به اصطلاح تحت عنوان جهاد نکاح به آنها به حریم این خانواده‌ها تجاوز می‌کنند، ولی جنایتکاران و گروه‌های ساخته و پرداخته شده کاسبان و سوداگران جنگ و خونریزی و میلیتاریسم و پنتاگونیسم خود را نماینده اسلام معرفی می‌کنند، این جماعت مختصر آبرویی را که اسلام به همت و تلاش گسترده علمای راستین و روشنفکران مذهبی و طی قرون و اعصار کسب کرده بود به راحتی در پای قرائت خشونت‌بار و خیانتکارانه خود از اسلام قربانی کرده و می‌کنند. امروز اسلام‌هراسی بهانه‌ای شده برای ادامه روند جنگ‌طلبی و خونریزی، برادرکشی و نسل‌کشی. امروز صهیونیسم بین‌الملل در دنیای خود به جشن و پایکوبی پرداخته است و مرزهای این کشور کوچک هر روز امن‌تر از گذشته می‌شود، تا جایی که نخست‌وزیر جنگ طلب این کشور نتانیاهو بعد از حمله گروه تروریستی داعش به نشریه طنز شارلی ابدو در پاریس و حمله آنها به سوپرمارکتی در منطقه یهودی‌نشین این شهر با صدای بلند فریاد می‌زنند که یهودیان فرانسه و اروپا و دیگر نقاط جهان برای امنیت و رفاه بیشتر به سرزمین‌های اشغالی مهاجرت کنند. امروز دلالان اسلحه به قیمت خون صدها هزار انسان بی‌گناه و آواره شدن میلیون‌ها انسان در مناطق خوش آب و هوای جهان، جام‌های خود را به سلامتی یکدیگر بالا می‌کشند و نفت؛ این طلای سیاه به پایین‌تر قیمت خود رسیده است و کشورهای منطقه چاره‌ای ندارند که برای امور معاش و زندگی روزمره آن را به ثمن بخس بفروشند. خلاصه این دیگ جوشان و این آتشفشان در حال انفجار تر و خشک را با هم می‌سوزاند.به تعبیر قرآن مجید و سوره انفال آیه 25: «شما باید از هرگونه فتنه‌ای بر حذر باشید، خصوصا فتنه‌ای که شعله‌های آن تنها دامن ستمکاران و فتنه‌انگیزانشان را نخواهد گرفت.»