فرشته رضایی| موضوع ساخت سد شفارود همچنان یکی از چالشهای مهم فعالان حوزه محیطزیست بهشمار میرود. پروژهای که گفته میشود منجر به تخریب 93 هکتار از جنگلهای ارزشمند هیرکانی میشود و البته تبعات فراوان دیگری نیز در منطقه خواهد داشت.
ایران در 25سال گذشته مقام سوم سدسازی در جهان را داشته است. کارشناسان میگویند این حجم از سدسازی یک و نیم برابر حجم رودخانههای کشور است. حالا جنگلهای هیرکانی که بازماندگان دوران سوم زمینشناسی هستند، در معرض تهدید قرار گرفتهاند. این جنگلها جایی در غرب گیلان منطقه پونل رضوانشهر، روی رودخانه شفارود و در فاصله 5/2 کیلومتری شهرستان رضوانشهر و ۶۵ کیلومتری شهر رشت قرار دارند. اکنون سد شفارود بلندترین سد بتونی غلتکی ایران با ارتفاع 137متر در رضوانشهر در 6 کیلومتری جنوبغربی شهرستان رضوانشهر و 65 کیلومتری غرب شهر رشت، روی رودخانه شفارود درحال ساخت است.
آنچه که مدیران آب منطقهای گیلان عنوان میکنند از آب مخزن حاصل از ایجاد سد شفارود، 83.4درصد برای مصارف آب کشاورزی، 10.2درصد آب صنعتی و 6.4درصد آب شرب استفاده میشود.
سیفالله آقابیگی، مدیرعامل آب منطقهای گیلان در اینخصوص به «شهروند» میگوید: یکی از منابع آب موجود در غرب استان رودخانه شفارود با آورد متوسط 174میلیون مترمکعب درسال است و از آنجایی که یکی از دغدغههای همیشگی در استان جلوگیری از ورود آب شیرین رودخانهها به دریا و لزوم مدیریت آن بوده، در کنار تامین آب شرب سالم و مطمئن برای ساکنان منطقه، ساخت سازههای مدیریتی منابع آب همچون سد مخزنی شفارود، ضروری و حیاتی به نظر میرسد.
او با تاکید بر لزوم محافظت و نگهداری از گنجینههای طبیعی و جنگلهای هیرکانی آورده است: 93 هکتار از جنگلهای هیرکانی با هماهنگی و در عرصههای مورد تایید منابع طبیعی استان بیست و چهارم اسفندماه سال 1392 قطع درخت شده که در ازای آن و براساس طرح احیایی حوزه 9 شفارود (مطالعات طرح تلفیقی جنگلکاری شفارود) با هماهنگی اداره کل منابع طبیعی استان، به ازای هر درخت، پنج و سه دهم برابر یعنی مساحتی حدود 500 هکتار برای احیا و جایگزینی جنگلهای محدوده سد شفارود برنامهریزی شده است.
آقابیگی میگوید: این موضوع تمام و کمال به عهده وزارت نیرو و ذیل آن شرکت مادر تخصصی مدیریت منابع آب ایران و در استان شرکت آب منطقهای گیلان است و بر مبنای بررسیهای علمی صورت گرفته، بهترین واکنش در مناسبترین زمان، اجرا و توسعه طرحها و پروژههای آبی با توجه به الزامات زیستمحیطی است.
اجرای سد بدون تاییدیه محیطزیست
با این حال کارشناسان و فعالان محیطزیست نسبت به اجرای این پروژه که از دید آنان مخاطرات زیستمحیطی به دنبال دارد، گلهمندند.
مدیرعامل موسسه سبزکاران بالان در اینخصوص به «شهروند» میگوید: متاسفانه پيمانكار سد شفارود پروژهای را پيش مي برد و كارگاه خود را در آنجا تجهيز ميكند. ساختوساز اوليه هم در آنجا انجام شده و همين فعاليت يكسري هجمهها را براي محيطزيست به دنبال دارد.
«نسیم طوافزاده» بیان میکند: بههرحال هزينه ساخت اين سد و تونلهاي آن اختصاص يافته و اين نشان ميدهد كه توافقي صورت گرفته است. بايد ديد اين تفاهم از كجا آمده و در اين ميان محيطزيست كجا بوده است. اگر تاييدیه نداشتهاند چطور تونل ساختهاند؟ محيطزيست ميگويد جنگلتراشيها مربوط به 7 تا 8سال قبل است اما شواهد نشان ميدهد كه بهتازگي انجام گرفته است.
او میافزاید: با تلاشها و پیگیریهای وزارت نیرو و مقامات استان، عملیات اجرایی ساخت بدنه سد مخزنی شفارود با استفاده از تسهیلات بینالمللی فاینانس خارجی از نیمه دوم سال 1392 درحالی آغاز شده که این سد تاکنون گزارش ارزیابی اثرات محیطزیستی مصوب ندارد. ضمن اینکه نکتههایی در باره پیمانکاران این طرح مطرح شده است. براساس قانون انجام مطالعات ارزيابي اثرات محیطزيستي سدها با تصويب الگوي ارزيابي اثرات محیطزيستي توسط كميته توسعه پايدار درسال 1376 عملا آغاز شده ولی تاكنون اين گزارشها با كيفيتهاي متفاوتي تهيه شده و عموما از جامعيت لازم برخوردار نیستند.
مهاجرت ۴۵٠ خانوار و تخلیه شدن 3 روستا
این کارشناس ارشد مدیریت، برنامهریزی و آموزش محیطزیست میافزاید: با گذشت 2سال همچنان وضع این سد به صورت معما و نامعلوم است، از سویی وزارت نیرو میگوید کار باید آغاز شود و از سوی دیگر بسیاری ناهنجاریها پاسخ نیافتهاند. گفته میشود که ساخت این سد برای تامین آب مطمئن برای بخشهای کشاورزی، شرب، صنعت و محیطزیست است. اما در هر یک از بخشهای فوق با پرسشهای فراوان مواجه است؛ اینکه چه مقدار کشاورزی در منطقه موجود است؟ چون در طول 5سال گذشته بسیاری از شالیزارهای منطقه به باغ کیوی تغییر کاربری داده و نیاز آبی کیوی با برنج متفاوت است.
طوافزاده بیان میکند: از سوی دیگر در سند چشمانداز تامین آب شرب تالش، پره سر و رضوانشهر تا بالاي سال 1404 به این سد بهعنوان منبع تامین آب پرداخته نشده است. چون چاههای حاشیه رودخانه کرگانرود (توافقنامه شماره 40201719) برای این منظور معرفی شده است. نکته بسیار جالب این است که در افق 1404 برآورد آب شرب مورد نیاز از سوی پیمانکار 7.5میلیون مترمکعب است. درحالیکه گزارش شرکت آب و فاضلاب 2.7میلیون مترمکعب را اعلام میکند.
او میافزاید: براساس اعلام وزارت نیرو میزان کشاورزی کنونی 6900 هکتار است در صورتی که سد ساخته نشود به 3251 هکتار کاهش مییابد (که به روشنی مشخص نیست این عدد از کجا آمده است) و پس از ساخت سد به میزان 10830 هکتار خواهد رسید، آیا این میزان اگر هم درست باشد خارج از توان اکولوژیکی منطقه نیست؟
کارشناس ارشد مدیریت اکوسیستمی، اضافه میکند: ساخت این سد منجر به آواره شدن بیش از ۴۵٠ خانوار خواهد شد. ٣ روستا با نامهای شالم، دوران و سرک باید تخلیه شوند. هم اکنون نیمی از ساکنان روستای شالم خانههایشان را تخلیه کردهاند اما باقی روستاییان حاضر به تخلیه منطقه نیستند. حتی برخی از آنها درقبال فشارهایی که بعضا برای تخلیه خانههایشان به آنها وارد میشود، اما بازهم ماندن در خانه را ترجیح میدهند. این درحالی است که ما تجربه ناموفق و فاجعهآمیز طرح خروج دام از جنگل را نیز در این
منطقه داشتهایم.
تالاب انزلی نیز دریاچه ارومیه میشود
او میافزاید: درمورد سد شفارود ایرادهای فنی دیگری هم وجود دارد. دیوارههای دوطرف سد دارای شیبی بسیارتند است (۷۰ تا ۹۰ درجه)، با قطع درختان در این عرصه، ریزش شدیدی رخ خواهد داد که حجم آن به میلیونها تن خواهد رسید و ناگزیر باید آن را تخلیه کرد و معلوم نیست آیا اصلا چنان کاری امکانپذیر هست یا خیر؟ در صورتی که امکانپذیر هم باشد آن حجم عظیم گل ولای و سنگ را باید به کجا انتقال داد؟
نسیم طوافزاده بیان میکند: همچنین وجود گسلهای فعال در منطقه شفارود و قرار گرفتن محور سد شفارود در محدوده بین دو گسل آستارا و گسل شالم، محور سد دارای خردشدگی شدیدی بهویژه در دامنه چپ خود است. به نحوی که خطر لغزش زمین به داخل دریاچه سد را ایجاد کرده است. ساخت سد شفارود میتواند در آینده نزدیک عواقب جبرانناپذیری داشته باشد. خالی شدن سفرههای آب شیرین زیرزمینی و کاهش دبی آب چشمههای بالادست نیز از دستاوردهای این پروژه است.
نسیم طوافزاده اضافه میکند: علاوه برآن تاوان از بین رفتن هکتارها جنگل انبوه پهنبرگ را آیا میتوان داد؟ تعیین تکلیف سدشفارود به جلسه هیات دولت موکول شده اما منطقه نشان از تخریب قسمت دیگری از جنگلهای شفارود قبل از تعیین تکلیف دولت دارد. تخریبی که مدیرکل سازمان محیطزیست گیلان، مدیرکل آب منطقهای استان و مدیرکل منابع طبیعی نسبت به آن اظهار بیاطلاعی میکنند. در این راستا شاید جالب است که توجه کنیم که تونل دسترسی که به صورت موقت با شروع عملیات مخزن ساخت به جای جاده فعلی پیشرفتی 80درصد داشته که خود نشاندهنده عزم دولت و مسولان استانی برای اجرای این پروژه است.
اجراي اين سد مورد تاييد ما نيست
پروژه توسعه منابع آب منطقه شفارود در استان گيلان شامل ساخت سد مخزني شفارود، سد انحرافي ديناچال و سيستم انتقال آب به شبكه و نيروگاه توليد انرژي به منظور ذخيرهسازي، تنظيم و توزيع آب رودخانه شفارود، جهت تامين نيازهاي آبي اراضي تحت كشت موجود و همچنين افزايش سطح زير كشت با بهرهبرداري توام از آب ساير رودخانههاي موجود در منطقه طرح صورت ميگيرد.
بخشی از جاده پونل به خلخال (حدود 11 کیلومتر) در اثر اجرای این طرح در مخزن سد غرق خواهد شد و برای احداث جاده جایگزین که هنوز تعیین مسیر آن مورد توافق قرار نگرفته است، دهها هکتار دیگر از جنگلهای دره شفارود مورد تخریب و عملیات جادهسازی قرار خواهد گرفت.
در این رابطه «هادي كيادليري»، رئیس انجمن جنگلبانی کشور به «شهروند» میگوید: ما كشور كم آبي هستيم و در منطقه گرم و خشك قرار داريم. در سالهاي آتي با هواي گرمتر هم مواجه خواهيم شد و درواقع يك دوره 30 ساله خشكسالي را خواهيم داشت. وقتي حجم قابل توجهي از آب را در جايي پشت سد نگه ميداريم و سطح تبخير را افزايش ميدهيم، مسلما موجب تغييرات آب و هوايي ميشويم. در حاليكه قبلا براي جبران كم آبي طرحهايي مثل آبخيزداري و آبخوانداري بوده و هنوز هم هست. وقتي چنين تجربهاي وجود دارد چرا ما بايد با هزينه بيشتر سراغ چنين طرحهايي برويم؟
کیادلیری میافزاید: اجراي اين سد مورد تاييد ما نيست. زيرا ساخت آن براي كشاورز و انرژي برق آبي توجيه ندارد. چون سد را براي 50-40سال آينده برنامهريزي كردهاند و تا آن زمان كشاورزي چنداني نخواهيم داشت كه براي آن نياز به چنين پروژهاي باشد.
او ميافزايد: مشكل فعلي ما كمبود آب نيست، بلكه الگوي مصرف آب است. درحال حاضر با توجه به خشكسالي توسعه كشاورزي در كشور معنا ندارد. چون در اجراي اين پروژه 185 هكتار از جنگلهاي هيركاني تخريب ميشود، جبران آن ممكن نيست. زيرا براي هر يك هكتار آن بايد 200 هكتار جنگلكاري كرد. زيرا ما فقط نه جنگل بلكه يك زيستگاه را داريم از بين ميبريم. بنابراين ساخت اين سد از نظر اكولوژيكي و فني
توجيه ندارد.
اگر تاييديه ندارد، محيطزيست قاطعانه جلوي آن بايستد
رئیس انجمن جنگلبانی کشور اضافه ميكند: در اين كشور شايد به سد نياز داشته باشيم. اما آن هم بايد ارزيابي شود و بايد ديد با چه ويژگيهايي ارزيابي ميشود. يك وقت مثل درياچه اروميه نشود و بدون تاييد منابع طبيعي و محيطزيست كار انجام شود و بعدها فاجعه و بحران آن دامن همه را بگيرد. اگر واقعا آن طرح توجيه و تاييديه محيطزيست ندارد، محيطزيست قاطعانه جلوي اجرای آن بايستد و جواب قاطعي درباره سد شفارود بدهد. بايد محيطزيست محكمتر بايستد و به نظرم حتي خود منابع طبيعي هم ضعيف عمل كرده است. کیادلیری تاکید میکند: وقتي معاون منابع طبيعي در امور جنگلها ميگويد جنگلهای هیرکانی ارزشي ندارد، گويي اجراي آن را پذيرفته و تاييدش كرده است. تمام كارشناسان جنگل ميگويند ارزش جنگلهاي شمال به قدمت و كهنسالياش است و محل زندگي حياتوحش بسياري است. حداقل 40 گونه پرنده در آن جنگلها زندگي ميكنند. يا همينطور مطالعات نشان ميدهد درون درختان آن حشراتي زندگي ميكنند كه قدمت باستاني دارند. بنابراين چطور مي شود ارزشگذاري كرد يا ادعا داشت با جنگلي جديد ميتوان آن را جبران كرد؟ البته اگر منظور دوستان از جنگلكاري فقط چوب است، شايد حرفشان درست باشد. اما اينجا فقط مسأله چوب و درختكاري نيست، بلكه زيستگاه جنگلي است.
رئیس انجمن جنگلبانی ایران اضافه ميكند: هر هكتار جنگل 2هزار متر مكعب آب را جمع مي كند و نگه ميدارد. ضمن اينكه در اين وضعيت به اندازه كافي تبخير وجود دارد و در بسترهاي پايين دست و سفرههاي زيرزميني تاثيرگذار است. بنابراين توجيه قانعكنندهاي نيست كه سد ساخته شود. زيرا هنوز هم كشاورزي در ايران سنتي است و بهتر است به جاي خرج ميلياردي براي ساخت سد شفارود، الگوي مصرف تغيير داده شود. زيرا 75درصد از آب كشاورزي در ايران هدر ميرود.
ماده 46 در رابطه با آلودگی آب است نه تامین آب شرب
اما «حمید جلالوندی» مدیرکل دفتر ارزیابیهای زیستمحیطی سازمان حفاظت محیطزیست با اشاره به اینکه پیشنهاد این سازمان در زمینه ساخت سد شفارود تنها برای تامین آب شرب بوده، گفته است، ما نمیتوانیم با احداث سد برای آب شرب مخالفت کنیم، زیرا براساس ماده ۴۶ قانون توزیع عادلانه آب و تامین آب با وزارت نیرو است و زمانی که بگویند تنها راه برای تامین آب، ساخت سد است، ما نمیتوانیم مخالفت کنیم. بنابراین مجبور بودیم که با تامین شرب
موافقت کنیم.
در رابطه با ماده قانونی که حمید جلالوندی از آن سخن میگوید و همچنین وضع آب شرب شهرستانهای رضوانشهر و پره سر با کارشناس حوزه آب گفتوگو کردیم. «بهزاد شریفی» که مدیرسابق آب و فاضلاب شهری شهرستانهای رضوانشهر و پره سر بوده است، در پاسخ به این سوال «شهروند» که آیا در این شهرستانها کمبود آب شرب برای سالهای آتی وجود خواهد داشت میگوید: طبق ماده 46 قانون توزیع عادلانه آب، در مورد آلوده کردن آب است. طبق این قانون مسئولیت پیگیری آلودگی آب به محیطزیست محول میشود و این سازمان پس از کسب نظر از مقامات ذیربط، موظف است کلیه ضوابط مربوط به آیین نامه جلوگیری از آب را تهیه و تسلیم هیات وزیران کند و تصمیم هیات وزیران قابل اجراست. بنابراین، این ماده قانونی ارتباطی با آب شرب ندارد و مربوط به آلودگی آب است.
این کارشناس حوزه آب بیان میکند: با توجه به اقلیم این شهرستانها و کشاورزی که در آن مناطق وجود دارد، ما در سالهای اخیر هم خشکسالی حادی را در این زمینها نداشتهایم. اگر هم بحث استفاده آب برای صنعت است، کارخانه چوکا در زمان پیک تولید هم با کمبود آب مواجه نبود. چه برسد الان که در شرف تعطیلی قرار دارد و دستگاههای موجود این کارخانه از قید انتفاع خارج شدهاند و اگر هم بخواهد این صنعت دوباره مجددا آغاز به کار کند، مشکلی از بابت تامین آب نخواهد داشت.
شریفی بیان میکند: مسئولان آب شرب را بهانهای قرار دادند تا محیطزیست را قربانی سد شفارود کنند. سد شفارود در زمان نهضت سدسازی کشور، آغاز شد و در این ایام بسیاری از سدها در کشور ساخته و به بهرهبرداری رسید. نمونهاش را میتوان در ساخت سدهایی دید که روی رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه ساخته شد. درحالیکه در سالهای اخیر دنیا به سمت سدسازی نمیرود و همه جنبههای اجرای یک پروژه به دقت لحاظ میشود.
رضوانشهر و پره سر تاسال 1425 به آب نیاز ندارند
مدیرسابق آب و فاضلاب شهری شهرستانهای رضوانشهر و پره سر اضافه میکند: متاسفانه برخی از مشاوران محترم طرف قرارداد با دستگاههای اجرایی به گونهای طرح توجیهی اقتصادی و زیستمحیطی را تنظیم میکنند که برای خود منبع درآمدی در حین ساخت یک پروژه عظیم بهطور ثابت داشته باشند. به نظر میرسد، اگر برای چنین پروژههایی مهندسی مجددی صورت بگیرد و مشاوران خارجی بیطرف طرح را پایش کنند، آنوقت بسیاری از این پروژهها یا تعطیل میشوند یا تغییرات اساسی در آن لحاظ میشود.
او در مورد وضع آب شرب شهرستانهای رضوانشهر و پره سر هم میگوید: بخشی از بهانه و تاکید مسئولان برای ساخت سد شفارود درخصوص تامین آب شرب است. بهطوری که معاون سازمان محیطزیست هدف از اجرای آن را آب شرب اعلام میکند. حال سوال اینجاست که اگر بحث تامین آب شرب شهرهای رضوانشهر و پره سر مطرح بود، چرا از شرکت آب و فاضلاب که تامینکننده آب این 2 شهر است، نظری پرسیده نشد یا در جلسات تصمیمگیری حضور نداشت تا اطلاعاتی واقعی بدهد؟ واضح است، در جلساتی که برای اجرای سد شفارود برگزار شده بهرهبردار تامین آب حضور نداشته است و گزارش توجیهی که از طرف شرکت آب منطقهای ارایه شده، از پایه درست ارایه نشده است.
بهزاد شریفی درخصوص وضع آب شرب این 2شهرستان به «شهروند» میگوید: شهر رضوانشهر دارای حدود 100 کیلومتر شبکه توزیع و تولید آب بوده دارای یک مخزن هزار مترمکعبی زمینی و یک مخزن 250 مترمکعبی هوایی با تعداد 5 هزارو 600 مشترک آب که با آحاد آن (آپارتمانهای چند طبقه که یک کنتور مشترک دارند) به 9هزار میرسد. از این 5هزار و 600 مشترک، 1400 مشترک تجاری، یکهزار مشترک اداری و 4100 مشترک مسکونی است.
او ادامه داد: در شهرستان رضوانشهر حداکثر تولید آب 97 لیتر بر ثانیه است. درحالیکه نیاز فعلی آن شهر 65 لیتر بر ثانیه است، هم اکنون یکی از چاههای آب این شهرستان به دلیل تولید مازاد، بهعنوان رزرو از مدار خارج شده است. بهطور متوسط هرسال در شهر رضوانشهر 300 اشتراک به آن شهر اضافه میشود.
شریفی ادامه میدهد: در شهر پره سر هم حدود 10 لیتر بر ثانیه اضافه تولید آب وجود دارد. بنابراین با توجه به اینکه این 2 شهر به لحاظ کیفیت و دستیابی به آب بهترین وضع را دارند، کمبود آب شرب در این 3 شهرستان بیمعناست.
این کارشناس حوزه آب ادامه میدهد: مسئولانی که اعلام میکنند، تنها راه تامین آب شرب شهرهای رضوانشهر و پره سر سد شفارود است، چرا شرکت آب منطقهای به طرح میان مدت آبرسانی غرب دور گیلان که افق طرح تاسال 1425 شمسی و توسط شرکت پاس پیاب دیده شده، مراجعه نمیکند؟ در این طرح برای شهر رضوانشهر ساخت مخزن 5هزار مترمکعبی و همچنین ایجاد 2 حلقه چاه را دیدند و برای پره سر هم (تاسال 1425شمسی) مخزن 3هزار مترمکعبی و یک حلقه چاه را در نظر گرفتهاند. این طرح برای تمامی شهرهای غرب دور گیلان مصوب است. بنابراین تامین آب شرب این شهرستانها از سد شفارود یک بحث انحرافی است و خارج از مباحث فنی است. برای شهرهای غرب نزدیک (شامل صومعهسرا، فومن، شفت) نیز چنین طرحهایی دارند.
بهزاد شریفی تاکید میکند: سوال جالبتر اینجاست که فرض بر اینکه سد شفارود ساخته شود و بخواهیم از آب آن برای آب شرب دو شهر استفاده کنیم. آیا میتوان قبل از اینکه این آب را تصفیه کرد به دست مشترکان رساند؟ جواب خیر است. بنابراین حتما باید حد فاصل آب سد شفارود تصفیهخانه آب ساخت.
او در پاسخ به این سوال که آیا نمیتوان برای سالهای دور و بدون این سد، آب را از رودخانه شفارود به تصفیهخانه آتی انتقال داد؟ میگوید: بله، با ساخت یک حوضچه آرامش میتوان این کار را انجام داد.