| مصطفی عابدی |
گفتوگوی مطبوعاتی روحانی واجد نکات و موضوعات متنوعی بود که پرداختن به همه آنها فرصت میخواهد، ولی ذکر چند نکته درباره این گفتوگوها خالی از لطف نیست.
1- وقتی که کل گفتوگو را مرور میکنیم، یک ویژگی در آن بارز است. سیاست دولت در 2سال گذشته مبتنی بر تثبیت و آرامسازی بوده است و برآورد رئیسجمهوری این است که در 2 سال آینده این سیاست تبدیل به توسعه و پیشرفت میشود، زیرا سیاست تثبیتدهنده شرط لازم برای هر اقدام بعدی است. این نکتهای بود که در سخنان هفته پیش رهبری نظام با هیأت دولت نیز مورد تقدیر قرار گرفته بود. این سیاست درستی بود و نه تنها در اداره امور کشور بلکه برای هر پدیده دیگری نیز باید همین اقدام را انجام داد. وقتی یک بیمار با وضع وخیم و ناپایداری مواجه میشود، پیش از هر اقدامی باید وضعیت او را به ثبات رساند، سپس به درمان اقدام کرد. وقتی یک تیم دچار بحران میشود، ابتدا باید آن را آرام و از تشنج دور کرد سپس به حل مشکلات آن پرداخت. وضعیت سیاست در ایران در سال 92 یعنی سال روی کار آمدن دولت جدید نیز به همین گونه بود. اقتصاد متزلزل و بیثبات و با تورم بالا، سیاست خارجی غرق در بحران، سیاست داخلی مواجه با شکافهای عمیق و رو به رشد مسائل دولت و بودجه مواجه با کسری بودجه و شلختگی امور، خلاصه دولت پیش آش عجیبی را برای جامعه ایران پخته بود. دولت جدید چارهای نداشت جز اینکه ابتدا وضع را ثبات داده و آرام کند. سیاست خارجی پیش از هر موضوعی مهم بود که فعلا به مرحله خوبی رسیده است. اقتصاد با قرصهای آرامبخش و مسکن از تب و تابهای منفی افتاده و نرخ تورم در حال تثبیت در ارقام پایین است.در سیاست داخلی نیز همانطور که رئیسجمهوری گفته، در درجه نخست کوشیدند که شکافهای موجود عمیقتر نشود و تا حد ممکن نیز بر زخمهای موجود مرهم گذاشته شود، حتی اگر هنوز درمان نشده باشد. عین همین رفتار در فرهنگ انجام شده است. متاسفانه آنان که در پی حل یکشبه مشکلات هستند، توجهی به عبور از این مرحله ضروری ثباتدهنده و آرامبخش ندارند.
2- نکته مهم دیگری که در سخنان آقای روحانی دیده شد، تاکید بر عقل جمعی و گریز از تعصبات فردی و
دوری جستن از فردمحوری است. متاسفانه در 8 سال
84 تا 92 کلمه قاطعیت بار مفهومی مخدوش پیدا کرده بود و به معنای تصمیمگیریهای شخصی و عجولانه و بدون مطالعه تعبیر میشد. هنوز هم برخی افراد هستند که میخواهند دولت جدید بر همان شیوه تصمیم بگیرد تا واجد صفت قاطع شود. آنان نمیدانند که آن رفتار را نمیتوان رفتار قاطع نامید بلکه بهتر است آن را رفتار غیرعقلانی و نیز مستبدانه توصیف کرد.