حسین ایمانیجرجامی جامعهشناس شهری
آلودگی هوا مشکل عموم شهرهای در حالتوسعهای همچون دهلی، ویتنام، پکن، بانکوک و... است. شهرهایی که توسعهشان مبتنی بر صنعتیشدن و حملونقل شخصی است. آلودگی هوا مسألهای است که هرسال مطرح میشود و شهرداری راهکارهایی برای آن ارایه میدهد، درحالیکه راه برونرفت از این مشکل کار شهرداری به تنهایی نیست؛ بهخصوص در ایران که شهرداری قدرت زیادی ندارد و مسئولیتش تنها به ساختوساز و خدمات شهری محدود میشود و در حوزه مسکن، صنعت و بهداشت و درمان اختیاری ندارد. به همینمنظور الزام ورود استانداری و سایر نهادها احساس میشود.
آلودگی هوا مشکلی است که هرسال به شکل حادتر تکرار میشود؛ مشکلی که نیازمند برنامه بلندمدت و پایدار است که دولتها و دستگاهها صرفنظر از گرایشهای سیاسی آن را دنبال میکنند. گرفتاریمان این است که نمیتوانیم برنامه بلندمدت داشته باشیم، چون با تغییر مدیریتها و جناحهای سیاسی همهچیز صفر میشود. از آنجا که نمیتوانیم برنامه بلندمدتی را دنبال کنیم مسائل شهریمان حل نشده و زخمی رها میشود، اگرچه امیدواریم بتوانیم برای حل مسائل اجماع کنیم و راه درستی را در پیش بگیریم.
حملونقل سبز مسأله جدیای است که باید در دستورکار قرار بگیرد، موضوعی که نیازمند ورود دولت و وزارت صنایع است چون متاسفانه گروههای قدرتمندی را داریم که منافعشان تشویق استفاده از خودروی شخصی است؛ باندهای قدرتی که اجازه تغییر نمیدهند. در تمهیدات جدید برای برونرفت از آلودگی هوا تخفیفات 50درصدی در حملونقل عمومی در نظر گرفته شده که به شکل مقطعی بد نیست و میتواند مشوقی برای شهروندان در استفاده از حملونقل عمومی باشد، اما مسأله اصلی این است که تمهیدات از این دست قدرت پوشش همه شهر را ندارد چون بخشی از جمعیت تهران از حومه برای کسبوکار میآیند و شبها به محل زندگیشان برمیگردند و این درحالی است که هیچفکری برای اتصال حملونقل عمومی به حومه نشده است، اگرچه قطار هشتگرد اخیرا اعلام شده که افتتاح میشود.
سالهاست تهران منطقه شهری است و جزو کلانشهرهای مهم دنیا قرار گرفته، اما جای افسوس دارد که در مورد زیرساختهای حملونقل شهری فکر اساسی نشده است. آلودگی هوا تنها مسأله تهران نیست و باید حومه را هم در نظر گرفت. از آنجا که حملونقل عمومی قدرت پوشش حومه را ندارد شهروندان این مناطق با خودروهای شخصی اغلب فرسوده با رانندگیهای بد وارد تهران میشوند و هنوز فکری برای این موضوع نشده است. باید این واقعیت را قبول کرد ساختار فعلی شهرداری قدیمی است و نیازمند ساختار جدید شهرداری برای کلانشهر تهران هستیم.
وقتی صحبت به راهحلها و راهکارهای آلودگی هوا میرسد، بحث قدیمی تمرکززدایی از تهران به میان میآید؛ بحثی که از دهه 50 مطرح شده است. واقعیت این است یکی از راهکارهای کاهش آلودگی هوا تمرکززدایی است و به واسطه آن باید مشاغل و صنایع تهران را ترک کنند، ولی هیچ ارادهای برای این اتفاق نیست و متاسفانه نهتنها کاری در این زمینه انجام نمیشود، بلکه در منطقه 22 شاهد رواج ساختوسازها هستیم. ساختمانسازیهایی که بیشک پیامدهایی برای تهران دارند. استفاده از خودروی شخصی یکی از دلایل آلودگی هوا است و باید قبول کنیم محدود کردن استفاده از خودروی شخصی و داشتن برنامه شهری جدید محلهمحور میتواند راهکار مناسبی باشد. در این راستا باید گزینههای انتخابی شهروندان را افزایش بدهیم چون کنشگر عاقل است و همیشه راحتترین راه را انتخاب میکند، بنابراین خطوط مترو باید به مکانهایی با شرایط پیادهروی، دوچرخهسواری یا نزدیک به اتوبوسهای شهری باشد تا شهروندان رغبت استفاده از وسایل حملونقل عمومی را داشته باشند. مسأله دیگر نوسازی تجهیزات است، مسألهای که فراموش شده است. بخشی از بافت تهران فرسوده است و این درحالی است که موتورخانهها قدیمی شدهاند و اصلا کسی در مورد آنها حرفی نمیزند. متاسفانه کمتر کسی را دیدم که این شهر برایش مهم باشد.