شماره ۱۸۳۰ | ۱۳۹۸ شنبه ۱۸ آبان
صفحه را ببند
انقلاب در اروپا‌، محصول مستقیم جنگ جهانی اول

پیشتر در همین صفحه و به مناسبت‌های مختلف از تاثیر جنگ جهانی اول بر موجودیت امپراتوری‌ها و اتحادهای سیاسی در اروپا سخن به میان رانده‌ایم. از روسیه تحت حاکمیت نیکلای دوم گفتیم که به‌رغم پیروزی در جنگ شیرازه امور در داخل کشور از هم گسست و نهایتا منجر به انقلاب اکتبر 1917 میلادی و برچیده‌شدن حکومت تزاری شد. یا به اتحاد اتریش - مجارستان اشاره داشتیم که با اعلان جنگ به صربستان جرقه جنگ جهانی اول را زد، اما در ادامه موفق به کنترل آتشی که خود برافروخته بود، نشد. امپراتوری عثمانی نیز با وجود 600‌سال سیطره بر شرق اروپا، ضعف مفرط سیاسی، اجتماعی و نظامی به هواخواهی از متحدان خود وارد نبردی نابرابر با روسیه، انگلستان و فرانسه شد تا به دست خود زمینه تکه‌تکه‌شدن قلمروی وسیعش را فراهم آورد. چهارمین مغبون بزرگ در جمع فوق نیز بی‌شک امپراتوری پروس (آلمان) بود که در پایان جنگ بسیاری از سرزمین‌های خود را از دست داد و مجبور به امضای قراردادهای خفت‌بار صلح و جبران خسارت طرف‌های پیروز شد.
شورش داخلی، نتیجه جنگ‌طلبی
این میان اما سرنوشت سه امپراتوری روسیه، عثمانی و پروس از یک لحاظ بسیار شبیه هم بود و هر سه این قدرت‌ها به دنبال شکست در جنگ، در داخل نیز با شورش‌ مواجه شدند و تغییر حکومت‌ در آنها به خواست مردم خودشان صورت پذیرفت. در روسیه بلشویک‌ها علم طغیان برافراشتند و به‌رغم انقلاب فوریه که حاصل آن برپایی دولت موقت بود، هشت ماه بعد انقلاب اکتبر 1917 را به ثمر رساندند که نتیجه‌اش برقراری حکومت کمونیستی و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی بود. در قلمروی عثمانی نیز که در پایان جنگ از نظر وسعت دیگر هیچ شباهتی به یک امپراتوری نداشت، برخی افسران ترک به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاترک) که نام ترکان جوان را بر خود گذاشته بودند، مقدمات حذف خلافت را فراهم آوردند که نتیجه آن انحلال میراث خلفای عثمانی و تشکیل کشور ترکیه در‌ سال 1923 میلادی بود.
وداع با قیصر و تشکیل جمهوری
در آلمان نیز پس از شکست در جنگ و تحمیل قراردادهای خفت‌بار صلح از سوی متفقین، مردم معترض به عملکرد قیصر ویلهلم دوم به خیابان‌ها آمده و خواستار اصلاحات بنیادین در شیوه حکومتداری شدند. با پیوستن سربازها به صفوف مردم، ویلهلم دوم که دیگر ماندن بر اریکه قدرت را صلاح نمی‌دانست، 101‌سال پیش در چنین روزی، برابر 9 نوامبر 1918 میلادی استعفا داد تا زمینه برای تشکیل حکومت جمهوری فراهم شود. پس از استعفای قیصر، حزب سوسیال دموکرات آلمان به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین احزاب اروپا نسبت به تشکیل دولت موقت اقدام کرد و این درحالی بود که خیابان‌های شهرهای مهم این کشور به صحنه رویارویی خونین کمونیست‌ها و ملی‌گراها تبدیل شده بود. یک‌سال بعد و با فروکش‌کردن التهابات سیاسی و اجتماعی، مجلس موسسان در پی تشکیل جمهوری وایمار، انقراض رسمی سلطنت را در آلمان اعلام کرد.
منابع: «زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی» نشر ققنوس و «تاریخ اروپا از رنسانس تا پایان جنگ جهانی دوم» نشر فرهنگ


تعداد بازدید :  385