شهروند| خبر را همه شنیدهاند و حالا بعضی از دانشآموزان حتی آثار حذفشده را ازبراند؛ آنها در گوشیهای همراه و در شبکههای اجتماعی خواندهاند که شعر و قصههایی از کتاب درسیشان پاک شده و کنجکاوتر از همیشه «میخواهند بدانند چه چیزهایی را نباید بدانند»؛ این فصل مشترک بسیاری از نوشتههای اینروزهای دانشآموزان ایرانی در شبکههای اجتماعی است که میگویند پس از اطلاع از خبر حذف برخی آثار، با جستوگو در اینترنت آنها را خواندهاند و برخی از آنها را هم دوست داشتهاند. ماجرا به تغییرات کتاب درسی و حذف آرش کمانگیر، اشعار مهتاب و داروگ نیما، داستان سیاحتنامه ابراهیمبیگ، رباعیات خیام، غزل «در این سرای بیکسی...» هوشنگ ابتهاج، «اشکم ولی به پای عزیزان چکیدهام ...» از رهی معیری، «به کجا چنین شتابان» شفیعیکدکنی، «باغ بیبرگی» اخوانثالث و دهها اثر نامدار از نویسندگان نامآشنای ایران و جهان برمیگردد که در گزارش دیروز «شهروند» با عنوان «به کجا چنین شتابان» به آن پرداخته شده است. حالا اما نوبت به مدیران سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و پاسخ آنها رسیده است که میگویند درباره تغییرات «اغراق» میشود، برخی آثار «جذاب نبود» و این روند همسوسازی بوده است و نه حذف.
«معلمها میگفتند بچهها راضی نیستند»
مسئول گروه زبان و ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی یکی از پاسخدهندگان به انتقادهاست که میگوید تغییرات هیچگاه غرضورزیای با اشخاص و جریان ادبی خاصی نبوده است. «حسین قاسمپور مقدم» که مؤلف کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی است، دراینباره به ایسنا گفت: «حذفی انجام نشده است؛ ما کتابهای نظام قبلی را داشتیم و الان هم کتابهای نظام جدید را داریم. درسال ۱۳۹۵ براساس همسوسازی با برنامه درسی در همه درسها و موضوعات درسی، قرار بود محتوای کاملا تازه و متنوعی تدوین شود. ازسال ۱۳۹۴ این کتابهای جدید پایهریزی شد و برای تألیف و طراحی آنها استادان، دبیران و کارشناسان زیادی حضور داشتند.» براساس گفتههای این مولف کتاب ادبیات مدارس، مولفان مجبور به انتخاب از میان هزاران اثر هستند و دراینباره گروهی جا میمانند: «رسم بر این است که در هر تألیفی مؤلفان مجاز هستند به متون ادبی گذشته، ازهزارسال تا صدسال پیش و حتی دوسال پیش سر بزنند و از میان آنها اگر متنی را مناسب با ساختار و محتوای کتاب جدید خود دیدند، از آن بهرهبرداری کنند که این اتفاق هم افتاده است. از طرفی هر کتابی ۱۰سال اعتبار دارد و کتابهای قبلی ما حدود ۲۰ساله بودند. در این ۲۰سال مکاتبات بسیار زیادی درباره برخی از متون وجود داشت که اینها در کلاسهای درس بازتابهای گوناگونی داشتهاند، این بازتابها بیشتر یادگیری و آموزشی بوده و چیز خاصی نبوده است. معمولا معلمها هم میگفتند بچهها از برخی متنها راضی نیستند و برای آنها جذابیت خاصی ندارد، بنابراین ما سعی کردهایم متنهایی را که مناسب بودند و معلمان به آنها نگاه مثبتی داشتند در تألیف جدید اضافه کنیم؛ بنابراین حذفی صورت نگرفته است.» اینطور که قاسمپور میگوید برخی از این تغییرات مربوط به چندسال گذشته است: «ازسال ۱۳۹۵ متن کتابها تغییر یافته و بیآنکه معلم و دانشآموزی تعجب و اعتراض کند، تدریس میشود. حالا درسال ۹۸ یکدفعه فردی یا گروهی چنین بحثی را پیش میکشند که چه نشستهاید که اینطور شده است. بسیاری از افرادی که از آنها نام برده شده شعر یا داستان دیگری از آنها در کتاب آمده است. حال و هوای کتاب جدید است، مثلا شعر دیگری از استاد شفیعی کدکنی انتخاب و در کتاب گنجانده شده است و موارد بسیار دیگری.» موضوعی که در روزهای گذشته و در واکنش برخی مدیران آموزشوپرورش هم تکرار شده، کاهش حجم کتاب درسی است که قاسمپور هم به همین موضوع اشاره میکند: «اگر بخواهید مقایسه کنید در کتابهای قبلی شما تا ۴۰ درس را داشتهاید و بعدها به ۲۴ درس کاهش پیدا کرد و در کتابهای جدید ۱۶ درس دارید. زمانی که هشت درس کاهش پیدا میکند بهطور طبیعی دستتان بسته است و انتخابهایتان محدود میشود، پس اولویت را به متنی میدهید که از زوایای مختلف مطلوب دانشآموزان باشد. نکته دیگری که وجود دارد این است که این متنها را قبل از انتشار به معلمان میدهند و معلمان آنها را سر کلاس میبرند و با دانشآموزان گفتوگو میکنند و نهایتا به قطعیت و اعتبار لازم میرسند و بعد متن عرضه میشود.» مسئول گروه زبان و ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مسئولیت بخشی از این تصمیم را هم متوجه معلمان و دبیران منتخب مدارس کشور میداند و دراینباره میگوید: «در پایان کتابها اسامی نزدیک به ۴۰ نفر از دبیران زبده کشور آمده است که آنها معمولا محتواها را میبینند و تأیید میکنند و اگر اصلاحاتی داشته باشد، بیان میکنند، بنابراین چنین چیزی را که مطرح شده نمیتوانیم بپذیریم. از ابتدا تاکنون هم کتابهای درسی تغییراتی زیاد داشته است؛ ممکن است در کتابهای درسی اولیه شعری وجود داشته که بعدها وجود نداشته و نبودن آن شعر دلیلی بر کاهش ارزش آن یا صاحبش نیست، بلکه گاهی وقتها مضمون شعر در شرایطی که ما کتاب جدید مینویسیم با اهداف کتاب جدید متناسب نیست. طبق آماری که داریم در دوره دوم متوسطه یعنی پایه دهم، یازدهم و دوازدهم ۴۶ متن معاصر از نویسندگان و شاعران قبل از انقلاب و دوره انقلاب آورده شده است.» علاوهبراین در روزهای گذشته انتقادهای فراوانی درباره حذف نام صادق هدایت یکی از شناختهشدهترین نویسندههای ایرانی هم مطرح شدهاست. مسئول گروه زبان و ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در پاسخ به این انتقادها و حذف نام صادق هدایت از داستان «کباب غاز» محمدعلی جمالزاده، میگوید: «این اشتباه منتقدان است. اگر بروید و کتابسال ۱۳۷۵ را از آرشیو بیرون بکشید این داستان اینطور چاپ شده است. حدود ۲۴سال از این ماجرا میگذرد و تا امروز هم هیچکسی هیچ حرفی نزده است. ما عینا از همان کتاب بهره گرفتهایم. اینطور نبوده که ما تعمدا آن را حذف کرده باشیم. ما تعمدی در این زمینه نداشتهایم. هرچند این اصل کلی را باید درنظر داشته باشید که مثلا در شعر مولوی و حافظ شما تشخیص میدهید یک بیت را که باعث تضاد و تضارب آرا میشود، بردارید. یا قصیده ۴۴ بیتی وجود دارد، اما درس شما بیشتر از ۱۲ بیت جا ندارد، پس شما اهمیت بخشهای مختلف را میسنجید و انتخاب میکنید. اگر شاعری درگذشته باشد شما شعرش را انتخاب میکنید.» در پاسخهای قاسمپور به انتقادها تأکید فراوانی نبود غرضورزی در این تغییرات هم وجود دارد: «هیچگاه غرضورزی با اشخاص و جریان ادبی خاصی مطرح نبوده است. از طرفی هم کتاب را یک نفر و افراد خاصی تهیه نمیکنند بلکه مشارکت عمومی وجود دارد. از دانشگاههای مختلف تهران و شهرستانها استادانی داریم که خودشان جزو شورای برنامهریزی سازمان پژوهش و جزو مولفان هستند. بارها کتابها را میبینند و تذکرات لازم را میدهند. آنچه الان میبینید کتابهای نظام جدید هستند و آنها را باید با هم مقایسه کنید. در این کتابها برخی از متنها هست و برخی هم نیست.»
سازمان پژوهش کتب درسی: در سه سال گذشته حذفی نداشتیم
سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی موارد مطرح شده در فضای مجازی هم حذف برخی متنها را از کتابهای فارسی رد میکند. «کوروش امیرینیا» معاون برنامهریزی متوسطه دفتر تالیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری معتقد است که در سهسال گذشته تغییری در کتابهای ادبیات متوسطه دوم رخ نداده و تغییرات پیشین هم بر اساس اسناد بالادستی ایجاد شده است: «کتاب درسی بهعنوان یکی از اجزای مهم بسته آموزشی در فرآیندی حسابشده و متناسب با منطق اسناد بالادستی ازجمله سند برنامه درسی ملی و راهنمای برنامه درسی حوزه تربیت و یادگیری با تأیید استادان و صاحبنظران شورای برنامهریزی درسی و اعتباربخشی توسط تعداد زیادی از استادان و دبیران سراسر کشور تهیه و تدوین میشود. در این راستا کتابهای درسی فارسی دوره دوم متوسطه نیز از سال ۱۳۹۵ همسو با برنامه درسی ملی، نونگاشت بوده و در سهسال گذشته متنی از این کتب حذف نشده است.» امیرینیا در توضیح این موضوع میگوید: «در تولید کتابهای جدید و نونگاشت دوره دوم متوسطه مهمترین اصل رعایت خواستهها و انتظارات سند برنامه درسی ملی بوده است و همین امر سبب شده کتابهای جدید ساختار و محتوایی متفاوت از کتابهای قبلی داشته باشند. بنابراین کتابهای قبلی از مهر ۱۳۹۵ در مدارس تدریس نمیشود و تمامی موارد ذکر شده توسط نویسنده از کتابهای مربوطه حذف نشده بلکه مربوط به کتابهای قبل از سال ۱۳۹۵ است. شورای برنامهریزی درسی و گروه تألیف سعی کرده است تا حد امکان از متون کتابهای درسی ادبیات 40سال گذشته در صورت تناسب با اهداف و سرفصلهای کتابهای جدید استفاده کند. با نگاهی به تاریخ کتابهای درسی بهخوبی میتوان فهمید که در گذر زمان محتوای کتابهای درسی با توجه به ضرورتهای مختلف آموزشی، اجتماعی و فرهنگی اصلاح و بازنگری شده و تغییر یافته است.» اینطور که معاون برنامهریزی متوسطه دفتر تالیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری میگوید هدف از تغییرات، بهبود کیفیت است: «در انتخاب شاعران و نویسندگان اصل بر انطباق متون نظم و نثر با موضوع و اهداف برنامه درسی زبان و ادبیات، رعایت سیر زمانی (گذشته و امروز) و پرهیز از متون دارای اندیشههای جهتدار و ... است. بنابراین کتاب درسی جایی برای معرفی اندیشههای اشخاص خاص نیست که منتهی به سهمخواهی فرد یا افراد باشد. متن دروس با تشخیص شورای برنامهریزی درسی، نتایج ارزشیابی پایانی و مکاتبات دبیران طی چندسال یکبار حذف، اصلاح یا افزوده میشود.»
توضیح مؤلف: گاهی
درباره حذفیات بزرگنمایی میشود
«محمدرضا سنگری» که در تألیف کتابهای درسی همکاری داشته، درباره تغییرات و حذفیات در کتابهای درسی ادبیات فارسی توضیحاتی دارد، هرچند که میگوید در سالهای گذشته نقش کمرنگی در تدوین این کتابها داشته است. او در اینباره به «ایسنا» میگوید: «گاهی افرادی در حذفیاتی که وجود دارد بزرگنمایی میکنند. آنها معمولا با واقعیتهای کتابهای درسی آشنا نیستند. گاهی اوقات برخی از حذفها پیشنهاد خود دبیران است زیرا معمولا از آنها نظرسنجی و نظرخواهی میکنند یا دبیران نقدهایی میفرستند که باعث میشود درسی حذف یا درس دیگری اضافه شود. اینطور نیست که ما تصور کنیم هر درسی را هر کس و هر وقت که دلش خواست میتواند حذف یا درس دیگری را وارد کتابهای درسی کند یا راحت آن را بردارد. آنجا شورایی وجود دارد که اعضایش درباره درسها نظر میدهند و آنها را بررسی میکنند.» او با بیان اینکه شاید یک از دلایل حذفها درخواست دبیران باشد، میگوید: «ممکن است دبیران بگویند فلان درس هیچ تناسبی ندارد و قابل تدریس نیست یا درس بهتری وجود دارد که میتواند جایگزین آن شود یا بچهها از فلان درس لذت نمیبرند. پس صرفا اینکه این درس برای فلان شخصیت است که متعلق به جناح اینطرف است یا آنطرف یا به چهرههای قبل از انقلاب برمیگردد، در تألیف کتابهای درسی مطرح نیست. حال ممکن است برخی نسبت به آن حساسیت به خرج بدهند که مثلا این داستان چون برای غلامحسین ساعدی بوده یا این شعر چون برای اخوان یا برای فلان کس بوده شما حذف کردهاید و درواقع دارید مخالف میکنید یا هر انگاره دیگری که درست نیست.»
این توضیحات و پاسخهای مدیران سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی اگرچه تا اندازهای به روشنشدن این بحث کمک کرده اما نتوانسته رضایت منتقدان را در پی داشته باشد و گروهی از کارشناسان و همچنین معلمان و دانشآموزان همچنان بر علمینبودن این تغییرات تأکید دارند. منتقدان میگویند هدف از تغییرات حذف نام بعضی بزرگان و اندیشه آنهاست و به همین دلیل هم تلاش میکنند زمینه برای مطالعه این آثار فراهم شود؛ همچنانکه با مطرحشدن این بحث در روزهای گذشته بسیاری از دانشآموزان با مراجعه به اینترنت و فضای مجازی این آثار حذفشده را مطالعه کردهاند.