شماره ۱۷۷۳ | ۱۳۹۸ شنبه ۲ شهريور
صفحه را ببند
چریک‌ هزارچهره

در رمان‌ها و فیلم‌های پلیسی و جاسوسی بسیار پیش آمده با قهرمان‌هایی خبره مواجه باشیم که سرویس‌های امنیتی دشمن را با انواع حیله‌ها و ترفندهای جاسوسی و ضدجاسوسی سردرگم کرده و درنهایت پیروز از صحنه مبارزه خارج می‌شوند. دم‌دستی‌ترین مثال برای چنین قهرمان‌هایی (قهرمان سینمایی یا به‎اصطلاح پروتاگونیست) جیمز باند مخلوق ایان فلمینگ انگلیسی است. او را شاید بتوان باسمه‌ای‌ترین قهرمان رمان‌ها و فیلم‌های جاسوسی قلمداد کرد که در عین خیالی‌بودن جنبه‌هایی از فانتزی نیز در خود دارد و گویی تعمدا غیرواقعی‌بودن خود را در صورت مخاطب فریاد می‌زند. اما آیا در دنیای واقعی می‌توان سراغی از قهرمان‌های شکست‌ناپذیر گرفت؟
مجید مجیدی در نقش سیدعلی اندرزگو
در دهه 60 و 70 خورشیدی تقریبا هر ‌سال و همزمان با دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی فیلمی از تلویزیون به نمایش در می‌آمد که راوی زندگی یکی از مبارزان نامدار انقلاب اسلامی ایران بود. داستان هیجان‌انگیز این اثر سینمایی باعث شده بود پخش تکراری آن در دهه فجر هر ‌سال توی ذوق نزند. اگر دهه چهارم زندگی خود را می‌گذرانید، احتمالا نام فیلم مورد را حدس زده‌اید و برای آنهایی که نمی‌دانند می‌گوییم منظور فیلم «تیرباران» محصول 1365 و ساخته علی اصغر شادروان است. فیلمی که در 90 دقیقه زندگی سیدعلی اندرزگو، از مبارزان مسلح ضد رژیم پهلوی را به تصویر کشیده است. در «تیرباران» مجید مجیدی که آن‌ سال‌ها ذوق بازیگری داشت نقش سیدعلی اندرزگو را بازی می‌کند و فیلم تا دل‌تان بخواهد، سرشار است از صحنه‌های تعقیب و گریز و تیراندازی! «تیرباران» با صحنه ترور حسنعلی منصور، نخست‌وزیر، مقابل در مجلس شورای ملی آغاز شده و در ادامه 14‌سال از زندگی و مبارزات سیدعلی اندرزگو را به نمایش می‌گذارد.
عاصی‌شدن رژیم از دست مبارز تنها
41 ‌سال پیش در چنین روزی، برابر 2 شهریور 1357 خورشیدی، سیدعلی اندرزگو از مشهورترین مبارزان مسلح مخالف رژیم پهلوی در جریان کمین ساواک هدف اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. آنهایی که فیلم «تیرباران» را دیده‌اند، شاید تصور کنند در نمایش مبارزات قهرمان فیلم غلو شده است، اما احتمالا پس از مطالعه زندگی مبارزاتی اندرزگو به این نتیجه خواهند رسید که «تیرباران» می‌توانست خیلی هیجان‌انگیزتر هم ساخته شود! شرکت در قیام 15 خرداد، مشارکت در ترور حسنعلی منصور، فرار به عراق، تهیه اسلحه برای مبارزین داخلی، بازگشت به ایران و زندگی در سایه تغییر هویت با اسامی و اوراق شناسایی جعلی، فرار به افغانستان، گذراندن دوره‌های چریکی در لبنان و سوریه و... تنها بخشی از زندگی سیدعلی اندرزگوست که در «تیرباران» نیز به آنها اشاراتی شده است. او با تغییر چهره‌ و هویت برای 14‌ سال ساواک را فریب داد و به قدری در کار مبارزه مخفیانه جدی بود که بعدها همسرش در مصاحبه‌ای تأکید کرد تا 3 ‌سال نخست زندگی‌شان نمی‌دانسته شوهرش همان مبارز مشهوری است که رژیم را به ستوه آورده است.


تعداد بازدید :  559