شماره ۱۶۵۳ | ۱۳۹۸ دوشنبه ۵ فروردين
صفحه را ببند
داغ‌های مرداد97

جنجال
«پلی بک»؛ اثری از هیراد

حمید هیراد دوباره حاشیه‌ساز شد. این‌بار صحبت از پلی بکِ او در کنسرت شیراز بود؛ ویدیویی در فضای مجازی منتشر شد که هیراد را در حال لب‌خوانی نشان می‌داد. او در این کنسرت به یک‌باره به حالت احترام سرش را پایین می‌آورد و همزمان صدای او که میکروفن در مقابل صورتش نیست، پخش می‌شود. هیراد پس از چند ثانیه پشت به مردم می‌کند و خواندن ادامه همان قطعه را بازی می‌کند. این اتفاق جنجال تازه‌ای در دنیای موسیقی راه انداخت. او در کنسرتی که با حضور خبرنگاران و منتقدان موسیقی برگزار شد، ضمن اجرای قطعاتی درباره حاشیه‌هایی که این روزها برایش ایجاد شده، گفت: «خیلی‌ها تلاش کردند و تلاش می‌کنند که من این‌جا در کنار شما نباشم و برایتان نخوانم. همه ما از یک ریشه هستیم، سعی کنیم با هم خوب باشیم و بدی‌ها را کنار بگذاریم. هیچ‌کس از فردای خودش خبر ندارد، از یک ساعت بعد خودش خبر ندارد.» حرکت حمید هیراد این‌بار هم متوجه شدیدترین انتقادها شد. در این میان اما حمید عسکری به شکل دیگری به ماجرا نگاه کرد: «من تا زمانی که این اتهامات برایم ثابت نشود، نمی‌پذیرم که هیراد قطعه‌ای را در کنسرتش پلی بک خوانده است؛ چراکه امکان شبیه‌سازی وجود دارد و ممکن است دشمنانش برای او پاپوش درست کرده باشند.» در آخر بهتان بگوییم که پلی بک هیراد ثابت شد!

جعبه جادویی
جنجال یقه «خندوانه» را گرفت

«خنداننده برتر» که بدون حاشیه داشت پیش می‌رفت، اسیر جنجال شد و واکنش احساسیِ مردم را به‌دنبال داشت. ماجرا از چهارمین شب مرحله سوم آغاز شد که وحید رحیمیان گفت: «اجرام تموم شد. دیگه نمی‌تونم اجرا کنم به خدا نمی‌تونم. نمی‌دونم چرا این‌جوری شد.» وحید خواست انصراف بدهد، اما دوباره به او فرصت اجرا داده شد؛ هرچند که رامبد جوان دل خوشی از این تصمیم نداشت! نحوه برخورد رامبد با آیت و وحید باعث شد که موجی از همدلی و همراهی با رحیمیان ایجاد شود. امیرمهدی ژوله نوشت: «اون شوخیت با جای خنده تماشاچی‌ها که عالی بود. اون قطع ناگهانی برنامه و تموم شد دیگه نمی‌تونم؟! مگه میشه یکی این‌جوری با پربیننده‌ترین برنامه تلویزیون روپایی بزنه! رأی و نظر از روی احساس چیه؟ به پشتوانه عقلی و تجربی ١٨سال طنزنویسی برای مطبوعات و کمدی‌نویسی برای بهترین کمدین‌های تلویزیون و سینمای مملکت و چندسال استندآپ کمدی کردن و بازی می‌گم شما نه تنها به مرحله بعد راه پیدا می‌کنی و یک پای فینالی، که یه استندآپ کمدین و بازیگر کمدی درجه یک خواهی شد.» جو مثبت در فضای مجازی نسبت به وحید باعث شد که او به مرحله بعد راه پیدا کند. رامبد جوان در برنامه «خندوانه» اما به تصمیم احساسی مردم واکنش نشان داد و این تصمیم را دارای تبعات منفی دانست: «تبریک می‌گویم به آیت، چون که معتقدم اجرای بسیار خوبی داشت. ضمن آن‌که ما باید شاهد باشیم بچه‌ها چه مسیری را طی می‌کنند. من به خندوانه‌ای‌هایی که برنامه را می‌بینند حرفی می‌خواهم بزنم، باید فرق بگذاریم بین کسی که کاری را می‌تواند صفر تا صد انجام دهد و کسی که نمی‌تواند. ما مسابقه می‌دهیم، زمانی که من پیش آیت رفتم و از او تعریف کردم را همه مربی‌ها در زمان مشخصی باید انجام داده و از یارشان تشکر کنند و برای رقیبشان آرزوی موفقیت کنند.»

تومُخی
ژن خوب از نوع چاق!

سروکله آقازاده‌ای دیگر پیدا شد. انتشار ویدیویی از مهدی مظاهری فرزند طهماسب مظاهری بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی داشت. مهدی به عنوان شاعر و کارشناس مسائل اقتصادی معرفی شده بود. او در تصاویر متعدد در فضای مجازی با ماشین چند صدمیلیونی، ساعت چندده میلیونی و گوشی تلفن همراه گران‌قیمت هویدا شده بود. همین عکس‌ها او را مُجاب به پاسخگویی و انتشار ویدیو کرد؛ اما کار بدتر شد و بسیاری ویدیوی او را توهین‌آمیز دانستند. مظاهری در یکی از ویدیو‌های خود درباره کسانی که جانشان را برای کشور داده‌اند، گفت: «اگر یک عده‌ای جون دادند، عده‌ای هم پول داده‌اند. جان چه باشد که فدای قدم دوست کنم این متاعی‌ست که هر بی‌سروپایی دارد.» آقازاده تپل در این ویدیو از سختیِ به مدرسه رفتنش در شمیران به واسطه بارش شدید برف و تلاش پدرش برای بازکردن مسیر گفت و ماشین میلیاردی‌اش را تکذیب کرد. این اظهارنظرها واکنش‌های متعدد کاربران شبکه‌های اجتماعی را در پی داشت. برخی کاربران با اشاره به این‌که مهدی مظاهری به لحاظ سیاسی از دسته اصولگرایان است از فعالان مجازی این جریان انتقاد کرده که چرا درباره سخنان او سکوت کرده‌اند؛ مثلا یکی از آنها نوشت: «برادران کاملا ارزشی و مبارز با اشرافی‌گری احتمالا به خاطر افزایش ناگهانی قیمت ارز و سکه یادشون رفته نسبت به آقای مهدی مظاهری و ژن خوب بودنشان واکنش دهند وگرنه این عزیزان همیشه به دنبال عدالتخواهی هستند! و چپ و راست برایشان فرقی ندارد.» اما در این میان توییت وحید یامین‌پور مجری تلویزیون و فعال سیاسی اصولگرا هم در نوع خود جالب توجه بود. او بدون این‌که به جنجال مهدی مظاهری اشاره کند، نوشت: «مبارزه با اشرافیت دولتمردان یک اصله، ولی چه بسا افراط در سرک‌کشیدن در زوایای زندگی خانوادگی و قیمت‌گذاشتن روی ساعت مچی و کیف دستی و کفش و... نوعی تجسس و خلاف اخلاق باشه؛ معلوم هم نیست این حدسیات درست باشه. مگر این‌که کسی تجاهر و تظاهر به اشرافیت کنه....»

منم هستم
ساشا فرزند کبیرِ سفیر!

مرداد، ماه خودنمایی آقازاده‌ها بود. در خبرها آمد که حُکم جلب ساشا سبحانی فرزند احمد سبحانی، سفیر سال‌های قبل ایران در مکزیک و ونزوئلا صادر شده است. این فرزند غیور آقای سفیر با انتشار فیلمی به کاربران اینستاگرامی که به پیج او رفتند، واکنش نشان داد و گفت: «تا کی می‌خواهید انقد حسادت کنید، تا کی می‌خواهید سرتون رو بکنید تو زندگی مردم، به جای این که وقتتون رو بگذارید و بیایین پیج من و بد و بیراه بگید، فکرتون رو بزارید تو کار، برید یه پولی دربیارید، اگر نمی‌تونید پول دربیارید و نمی‌تونید زندگی کنید، برید بمیرید، تمام.» پُررو که شاخ و دُم ندارد... یکی‌اش همین ساشا!


هیجان‌انگیز
«لب دریا» سالن کنسرت می‌شود؟

بعد از آن‌که بحث لغو کنسرت به نشانه همدلی با وضع اقتصادی مردم داغ شد، پرچمداران این جریان حرف از «کنسرت خیابانی» زدند. سیروان خسروی و همایون شجریان مصاحبه‌هایی کردند و شجریان حتی تا خودِ شهرداری هم رفت تا کار را عملیاتی‌تر پیش ببرد. او در جلسه‌ای با مدیران شهرداری تهران برای بررسی امکان برگزاری این نوع  کنسرت حاضر شد. شجریان گفت: «سال‌هاست که در برگزاری کنسرت تجربه کسب کرده‌ام، چه زمانی که در رکاب پدر بودم و چه حالا که کنسرت‌های مستقل خود را در ایران یا خارج از کشور برگزار می‌کنم. به همین دلیل می‌دانم که شرایط کار و برگزاری چگونه است. بنابراین درک می‌کنم که مهمترین اقدام در ساز و کار برگزاری کنسرت خیابانی با جمعیت گسترده برقراری امنیت، آسایش و راحتی عبور و مرور مردم است که از دیدگاه اینجانب با یک همکاری چندجانبه و همدلانه کاملا قابل انجام است.» این ماجرا مخالفان و موافقان بسیاری داشت. رضا صادقی گفت: «کنسرت خیابانی عالی و فوق‌العاده است فقط یک مطلب کوچک دارد. قطعا هوای من خواننده را دارند اما عزیزی که پول می‌دهد و داخل سالن می‌آید و لیزر توی چشمش می‌اندازند، در خیابان چه کارش می‌کنند؟ آیا حال مردم خوب خواهد بود؟ شعار که نمی‌دهیم. شرط من که گفته بودم دوست دارم کنسرت رایگان کنار دریا بگذارم هم همین بود که زن و فرزند مردم، محترم بیایند و محترم بروند. جایشان راحت باشد و در امنیت باشند.» شهرام ناظری گفت: «تاثیرش روی مردم را واقعا نمی‌دانم اما باز هم تاکید می‌کنم که دورنمای مطلوبی از این موضوع ندارم. اگر مردم چنین برنامه‌هایی را دوست داشته باشند ما هم با کمال میل حاضریم برای‌شان اجرا کنیم؛ چه چیزی بهتر از این می‌تواند برای یک هنرمند باشد؟ ولی من به‌شخصه نظرم این است که کنسرت خیابانی در ایران و در شرایط حاضر معنی‌اش چیست؟ آیا بهتر نیست در یک استادیوم بزرگ باشد که هم مردم صندلی داشته باشند و هم، همه چیز مرتب و منظم باشد؟ ضمن این که این‌گونه دیگر حالت خیابانی هم نخواهد داشت.» احسان خواجه‌امیری در این مورد گفت: «من دوست ندارم درباره بحث‌های نمایشی و چنین شوآف‌هایی اظهارنظر کنم.» حسین زمان هم به چالش برگزاری کنسرت‌های رایگان خیابانی پیوست: «من سال‌هاست اجازه‌ فعالیت ندارم اما اگر به من هم مجوز اجرا بدهند حاضرم هر زمان در هر کجا که لازم باشد حنجره ناقابلم را وقف مردم عزیز هموطنم بگردانم.»

پرده

رکوردشکنی «هزارپا»

«هزارپا» رکورد فروش در سینمای ایران را در دست گرفت. فیلم سینمایی «هزارپا» با بازی رضا عطاران و جواد عزتی توانست عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را کسب کند. ساخته ابوالحسن داوودی پس از چهار هفته اکران در سینماهای کشور توانست با عبور از مرز فروش 21 میلیارد تومانی رسما عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کند. پیش از این فیلم سینمایی «نهنگ عنبر 2» به کارگردانی سامان مقدم با فروش بیش از 20 میلیارد تومانی این عنوان را در اختیار داشت و پس از آن هم فیلم سینمایی «آینه بغل» ساخته منوچهر هادی دیگر فیلم سینمای ایران بود که توانسته بود فروش بیش از 20 میلیارد را تجربه کند. از نکات جالب توجه این سه فیلم پرفروش سینمای ایران می‌توان به ترکیب بازیگرانشان اشاره کرد، رضا عطاران و جواد عزتی دو بازیگری‌اند که پیش از همکاری در «هزارپا» به ترتیب با فیلم‌های «نهنگ عنبر» و «آینه بغل» توانسته بودند عنوان پرفروش‌ترین ها را از آن خود کنند.

عجیب و غریب

سنگ‌زدن به چاوشی و «ابراهیم»اش

محسن چاوشی برای انتشار آلبوم «ابراهیم» با سنگ‌اندازی‌های مداوم رو‌به‌رو شد. این سنگ‌اندازی‌ها کار را به جایی رساند که شایعه مهاجرت چاوشی فضای مجازی را پُر کرد. چاوشی بالاخره موفق به دریافت مجوز این آلبوم شد، اما بحث سر ترانه‌های آن مخالفان و موافقان جدی‌ای داشت. محمدعلی بهمنی، رئیس شورای شعر و ترانه درباره مشکل ترانه‌های آلبوم چاوشی گفت: «چند واژه در این ترانه‌ها مشکل عریانی دارد، مانند «آغوش» که ممنوع است. از این کلمات در این ترانه‌ها وجود داشت، اما تا جایی که به‌خاطر دارم، کلمات سیاسی نبوده است.» این موضوع با واکنش تند یغما گلرویی همراه شد. یغما گلرویی با استناد به چند ترانه از بهمنی نوشت: «آقای محمدعلی بهمنی، رئیس شورای سانسور دفتر موسیقی، در مصاحبه‌ای «عریانی» و وجودِ کلمه ممنوع «آغوش» را دلیل یک سال مجوز نگرفتن آلبوم محسن چاوشی عنوان کردند و فردایش حرف‌هاشان را که فایل صوتی‌اش موجود است و عریانی در این آلبوم - و نه لیست کلمات ممنوعه- را تکذیب کردند. می‌گویند لیست ممنوعه‌ها را ارشاد نوشته و استاد مأمورند و معذور و مجبور به اعمال سانسور. نه انگار خودشان ارشادند. تازه ما آغوشِ مادرانه و کودکانه هم داریم و کسی با شنیدن کلمه «آغوش» به عریانی می‌رسد که دچار بیماری جنسی باشد!» این اتفاق‌ها باعث شد که برخی از هنرمندان با محسن چاوشی اعلام همدلی کنند. پوری بنایی برای چاوشی نوشت: «سکوت و صدای تو هر دو شنیدنی‌ است.» پرویز پرستویی نوشت: «درود بر شما محسن‌خان عزیز چاوشی، بر صدای خاص و تاثیرگذارتان. از همه مهمتر بر مرام و معرفت و نگاه انسانی‌تان.» حمید فرخ‌نژاد نوشت: «صدای مردم بودن هزینه داره، صدای مردم بمون.» رضا رشیدپور، مژده لواسانی، علی ضیا، هومن گامنو و زهرا عاملی دیگر هنرمندانی بودند که از این اقدام چاوشی حمایت کردند. خودِ چاوشی هم در همین ارتباط نوشت: «من غریبم و غریب را کاروانسرا لایق است.»

 


تعداد بازدید :  130