شماره ۱۴۷۳ | ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۱ مرداد
صفحه را ببند
همراه با کمپین «نذرآب»
مرهمی باشیم بر زخم‌های خشکیده!

|  علیرضا حسام‌پور |   داوطلب|

بارها این جمله کوتاه را شنیده‌ایم؛ «آب»، دلیل حیات و خون جاری در رگ‌‌های طبیعت است. همان «آبِ‌حیاتی» که  کویرخشک را به زمین حاصلخیز بَدَل می‌کند، همان نوشیدنی پرمصرف و همان تامین‌کننده قوت غالب ما. اما این مایه حیات‌بخش و پرمصرف، همیشه به سادگی در دسترس آدم‌ها نیست، گاهی زمین و آسمان از بخل به هم دوخته می‌شوند. مثل زمین و آسمان این روزهای  سیستان‌وبلوچستان. این‌جا زمین و زمان عطش آب دارد، دانه‌ها پوک و آتش به جان بیابان افتاده. گرمای خورشید تموز گویی شلاقی شده که بر تن زمینیان می‌زند. گرمایی که زمین را همانند گویی فلزی در تنوری گداخته می‌کند. آب به جوش می‌آید، گرما پتکی می‌شود بر سرِ سنگ، علفزارها به خشکی می‌روند و دام‌ها گوشت تنشان می‌ریزد، آن‌قدر که گویی استخوان‌هایی متحرک‌اند. اما در این زمان هر جنبنده‌ای نیاز به تجدید قوا دارد. باید درختی یا دیواری باشد که بتوان تن را زیر سایه‌اش رها کرد و اکسیری باید باشد تا از آن بنوشد و جانی دوباره گیرد و تازه شود. کشت، کار و دام همه تعطیل شده. فکر کنید؛ حالا در این میان آدم‌ها هستند که تمام زندگانی‌شان به آب متصل است، چه بسا آبادی‌هایی که اکنون به مخروبه‌هایی تبدیل شده و زمین‌های حاصلخیزی که اکنون به شوره‌زار تبدیل شده است. به زبان ساده این‌جا انسان در خطر. راه نجات هم انسانیت است. در این هنگامه‌ درد و گذرگاه مرگ که انسانیت تجلی پیدا می‌کند. پرسش این است: آنان که هنوز گرفتار زجر و اَلَم بی‌آبی  و پیامدهای آن نشده‌اند، دست یاریشان کجاست؟
در این همراهی چه فرقی می‌کند غنی باشیم یا فقیر؟ وجه اشتراک ما جان ماست که اگر نباشد، آدمی کجاست که فقر و غنا معنا پیدا کند. در این زمان است که انسان‌ها فارغ از هر رنگ و نژاد و مذهبی به کمک هم می‌شتابند تا بتوانند زیر سنگینی این بار بزرگ دوام بیاورند و از این تنگنا عبور کنند. راهکار ما این است: ما می‌توانیم با پیوستن به «کمپین نذر آب»، مرهمی  شویم بر زخم هموطنانمان در استان‌هایی که گرفتار خشکسالی شده‌اند.


تعداد بازدید :  192