کورت هازلت| وقتي بحراني غيرقابل تصور رخ میدهد، مديران نشريات بايد به سرعت واکنش نشان دهند تا از پس نياز خوانندگانشان برآيند. سر هيچکس شلوغتر از مديران توليد نيست که بايد تمام برنامه زماني چاپ را تغيير دهند، وقت چاپ را دوباره تنظيم کنند، براي مطالب اضافي و صفحاتي که پيشتر چاپشده چارهای بينديشند و کارکنان توليد را دوباره سازماندهي کنند. اگر شما با يك بحران غيرمنتظره مواجه شويد، چه خواهيد كرد؟ بخش فني شما چگونه واکنش نشان خواهد داد؟ چهار چيزي را که مديران واحد فني بايد انجام دهند تا از پس کار برآيند در اينجا شرح میدهيم.
يک برنامه اضطراري قوي داشته باشيد
و آن را بهروز نگه داريد
اکثر بخشهاي نشريه نوعي طرح و نقشه دارند مانند، فهرست شماره تلفنهاي کارمندان، روالهاي اضطراري و توافقنامههاي دوجانبه با نشريه ديگري در نزديکي خود که درصورت عدمتوانايي هر يک، ديگري نشريه او را چاپ کند. اما طرح و برنامه بايد بيش از اين باشد. فهرستي از تمام احتمالاتي که ممکن است شما را از انتشار نشريه باز بدارد، تهيه کنيد؛ از احتمالات مکانيکي (نبود آب و برق) تا احتمالات انساني(نرسيدن کارکنان به چاپخانه). درباره اينکه چطور میتوان از پس اين مشکلات احتمالي برآمد، خوب فکر کنيد، سپس مسير کار را روي کاغذ بياوريد. خاطر جمع شويد که همه با خواندن اين مسير کار، خواهند دانست چه بايد بکنند. به هر قيمتي که شده فهرست شماره تلفنها را بهروز نگهداريد؛ شماره تلفن کارکنان جديد بايد بهطور مرتب به اين فهرست افزوده و کسي بايد مسئول شود تا شماره تلفنها را بهروز نگهدارد.
نيازهاي کارکنان خود را به خاطر داشته باشيد
هنگامي که بحراني رخ میدهد، کارکنان بخشهاي مختلف يك رسانه نيز به حق نگران آنچه هستند كه بيرون از ساختمانشان رخمیدهد. به اين ترتيب حساسيت نسبت به نيازهاي کارکنان ازجمله بالاترين اولويتهاست. براي مثال شايد لازم باشد اجازه استفاده از راديو و تلويزيون در بخشهاي مختلف داده شود. درواقع در چنين شرايط پرتنشي، مديران بايد تا آنجا که ممکن است نرمش داشته باشند.
تمام تلاش خود را بکنيد تا خطوط تلفن تحريريه و ديگر دستاندرکاران موضوع باز بماند
هيچ چيز به اندازه امکانات ارتباطاتي ناقص يا معيوب، کار توليد تحت فشار يک نشريه را سخت و دشوار نميکند. تحريريه میخواهد فلان صفحه رنگي باشد، اما دستور کار به شخص مسئول نميرسد؛ زينکها بايد دوباره تهيه شود و چاپ به تأخير میافتد. يک کمي وقت بگذاريد و ببينيد اطلاعات چطور بين بخشهاي مختلف جريان میيابد و راههايي را که از آن طريق میتوان اين جريان را بهبود داد، بررسي کنيد. هنگامي که افراد مسئول ارتباط ثمربخشي داشته باشند، انجام کارگروهي بسيار متفاوت خواهد بود.
خاطر جمع شويد که در بخش فني همه مشغول اين کار هستند
شرکتهاي انتشاردهنده نشريات، بهخصوص آنهايي که چاپ خود را در واحدهاي فني-تجاري انجام میدهند، کارهاي متنوعي دارند. در شرايط عادي، تاکيد زياد بر چاپ و تحويل بخشهاي غيرخبري نشريه است.
اما همه کارکنان بايد اين واقعيت را بپذيرند که يک ماجراي خبري بزرگ همه چيز را تغيير ميدهد. درواقع بايد همه را متقاعد کرد که ضروري است مردم از اخبار مطلع شوند. برخي مديران که تمام توجهشان معطوف سنگيني بار کاري خودشان است، ممکن است از چاپ مجدد امتناع ورزند، زيرا کارهاي چاپي ديگرشان به تعويق میافتد.
روزنامهنگاري مدني
ژان اسکافر| در بحبوحه آشفتگي ناشي از بحرانها، رسانههاي خبري میتوانند همچون سنگمحکهاي تعيينکننده در خدمت جامعه قرار گيرند و به وحدت يک ملت چه در خشم و چه در همت ياري برسانند.
اجازه بدهيد کمي بر سر اين نکته تامل کنيم: روزنامهنگاران، در هنگامه بحرانهاي ملي، نقش ويژهای ايفا میکنند. بيترديد، آنها با درميان گذاشتن اطلاعات به برقراري پيوند ميان شهروندان ياري میرسانند. نکته مهم اين است که آنها انتقالدهندگان اصلي ارزشها و آرزوهاي مشترکي هستند که به کشور توانايي حفظ و نگهداري ارزشهاي خود را میدهد. در اينجا 10 نکته سودمند از چنته روزنامهنگاري مدني براي بازسازي و استحکام چارچوبهاي جامعه ارایه میکنيم:
بگذاريد مردمان عادي در ماجراهايي که شما گزارش میکنيد خودشان را ببينند که دارند کارهاي معمولي و خارقالعاده انجام میدهند: از نجات بازماندگان گرفته تا جستوجوي مفقودان، از چيرهشدن بر موانع تا اندوه خوردن براي ازدسترفتگانشان. بگذاريد ببينند که چه تواني براي فراتر رفتن از تراژدي دارند.
به مردم مجال بدهيد تا ماجراهاي خودشان را تعريف کنند. آنها نياز دارند که شادي يا غم و نوميدي يا پيروزي خود را با ديگران در ميان بگذارند.
رابطه دوطرفه داشته باشيد. فضاهايي براي تماس مردم فراهم کنيد تا در آنجا بتوانند اطلاعات بگيرند و بدهند، گپ بزنند، عقدهدل خالي کنند يا به فکر فرو بروند. اين جاها میتواند اتاقهاي گپوگفت(چتروم)، ستون گفتوشنود نشريه، فراخوانهاي ارسال ایميل براي روزنامه و مانند آن باشد.
شرح وقايع را به صورت تاريخي بدهيد.
تابوها و منعهاي کهنه را دور بريزيد و بگذاريد خوانندگان و تماشاگرانتان ببينند که روزنامهنگارها هم مثل بقيه آدمند. شما دنبال سودجويي از مصيبت نيستند، بلکه در رنج ديگران شريکيد.
به همين ترتيب، بگذاريد مقامات دولتي هم آدم معمولي باشند، آدمهايي که از خيلي چيزها نامطمئناند و در کارهايشان آزمون و خطا میکنند.
سرککشيدن در زندگي اين و آن را قدغن کنيد؛ مردم خواهان چيزي بيش از چشمچراني هستند. از توانايي افراد در التيامدادن، بازسازي و ايجاد تحول در جامعه تجليل کنيد.
از رقابتهاي حقيرانه فراتر برويد. اولويتهاي فراگيرتري تعيين کنيد.
سازمان خبري خود را در جهتي هدايت کنيد که يک شهروند خوب در جامعه باشد.
بلندگويي براي مردم فراهم آوريد تا انديشهها، ارزشها و آرزوهايشان را با ديگران در ميان بگذارند.
صفحهآرايي براي يک فاجعه اسفبار
فيل نزبيت| وقوع بحرانهايي كه جان هزاران نفر را میگيرد، همه تحريريهها را دچار بهت و ترس ميكند. اين رويدادها همچنين رسانهها را برميانگيزد تا به سرعت دست به کار شوند.
تاريخ روزنامهنگاري آميخته با تلاش براي پوشش بحرانهاي تلخ و دهشتناك است.
صفحهآرايان مطبوعات نيز در اين تلاش مشاركت كامل داشتهاند. البته صفحهآرايي روزنامهها از آغاز تاکنون راه درازي طي کرده است. ابزاري که اکنون در دست داريم و ارتباطات آني که اکنون در اختيار ما است هم نعمت است و هم مايه زحمت. مايه زحمت است به اين خاطر که ما زير سيل اطلاعات غرق میشويم؛ اطلاعاتي که قسمت عمده آن، اگر نگوييم متناقض، دستکم گيجکننده است. نعمت است به خاطر اينکه میتوانيم بهتر و سريعتر از سابق اطلاعات ارایه دهيم.
نشريات هنگام وقوع بحرانها براي صفحهآرايي و طراحي صفحات و بخشهايشان چه کردند؟
بسياري به انتشار شمارههاي ويژه و چاپهاي دوم و سوم مبادرت ميکنند. نکته برجسته در همه آنها محدوديت در پوشش است، هم از لحاظ متن و هم از لحاظ تصوير. سطح گزارشگري يکنواخت و ثابت است و عکسها و تصاوير کنار گزارش نيز آنچه را خواننده نياز دارد به او میدهد.
بحرانها درواقع رويدادهاي بصري هراسناک، حساب شده و تکاندهنده هستند. از همينرو همه روزنامهها از تصاوير بهره ميگيرند و میكوشند از عکسهاي در قطع بزرگ بهدرستي استفاده کنند.
از ديدگاه صفحهآرايي، چهار نوع رويکرد عمده را میتوان در پوشش بحرانها مشاهده کرد:
سوگوارانه، هنري، تيتري و گزارشي. البته انواع فرعيتري هم هست که بستگي به تصميم تحريريه دارد که میخواهد بر تخريب فيزيکي تاکيد کند يا بر جنبه انساني؛ البته هر دو اين رويكردها ميتوانند مناسب باشند.
جلدهاي سوگوارانه
جلدهاي سوگوارانه، آنهايي هستند که در آنها بيشتر از رنگ مشکي استفاده میشود تا تصاوير برجستهتر شوند و نوعي حس بصري از فاجعه و آسيبي که بهعنوان يک ملت ديدهايم، ايجاد شود. اين جلدها بيترديد عظمت رويداد را به خواننده القا میکند و درعينحال، در تقابل با آنچه در تصوير میگذرد، نوعي حالت حزنآلود به کل صفحه میبخشد. يک نوع جلد ديگر هم که درواقع در زير اين مجموعه قرار ميگيرد، جلدهايي است که همين تأثير بصري را دارد، اما از رنگ مشکي و تقابل آن با تصوير استفاده نشده است.
جلدهاي هنري
صفحههاي هنري، آن صفحههايي هستند که در آنها ۶۰درصد يا بيشتر فضاي صفحه به تصويري هراسناک از آن روز اختصاص يافته است. قويترين تصوير تأثيرگذار در چند سال اخير که بيشتر از همه مورد استفاده قرار گرفت، تصوير مرکز تجارت جهاني بود. بسياري از اين صفحهآرايان براي انتقال واقعيت خرابي و وسعت فاجعه، از تلفيق کلمات و تصاوير استفاده کردند. اما آنچه توجه خواننده را به خود جلب میکند، ويژگي هنري جلد است.
جلدهاي تيتري
در همه جلدهايي که در آنها تيتر نقش مسلط دارد از تصاوير بزرگ هم استفاده شده است، اما بزرگي رويداد بيشتر از طريق قدرت کلمات و اغلب يک کلمه به خواننده انتقال میيابد. اين قدرت بهخصوص وقتي آشکارتر میشود که نشريه روي پيشخوان روزنامهفروشي در رديف نشريههاي ديگر قرار میگيرد. فقط نيمه بالايي صفحه و قدرت کلمات تيتر به ما میگويد که در عرض چند لحظه هراسناک، زندگي تغيير کرده است.
جلد گزارشي
بسياري از روزنامهها با اختصاص دادن ۵۰درصد يا بيشتر فضاي جلد به متن، لحن آرامتر ميگيرند. جلد گزارشي يا رويکرد معمولي استفاده از متن و تصوير، به اندازه آن سه نوع ديگر اثرگذار نيست، اما بيشک نوعي حالت حزن و فکورانهتر نسبت به رويداد القا میکند. نشرياتي که اين روش را اتخاذ کردند، عمدتا از يک عکس يا نهايتا دو عکس استفاده کردند. تعداد عکس بيشتر از به نظر برسد. «مثل بقيه روزها» اين باعث میشود که اين شماره هم برخي منتقدان رسانهها ممکن است بگويند که بحرانهاي گسترده و وسيع را به سختي ميتوان در يک صفحه نشان داد. اينطور نيست. خودمان را دستکم نگيريم. نشريات ميتوانند کنند. آنها قادرند به خواننده خود کمک کنند تا عظمت وحشت، فاجعه، «طراحي» صفحات خود را ويراني و مرگ دريابد. يكي دو نكته منفي در استفاده از عكس وجود دارد. يکي در مورد عکسهايي است که کنار هم چيده میشوند. اين کار فقط باعث اشکال در انتقال پيام بصري هر دو تصوير میشود و از قوت اثرگذاري يک عکس (اگر نگوييم هر دو عکس) ميکاهد. نکته ديگر، باقي ماندن نوار حاشيه سمت چپ در صفحه نخست است. در انعکاس رويدادي به اين عظمت، اشارههاي کوتاه به ديگر مطالب نشريه، جايشان روي جلد نيست. خودتان را از دست آنها خلاص کنيد. چندين نشريه را ديدهام که ۵ پيکا (حدود ۲۳ميليمتر) درج میکنند. در اکثر آنها در حاشيههاي کناري، مطالبي به عرض ۵ حتي يک کلمه کامل در يک سطر جا نشده بود. اين هدر دادن فضاست. يا عکس را بزرگ کنيد و تمام صفحه را به آن اختصاص دهيد يا فضاي کافي براي يک مطلب روشن ايجاد کنيد.
متأسفانه، شايد بخشها و صفحات بيشتري به اين رويداد اختصاص يابد که صفحهآرايي لازم دارد. اما اگر کيفيت کار به همان اندازه که در هفته نخست بود، باشد، به درد خوانندگان خواهد خورد.
فيل نزبيت، معاون سابق «شيکاگو سان تايمز» و «سنگاپور مونيتور»، «رکورد» و رئیس سابق مطبوعات آمریکاست. او در زمينه طراحي و صفحهآرايي به روزنامههاي سراسر جهان مشاوره میدهد.
منبع: دفتر مطالعات
و برنامهریزی رسانهها