غلامرضا وطندوست در کتاب «زن ایرانی در نشریات مشروطه» عریضه یکی از «خواتین با علم» را به «آقای سیدمحمد مجتهد [طباطبایی]» یکی از روحانیان برجسته و آزادیخواه روزگار مشروطه آورده است که در «روزنامه مجلس» منتشر شده بود و خواستههای بخشی تاثیرگذار از زنان را در خود میگنجاند. وطندوست تاکید میکند هدف آن زن از نگارش نامه این بوده است که «او و چند نفر دیگر که تحصیل علم کردهاند، منتظرند که مدارس دخترانه باز شود تا آنها از بیهوده وقتگذراندن رها شوند». این عریضه وضع زنان در خواستههایشان، همچنین تاثیر روحانیت نواندیش را در روزگار یادشده میتواند بازگوید: «امروز که به فضل و منت قادر متعال کوکب بخت ایرانیان روی به افق اقبال نهاده و به برکت وجود علمای اعلام کثرالله امثالهم و سایر غیرتمندان خصوصا آن ذات شریف کار ایرانیان رو به بهبودی گذاشته، خوش موقعی به دست است که امراض ظاهری و باطنی این مملکت را به تدبیرات حکیمانه قلع و قمع [کنیم] و از آنجا که دشمنان ما هوشیار و بیدار کارند میتوانیم حدس بزنیم که آخرین مهلت و واپسین فرصت ما است. پس بر خداوندان حل و عقد و مدیران رتقوفتق امور واجب است که در این هنگام درخت سعادت ابدی در باغ مراد ملت بنشانند و اساس ترقی و پیشرفت این مملکت را بر پایه استوار نهند و به تربیت نسوان بپردازند». نویسنده نامه سپس به پیشینه تمدن در ایران روزگار دور اشاره میکند: «هزار سال پیش دولت اسلام نخستین دولت متمدن روی زمین بود و مسلمین اولین ملت عالم و معلمین عالم از اهل ایران بودند در (استانبول) که نسبت به سایر نقاط اروپا نشر علم و اساس تقدم داشت به واسطه حکما و دانشمندان بخارائی علم و حکمت سرایت کرده و هنوز نام حکمای آن عهد را اروپاییان با احترام تمام میبرند. پس چه شد که آنها به علت علمی که از ما گرفتند پیش افتادند سهل است او را تکمیل کرده از آموزگاران خود درگذشتند و آنها را محتاج به خود کردند». آن خاتون با علم، ریشه پیشرفت اروپاییان را به تربیت زنانشان نسبت داده، به سیدمحمد طباطبایی مینویسد: «به واسطه این بود که آنها زنهاشان را تربیت کردند و صفات حسنه از قبیل همت و غیرت با شیر در عروق جای دادند». او سپس با مقایسه ایران و ژاپن در بهرهگیری از پیشرفتهای جهانی تاکید میکند: «ملت ایران و اسلام زودتر از ملت ژاپون با اروپا مراوده پیدا کردند چرا مثل آنها ترقیات عصر جدید را فرانگرفتند و هرکدام خواستند مملکت خود را اصلاح کنند پای ثباتشان لرزیده و کاری از پیش نبردند همه به واسطه همین نکته است. زنهای فرنگی به واسطه علم، معنی هیأت اجتماعیه را میفهمند و میدانند که فرزندان خود را برای چه کار آماده کنند». پایان نامه با آرمانی بزرگ همراه میشود: «تا وقتی که آموزگاران و مربیان اولیه اطفال را تربیت نکنیم جوانان کاردان و پیران باتدابیر نخواهیم داشت و خودپرستی از مملکت ما رخت نخواهد بست. یعنی میخواهم عرض کنم تا در این مملکت زن نباشد مرد پیدا نخواهد شد و تا مرد پیدا نشود از علم استقلال مملکت و بقای ملت ایمن نمیتوانیم بود.»