شماره ۱۱۸۳ | ۱۳۹۶ شنبه ۷ مرداد
صفحه را ببند
گفت‌ و گوی شهروند با الهه کولایی
شرايط نامطلوب امروز تهران، نتیجه غيبت زنان

نیره خادمی| هم مشاور رئیس ستاد اصلاح‌طلبان، استاد دانشگاه، عضو شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی است و هم سابقه نمايندگي مردم در دوره ششم مجلس شوراي اسلامي را دارد. الهه كولايي اگر چه خود را معلم می‌داند اما همواره به‌عنوان يك چهره سياسي شناخته شده است. در روزهايي كه هنوز حتي تكليف ليست اميد مشخص نشده بود، گفت كه اين توان در ميان اصلاح‌طلبان وجود دارد كه براي شهرداري تهران زنان را معرفي كنند؛ اصلاح‌طلباني كه در ميان زنان تمايل زيادي براي معرفي معصومه ابتكار داشتند. معصومه ابتكار، رئيس سازمان محيط‌زيست اما تمايلي براي ورود به مديريت شهري نداشت و بعد از آن بود كه نام الهه كولايي در ميان 24 گزينه اعضاي شوراي منتخب مطرح شد و بعد هم اعضا با 16 رأي بعد از محمدعلي نجفي و حسين مرعشي به او فرصت ارایه برنامه در حوزه مديريت شهري دادند، اما انتقاد و حيرت زياد بود؛ چرا كه رزومه اجرايي تنها زن مطرح‌شده براي شهرداري تهران در برابر رزومه دو نفر ديگر ليست زوري نداشت و بعضی اين انتخاب اصلاح‌طلبان را فرصت‌سوزي دانستند. الهه كولايي اين روزها در حال گرفتن ايده‌ها و نظرات 24 نفر از گزينه‌هاي شهرداري تهران است و هر روز هم ديدارهايي را با اين افراد انجام می‌دهد؛ براي همين گفت‌وگوي «شهروند» با تنها گزينه زن شهرداري تهران در اتاق انتظار معصومه ابتكار، رئيس سازمان محيط‌زيست انجام شد. او معتقد است مواضعي كه در برابر انتخابش گرفته شده است، ناشي از همان نگاه جنسيتي و سنتي به زنان است؛ آن هم در شرايطي كه تغيير در شيوه نگاه به زنان خواسته افرادي است كه به ليست اميد رأي داده‌اند: «بايد به جامعه اطمينان بدهيم كه زن و مرد بودن ضامن تأمين موفقيت افراد نيست؛ در شرايطي كه بسياري از مشكلات امروز تهران ناشي از مديريت مردانه است.» كولايي در نقد اين نگاه جنسيتي می‌گويد كه يك دور باطل شكل گرفته است كه مرتب فرصت‌ها را از زنان دريغ می‌كنند بعد به نداشتن تجربه استناد می‌كنند و اين شيوه اي كاملا ضد زن است.

- در ابتداي دولت دوازدهم بحث‌ها درباره ورود زنان به كابينه دولت زياد بود اما ظاهرا در نهايت هيچ خبري از ورود زنان به كابينه نيست. از سوي ديگر، منتخبان شوراي شهر براي شهرداري تهران شما را به‌عنوان يك گزينه زن معرفي كردند که البته بعد هم در برابر آن موضع منفي گرفته شد. در واقع مسأله اينجاست كه شما رزومه مرتبط و سابقه اجرايي كافي در حوزه شهري نداريد. پاسخ شما به اين انتقادات چيست؟ اصلا چرا چنين فضايي در برابر ورود زنان به عرصه‌هاي رقابتي وجود دارد؟
ما بايد نگاه به شهر و مديريت شهري را تغيير دهيم. من فكر می‌كنم اين كار يك زن و مادر است كه می‌تواند نگاه مبتني بر منافع عمومي را برجسته كند. حضور يك زن در اين‌گونه عرصه‌ها تنها خواست جامعه ما نيست، البته در بسياري از كشورها زنان كه به قدرت می‌رسند،...

سياست‌هاي رفاهي را مورد توجه قرار می‌دهند اما من به‌عنوان معلم علم سياست معتقدم، ما بيشتر نيازمند تغيير نگرش نسبت به مديريت شهري هستيم و بايد تهران را از مديريت سخت‌افزاري به نرم‌افزاري منتقل كنيم و سهيم‌كردن همه مردم در همه منافع و منابع تهران را مورد توجه قرار دهيم. ما نيازمنديم كه به جاي نگاه صرفا مهندسي به ساخت‌وساز در شهر به ضرورت ايجاد پيوند بين بخش‌هاي مختلف جامعه و استفاده بهينه از منابع توجه پيدا كنيم. اين كه فردي در مديريت شهري سابقه نداشته است، به معني نداشتن توان مديريتي او نيست. مديريت علمي این است كه منابع مختلف در حوزه‌هاي مختلف را براساس وظايف آن شناسايي می‌كند تا از آن بهره‌برداري و امور را ساماندهي كند. زنان ثابت كرده‌اند كه توانايي‌هاي مديريتي آنان در شرايط بسيار دشوار بيشتر از مردان است، بنابراين اين نگاه كه صرف تجربه اجرايي فرد می‌تواند صلاحيت داشته باشد، درست نيست. تجربه نشان می‌دهد كه اندوختن تجربه‌ها به تنهايي ضامن موفقيت نيست. ما نياز به مديراني داريم كه توان استفاده مناسب از همه منابع را همزمان با شناخت دقيق اقتصاد سياسي شهر داشته باشد و نگاهش عميق و همه‌جانبه باشد. خواستگاه من علوم اجتماعي است و با توجه به اين خواستگاه نگاه به انسان و نيازهاي او لازم است تا تحولات جامعه شهرها در خدمت اجتماع قرار بگيرند نه اين‌كه مردم به دنبال شهرها كشيده شوند. نياز تاريخي است كه ما سيكل مديريت شهري را تغيير دهيم و به جاي نگاه اثبات‌گرانه از زاويه علوم اجتماعي و پيچيدگي‌هاي در هم تنيده زندگي امروز به آن توجه كنيم. ما اگر توانايي در حوزه‌هاي اجرايي، علمي و پژوهشي را در كنار هم قرار دهيم، بسيار توان بالايي براي حل‌وفصل مشكلات تهران داريم و طبيعي است كه به‌عنوان يك زن كه تعهد اجتماعي را در كنار تخصص علمي خود ذخيره كرده‌ام، فكر می‌كنم كه بايد آن را براي بهرورزي شهر تهران به كار بگيرم و به نظرم اين خيلي انتقاد درستي نيست. بسياري از افرادي كه رزومه طولاني هم دارند، در نهايت بايد تجربه‌ آنها به مقام پاسخگويي برسد. بنابراين اين كلي‌گويي‌ها خيلي با واقعيت‌هاي موجود تطبيق ندارد.
 شهر تهران با اين ناهنجاري‌ها، نيازمند يك شهردار ميداني است به اين معنا كه فرد نهايي بايد در كنار قدرت چانه‌زني به عرصه‌هاي مديريت شهري ورود موثر داشته باشد و اين حرف بسياري از متخصصان شهري است. آنها می‌گويند تهران تئوريسين يا نظريه‌پرداز نمی‌خواهد و شهردار آينده بايد رزومه عملی خوبي داشته باشد. وقتي شما به‌عنوان يك زن براي شهرداري معرفي شديد، قطعا خيلي از زنان خوشحال شدند اما بدنه كارشناسي مديريت شهري اين اعتقاد را ندارند و معتقدند اصلاح‌طلبان با اين انتخاب فرصت‌سوزي كرده‌اند؛ اصلاح‌طلباني كه می‌توانستند گزينه زن قوي‌تري را براي شهرداري معرفي كنند كه در نهايت براي شهردارشدن رأي بياورد. شايد اصلا آنان اميدي ندارند كه يك زن به‌عنوان شهردار رأي بیاورد. بنابراين با تمام ويژگي‌هاي مثبتي كه داريد، به نظر می‌رسد گزينه مناسبي براي شهرداري نيستيد.
نيمي از ظرفيت انساني در جامعه ما زنان هستند؛ درحالي‌ كه نگاه تاريخي در جامعه ما وجود دارد كه زنان نمی‌توانند. زماني كه مديركل آموزش دانشگاه تهران- كه سخت‌ترين كار اجرايي در قلب آموزش عالي كشور بود- شدم، خيلي‌ها همين حرف‌ها را مطرح كردند اما تجربه سه‌سال كاري من نشان داد كه قضاوت‌ها درست نبوده است، كساني كه در آن دوره با من كار كردند هم، می‌توانند قضاوت كنند. وقتي به دوره مجلس هم برگرديم، آن هم درحالي ‌كه نمايندگي به دليل حجم كار و اثرگذاري در نظام اداري ما معادل چهار‌سال وزارت ارزش‌گذاري می‌شود، به همين می‌رسيم و معتقدم بد نيست كساني كه ترديد دارند عملكرد من به‌عنوان يك زن را با عملكرد ساير مردهايي كه آن زمان در مجلس بودند، مقايسه كنند. ما بايد به جامعه اطمينان بدهيم كه زن و مردبودن ضامن تأمين موفقيت افراد نيست، در شرايطي كه بسياري از مشكلات امروز تهران ناشي از مديريت مردانه است. واقعا تا به‌حال چند زن جز عده معدودي ازجمله خانم نوري مديريت اجرايي شهر را به عهده داشتند. اتفاقا شرايط امروز تهران ناشي از غيبت زنان است و ما نيازمند نگاه عميق و همه‌جانبه به مسائل شهري هستيم. از سوي ديگر، ما تصوري بسيار سنتي از مفهوم مديريت داريم، مديريت اين نيست كه آستين بالا بزنيد و كاري را اداره كنيد. مديريت، استفاده درست از فكر و ظرفيت‌هاي انساني و حتي منابع مالي آنان در جهت منافع عمومي است. ما هم بايد از روش‌هاي جديد مديريت علمي كه جوامع پيشرفته توسط آن اداره می‌شوند، بهره ببريم و ببینيم كشورهاي ديگر- نه كشورهاي توسعه‌يافته كه كشورهاي درحال توسعه- چطور مشكلات شهرهاي خود را حل كردند؟ بنابراين اين ناباوري‌ها تاريخي است. اگر ما بخواهيم در جامعه تغيير ايجاد كنيم، بايد الگوهاي موفق به جامعه عرضه كنيم و نشان دهيم زنان توانايي برعهده‌گرفتن مسئوليت‌ها را به نحواحسن دارند. نگاه جنسيتي به موضوع نگاه عقب‌مانده‌ای است كه با پيشرفت جامعه بشري و حتي آموزه‌هاي ديني ما منافات دارد. واقعيت اين است كه در جامعه سنتي ما آن هم در خاورميانه‌ هميشه به‌طور طبيعي مقاومت‌هايي جدي در اين زمينه وجود دارد.
 فكر می‌كنيد اگر مخالفت و مقاومتي هست، فقط به نگاه جنسيتي بر می‌گردد و دليل ديگري ندارد؟
بله. چون بسياري از مردان كه در موقعيت‌هاي ارزشيابي قرار می‌گيرند، اين ايرادات به آنها گرفته نمی‌شود ولي در مورد يك زن مطرح می‌شود.
 چرا؟
چون در ناباوري تاريخي تلاش می‌شود جنبه‌هاي منفي برجسته شود. بنابراين به لحاظ سياسي و اجتماعي اين نوع نقد‌ها می‌تواند در مورد بسياري از افراد ديگر هم مطرح شود اما می‌بينيد كه آن‌جا مطرح نمی‌شود و فقط در مورد يك زن مطرح می‌شود.
 گزينه‌هاي ديگر ازجمله آقاي نجفي يا آقاي مرعشي كه براي شهرداري تهران مطرح شده‌اند و در واقع قبل از شما هستند، سابقه اجرايي دارند و آنها را در مقام وزارت، معاون رئيس‌جمهوری، استانداري يا رياست يك سازمان ديده‌ايم و اين خيلي تفاوت دارد با سابقه در دانشگاه.
شما بگوييد كجا فرصت وزارت يا پست‌هاي مديريتي به زنان داده شده است و سهم زنان در تمام تحولات سياسي جامعه ما از قدرت چقدر بوده است؟ آيا حضور زنان در پست‌هاي مديريتي در كشور ما با استانداردهاي جهاني تناسبي دارد؟ متاسفانه جايگاه قابل دفاعي نداريم، درحالي ‌كه زنان ايراني در يك موقعيت بسيار تأثيرگذار مثبت هستند و نقش‌شان در همه تحولات اجتماعي بسيار سازنده بوده است، اما چرا وقتي به مسأله قدرت مي‌رسيم، اين بحث‌ها طرح می‌شود؟ چون يك دور باطل شكل گرفته است. مرتب فرصت‌ها را از زنان دريغ می‌كنند، بعد به نداشتن تجربه استناد می‌كنند كه شيوه‌ای كاملا ضدزن است. دقيقا در هر دوره از انتخابات كه حضور زنان در كابينه مطرح می‌شود، همين بحث‌ها هم مطرح می‌شود. مسائل و مشكلاتي را که هست، تجربه‌اندوزي بسياري از آقايان فراهم كرده، مگر غير از اين است؟ ولي كسي به اين جنبه‌ها توجه نمی‌كند. اتفاقا به همين دليل معتقدم؛ نگاه را بايد عوض كرد و مجال‌هاي جديد فراهم كرد، چراكه زنان اين تجربه موفق را در جهان نشان داده‌اند.
 البته در ايران زنان موفق زيادي در عرصه‌هاي اجرايي سراغ نداريم.
بايد ببينيم فرصت‌ها با توجه به امكاناتي كه فراهم بوده، چقدر به زنان مجال داده است. ما زنان موفقي در حوزه اقتصاد و ساير تخصص‌ها داريم اما طبق يك قانون نانوشته، به عرصه قدرت راه پيدا نمی‌كنند. سهم زنان از قدرت در جامعه ما چقدر است؟ در تمام ادواري كه زنان در مجلس حضور پيدا كردند، سهم آنان زير 5‌درصد بوده است. سهم زنان در وزارت، معاون وزارتخانه‌ها، روساي سازمان‌ها چقدر است؟ هميشه پست‌ها بین مردان تقسيم شده است، بعد كه كسي می‌خواهد وارد عرصه شود، می‌گويند تجربه‌ات كو؟ اما مگر بقيه مردانی كه اين تجربه را اندوختند، از كجا اندوختند؟ مگر از محل منافع ملي آموزش نديدند؟
 بهتر نيست ابتدا زنان در لايه‌هاي زيرين مديريت شهري، مديران مناطق، شهرداران مناطق يا معاونان به كار گرفته شوند.
تجربه نشان داده است كه تا در موضع قدرت نباشيد، تضميني براي چنين تحولي نيست. ما در سال‌هاي گذشته تحربه كرده‌ایم و نتايج حضور جريان‌هاي مختلف را ديده‌ايم. واقعا چه درصدي از زنان حتي در دوره‌هاي گذشته در 15‌سال يا 20‌سال قبل در شهرداري ارتقا پيدا كرده‌اند و چه درصدي در مديريت‌هاي مناطق و سازمان به كار گرفته شده‌اند؟ آمارها گوياست. هميشه اين وعده را داده‌اند كه از رده‌هاي پايين شروع كنيد و ما را به تدوام وضعيت موجود راضي كردند. زنان تا در پست تصميم‌گيري حضور پيدا نكنند، تضميني براي تغيير در رده‌هاي مديريتي نداريم و ما بارها آن را تجربه كرده‌ايم. نمونه، عملكرد شوراي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس و شوراها بود كه اگر دكتر عارف
نبود و اين نگاه از رأس مجموعه تقويت نمی‌شد هرگز ساز و كار براي حضور زنان فراهم نمی‌شد كه حالا تعداد زنان در شورا دو برابر شود. تغيير در اين وزن ناشي از يك اراده در عرصه قدرت است و شما اگر در مسند قدرت نباشيد، آقايان براي شما تصميم می‌گيرند.
   منظورتان همان تبعيض مثبت است.
يك بخش آن تبعيض مثبت است اما تبعيض مثبت هم ضمانت اجرايي می‌خواهد و ضمانت اجرايي آن كيست؟ الان دولت اعلام كرده است كه زن در كابينه راه ندارد اما برنامه‌ها و شعارهاي رئيس‌جمهوری در زمان انتخابات را ببینيد، پس چه اتفاقي افتاد؟ كساني كه به نظريه‌پردازي و كلي‌گويي كمتر توجه می‌كنند، اما اين كلي‌گويي‌ها پايه قياسي دارد، درحالي‌كه اين اتفاقات در جاهاي ديگر افتاده است. قرار نيست همه چيز را از اول شروع كنيم، بايد از تجربه‌هاي ديگران استفاده كنيم، بنابراين اگر در قدرت دستي نداشته‌باشيم وضعيت موجود تداوم پيدا می‌كند مگر اين‌كه به سمت مدل‌هاي ديگر برويم كه به آن اعتقاد نداريم مثلا ديگران براي ما تصميم بگيرند كه سهمیه داشته‌باشيم. ارزش كاري كه در ايران انجام می‌شود طبق يك برنامه بيروني و جهاني نيست. فعالان سياسي اصلاح‌طلب به اين ضرورت رسيده‌اند كه بايد اين اتفاق بيفتد و به همين دليل از بين گزينه‌ها به گزينه زن رأي می‌دهند و اين يعني مطالبات زنان را ديده‌ايم. به مقاومت كردن مردان درباره ورود زنان عادت كرده‌ایم و اين‌كه بگويند چرا فرصت‌سوزي می‌كنيد؟ درحالي‌كه زنان سرمايه‌هاي اين جامعه هستند. ما ناچاريم در مقابل اين حرف‌ها مقاومت و از جنسيت عبور كنيم تا توانايي ملاك ارزشيابي در نظر گرفته شود. درحالي‌كه اگر روي موازين قانوني، عدالت و عمومي متمركز شويم گفتمان جديدي ايجاد می‌شود. واقعا در بودجه‌گذاري شهرداري انسان كجاست؟ ما می‌خواهيم بگوييم كه انسان را هم در بودجه‌گذاري ببينيد، بنابراين ما پوستمان را براي همه اين حرف‌ها كلفت كرده‌ايم.
 رايزني با شما براي ورود به ليست گزينه‌هاي شهرداري از چه زماني شروع شد؟
يكي، دو روز قبل از برگزاري انتخابات در جلسه شورا از سوي چند نفر از زنان شورا اين بحث‌ها مطرح شد و البته با افراد ديگري هم رايزني شده بود، اما من پذيرفتم وارد رقابت شوم تا ليست با انتظارات و مطالبات بخش بزرگي از رأي‌دهندگان كه نيمي از آنان زنان هستند سازگاري بيشتري داشته باشد.
 قرار بود خانم ابتكار معرفي شوند، اما وقتي ايشان انصراف دادند، گفته می‌شود كه اصلاح‌طلبان از روي اجبار شما را وارد ليست كردند تا نشان دهند قصد پرداختن به زنان را دارند.
اگر به زور بوده است پس چگونه 16 نفر به من رأي داده‌اند.
 گفته می‌شود اصلاح‌طلبان با اين رأي خواسته‌اند نمايش دهند كه درنهايت يك زن را در گزينه‌هاي شهرداري مطرح كرده‌اند.
اگر تلقي نمايشي داشتم، وارد اين عرصه نمی‌شدم اما اين‌كه در حوزه عمل، رفتار سياسي، علايق، گرايش‌ها و سليقه‌هاي مختلف در داخل جريان اصلاحات وجود دارد واقعيتي غيرقابل انكار و البته كاملا طبيعي است، اما اين رويه نشان مي‌دهد كه سعي شده دايره بزرگتري از انتظارات مردم در نظر گرفته شود. از طرفي اين تحليل نسبت به روندي كه در شورا شكل گرفته است، بدبينانه است، درحالي‌كه طبيعي‌ترين رفتار هر 21 نفر كه از اصلاح‌طلبان بوده‌اند در برابر مردمي كه به آنها رأي داده‌اند و خواستار تغيير و بهبود موقعيت زنان هستند همين رويه بود.
 اگر شهردار شويد از اعضاي شورا يا مديران فعلي شهرداري - اصلاح‌طلب يا حتي
 اصولگرا - استفاده  می‌كنيد؟
همه كساني كه می‌توانند به تأمين مطالبات مردم كمك كنند، بايد در اين فرآيند ديده شوند اما اين‌كه مديريت راهبردي شهرداري را چه كساني برعهده خواهند گرفت؛ روشن است كه افراد همفكر ما در مسند شهرداري هستند اما به معني ناديده گرفتن و حذف كساني كه مانند ما فكر نمی‌كنند، نيست. در دستگاه شهرداري هم مثل بسياري از نهادهاي ديگر افرادي هستند كه همفكر ما نيستند اما خوش‌فكر، صادق و وفادار به آرمان‌هاي مردم هستند. قرار نيست كه ما فقط همفكران خود را در مجموعه ببينيم. مهم اين است كه از ظرفيت‌هاي انساني بيشترين استفاده را بكنيم.
 هفته گذشته بحث‌هايي درباره ميثاق‌نامه مطرح شد كه البته فعلا با آن مخالفت شده‌است. در جريان اين ميثاق‌نامه گفته شد كه اعضاي منتخب بايد درباره بكارگيري مديران، معاونت‌ها و روساي سازمان‌هاي شهرداري نظر يا به آنها رأي اعتماد بدهند. اين حرف‌ها شائبه سهم‌خواهي از شهردار آينده را به وجود می‌آورد. موضع شما به‌عنوان كسي كه جزو گزينه‌هاي شهرداري هستيد نسبت به اين‌گونه مسائل چيست؟
در اين زمينه قانون راهنماي خوبي است و هر آنچه در چهار دوره شورا وجود داشته است، می‌تواند مورد بهره‌برداري قرار گيرد اما من اعتقاد دارم كه همواره بايد به فكر نقد و ارزيابي روش‌ها و سطوح مختلف باشيم و همه مسائل قابل بررسي، گفت‌وگو و تعامل است. من اين‌گونه مسائل را چالش تلقي نمی‌كنم و فكر می‌كنم همه بحث‌ها در داخل مجموعه براي پيشبرد برنامه اصلاحات و در راستاي مطالبات مردم بر بهترين افراد و بهترين برنامه‌ها تمركز خواهد كرد و مسأله نگران‌كننده‌ای در اين‌باره وجود نخواهد داشت.
 به‌عنوان تنها گزينه زن شهرداري تهران برنامه‌هايتان براي زنان شهر تهران چيست؛ با توجه به اين که فضاهاي شهري در تهران هم مثل همه امكانات ديگر هميشه در دست مردان بوده است و خيلي سهم كمي در فضاهاي شهري دارند.
فضاهاي عمومي در شهرهاي ما هم به شكل تاريخي به فعاليت‌هاي مردان اختصاص پيدا كرده است. درواقع حضور زنان در عرصه عمومي يك پديده نسبتا جديد در كشور ماست. البته اينها آثار ورود مدرنيته در دهه‌هاي گذشته و اوايل قرن بيستم است درحالي‌كه تغيير اين روند در ساخت و سازهاي شهري كمتر مورد توجه قرار گرفته است. همواره نگاه سخت‌افزاري به مديريت شهري حاكم بوده است و كمتر نيازهاي انسان‌ها، تغيير در نقش‌ها، جايگاه و شرايط رو به تغيير انسان‌ها كه زنان بخشي از آن را تشكیل داده‌اند در كالبد شهر مورد توجه قرار گرفته است. وقتي هم كه اين موضوع مورد توجه قرار گرفته است نوعي شيوه‌هاي جداسازي دنبال شده است، درحالي‌كه به دليل تحولات سريع در جامعه ما زنان به‌خصوص بعد از انقلاب اسلامي حضور پررنگي در فضاي عمومي و عرصه عمومي دارند. متاسفانه تطبيقي ميان اين تحول اجتماعي و تحول در كالبد شهرها نمی‌بينيم، يعني سرعت تحولات اجتماعي بسيار سريع‌تر از نگرشي است كه بايد در توسعه فضاهاي عمومي قابل دسترسي براي همه به ويژه كودكان و زنان در نظر گرفته شود. درحال حاضر بسياري از زنان سرپرست خانوار هستند كه ممكن است به دليل نوع كارشان مجبور باشند ديروقت يا در طول شب به خانه برگردند و ما در مديريت شهري نيازمند توجه به اين اضطرارها هستيم. بايد يك رابطه مستقيم بين جامعه و مديريت شهري به وجود بيايد و طبيعي است كه شورا رابط خوبي بين شهرداري‌ها و مردم است. بنابراين تقويت نهادهاي مردمي و امكان ارتباط بين مردم و تصميم‌گيرندگان و مجريان در مديريت شهري مهم است درحالي‌كه بخش وسيعي از اين افراد زنان هستند كه وارد عرصه عمومي شده‌اند و ما بايد به حضور زنان در عرصه عمومي بيشتر توجه كنيم.
 آقاي قاليباف سياست‌هايي با عنوان زنانه، مردانه كردن بعضي از فضاهاي شهري در تهران داشتند كه شما هم در حرف‌هايتان به آن اشاره كرديد. اگر شهردار شويد ادامه‌دهنده اين سياست‌ها هستيد؟
پارك‌هايي كه ساخته شده مورد استفاده قرار بگيرد، اما معتقد نيستم كه اين شيوه، پاسخگوي نيازهاي شهروندان است. ما نيازمنديم كه روابط اجتماعي را بر پايه آموزش ارزش‌هاي ديني و بومي تصحيح و روابط انساني ترويج كنيم. ما بايد نگاه جنسيتي را كاهش دهيم چرا كه زنان بعد از انقلاب اسلامي موظف شدند با حجاب در حوزه عمومي حاضر شوند و اين باور وجود داشت كه زن به‌عنوان يك كالا و ابزار نبايد مورد استفاده قرار بگيرد. وارد اين حوزه نمی‌شوم كه نتيجه اين نوع نگاه چه بوده‌است، اما هدف اين بود كه توانايي‌هاي انساني زنان به حوزه عمومي منتقل شود بنابراين ما نيازمنديم كه جامعه را با اين ارزش‌ها در نظر بگيريم. شهرداري امكانات بسياري براي فرهنگ‌سازي و آموزش در اختيار دارد. می‌تواند به مردان آموزش دهد كه چگونه با زنان رفتار كنند و آنها را به‌عنوان انسان‌هايي كه فقط سوژه‌هاي جنسي هستند در نظر نگيرند. چون زنان با مردان در سرشت انساني با هم برابرند اما فيزيك متفاوتي دارند و بايد با هم در جهت رفع نيازهاي جامعه كمك كنند، بنابراين نيازمنديم زيربناهاي فرهنگي را با يك تعامل سالم مبتني بر احترام حقوق انساني متقابل تقويت كنيم اما تا به حال چقدر روي اين مسائل كار شده است؟ همين مسأله عفاف و حجاب چقدر در جامعه ما مكانيكي است، درحالي‌كه نيازمند تقويت نگاه ارزش‌مدار و محترمانه نسبت به زنان هستيم، اين كه زنان را ببريم در محيط‌هاي جداگانه با واقعيت‌هاي زندگي ما تناسب ندارد. زنان در محيط‌هاي مشترك با مردان كار می‌كنند و مهم است كه اين نگاه را تقويت كنيم. بنابراين شهرداري به دليل توانايي بسيار زيادي كه در انتقال اين ارزش‌ها با ابزار‌هاي آموزشي دارد، می‌تواند شيوه‌هاي كارآمدتري را به كار بگيرد، چون جداسازي جنسيتي راه‌حل مشكلات زنان در جامعه نيست.


تعداد بازدید :  973