احمد طالبینژاد -منتقدی که بسیاری از نوجوانان دهه شصت و هفتاد با خواندن نقدهای او عاشق و آشنای سینما شدند- میگوید که هنوز و همچنان «روز واقعه» کاملترین و تأثیرگذارترین تجربه در حوزه فیلمهای عاشورایی است. او که کتابهای «تراژدی، تعزیه، سینما» و «واقعه در قاب» را درباره جلوههای عاشورا در هنر این سرزمین نوشته، دلیل این مسأله را موانع پرشماری میداند که در مسیر تولید فیلمهای عاشورایی در سینمای ایران وجود دارد.
فکر میکنید چرا بعد از نزدیک به 30 سال، فیلم دیگری در این حوزه با این قدرت و ماندگاری ساخته نشده است؟
ساختهنشدن فیلمهای عاشورایی دلایل مختلفی دارد که مهمترین عامل در این میان عدم تمایل مدیران و البته سینماگران برای تولید این قبیل فیلمهاست.
انگیزه مدیران شاید قابل درک باشد (همان ضربالمثل دستمال بستن به سری که درد نمیکند)؛ اما سینماگران چرا؟ به خصوص که این حوزه به خاطر باورهای مردم همواره محبوب بوده و هر فیلمسازی با موفقیت در این حوزه به جایگاه بلندبالایی میرسد.
گذشته از اینکه بیشتر سینماگران با درک دشواری ساخت این نوع فیلمها سراغشان نمیروند؛ باید به این نکته نیز اشاره کرد که سینماگر در اغلب مواقع متوجه ضرورت و لزوم تولید اثری خواهد شد که پیش از او مخاطب لزوم و ضرورت تولیدش را حس کرده باشد. این عامل اصلی در تولید فیلمهای عاشورایی است: اینکه ابتدا مخاطب و بعد هم سینماگر جای خالی آن را احساس کرده باشد؛ وگرنه با اختصاص بودجه و دادن پول و امکانات نمیتوان یک جریان تولیدی مستمر برای این قبیل آثار ایجاد کرد.
پس یعنی تا زمانی که آن ضرورت اجتماعی ایجاد نشده باشد، بقیه مسائل بیاهمیت هستند؟
حالا شاید نه به این صراحت. در واقع ضرورت اجتماعی و جوشش هنری باید در کنار هم پیش آیند. به هر حال باید ابتدا به شکل طبیعی احساس نیاز برای این نوع آثار ایجاد شود و بعد میتوان دنبال راه حل برای افزایش تولید فیلمهای مذهبی بود.
درباره سطح کیفی آثاری که در این حوزه تولید شده چه؟ اینکه همانطور که گفتید بعد از 30 سال هنوز «روز واقعه» کاملترین فیلم عاشورایی است، باید دلیلی داشته باشد دیگر.
اینکه حتی «رستاخیز» احمدرضا درویش هم که با امکانات بسیار قابل توجهی ساخته شده هنوز نتوانسته جایگاه «روز واقعه» را با خدشه مواجه کند، قطعا دلیل مهمی دارد. مهمترین عامل هم در این میان فیلمنامه «روز واقعه» است که میتواند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد که این هم مدیون و مرهون شناخت بهرام بیضایی از داستانگویی، محدودیتهای روایت هنری در ایران و البته داستانی است که دارد روایت میکند. در واقع بیضایی با فهم درست این موضوع که در سینمای ما نمیتوان شخصیت ائمه را به تصویر کشید، مسیر حرکت کاروان امام حسین (ع) به سوی کربلا را دنبال میکند.