نیمه دوم هر سال با اوج گرفتن آلودگی هوا در کلانشهرهای کشور، این پرسش تکراری، پررنگ میشود که بهراستی چرا این معضل هر سال بدتر شده و کسی را یارای حل آن نیست؟ معضلی که بر اساس پیشینهها، در دنیا به بیش از ۱۴۰ سال پیش و در ایران (تهران) به سال ۱۳۴۶ خورشیدی برمیگردد.
با بروز و ظهور کرونا، ظاهرا میزان مرگومیرهای آلایندههای هوا به حاشیه رفته است؛ اگر آمار تلفات چند سال اخیر بر اثر آلودگی هوا را در کشور بررسی کنیم، به رقمی بسیار وحشتناکتر از مرگهای کرونایی دو سال اخیر میرسیم اما اینکه چرا این میزان مرگومیر چندان مورد توجه نیست و دولتهای مختلف در ۸ سال دولتداری هر کدام بهگونهای از زیربار مسئولیت آن شانه خالی میکنند و نهادهای غیردولتی نیز همین رفتار را دارند، قابل تاملتر است.براساس گزارش سال گذشته اداره کل محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری تهران، سالیانه ٣٠ هزار نفر در کشور بر اثر آلودگی هوا جان میسپارند؛ رقمی که اگر امسال بیشتر نشده باشد، حداقل ثابت مانده است؛ این رقم بزرگ اما در بررسیهای وزارت بهداشت حتی به ۴۲ هزار نفر هم میرسد؛ گروه «سلامت هوا و تغییر اقلیم مرکز سلامت محیط و کار» وزارت بهداشت اعلام کرده، مواجهه طولانیمدت با آلاینده ذرات معلق در کشور، سالیانه باعث بروز ۴۱ هزار و ۷۰۰ مورد مرگ زودرس میشود.
تلفات انسانی آلودگی هوا فراتر از کرونا
یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد تلفات انسانی آلودگی هوا فقط در سه،چهار سال گذشته بیشتر از ۱۳۰ هزار نفر آمار رسمی است که از بهمن ۹۸ تا امروز بر اثر کرونا جان باختهاند!
به نظر میرسد آلودگی هوا در تهران و شهرهای صنعتی کشور چنان عادی و تکراری شده که کسی به شمار کشتههای سالیانه آن توجه نمیکند و حتی خسارات هنگفت چند میلیارد دلاری هم توجهی برنمیانگیزد؛ رقمی که چند منبع مختلف آن را تایید کردهاند. براساس برآوردها، هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تحمیلی ناشی از آلودگی هوا بسیار زیاد است؛ تعطیلی مدارس، دانشگاهها، بازار، برخی کارخانهها، محدودیتهای رفتوآمد و ... فقط بخشی از آن است. طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت، این هزینه در ایران بیش از ۳۰ میلیارد دلار و برابر با ۲.۴۸ تولید ناخالص ملی است؛ در حوزه بهداشت، این هزینهها در کنار مرگ، شامل تشخیص و درمان یا نگهداری از هزاران بیمار آلودگی هوا میشود که سالیانه دچار بیماریهای مزمن تنفسی، سرطان، قلب و سکتههای مغزی میشوند. درباره علل و عوامل آلایندگی هوا در شهرهای صنعتی کشور تاکنون موارد متعددی برشمردهاند اما در مجموع میتوان نقش بخشهای مختلف را به این شرح (در شهر تهران) خلاصه کرد که آلایندگی صنایع ۴۰ درصد، اتوبوسها و مینیبوسها ۱۷ درصد، کامیونها ۱۶ درصد، خودروهای سواری ۱۴ درصد، موتورسیکلتها ۱۰ درصد و دیگر بخشها ۳ درصد در آلوده کردن هوای تهران نقش دارند.به این ترتیب در یک جمعبندی صنایعدولتی و شبهدولتی، نیروگاهها و پالایشگاهها و کارخانهها و خودروسازان، مسبب اصلی آلودگی هوای شهرها هستند و نقش مردم در آلودگی هوا کمتر است؛ اگرچه صفر نیست. از سویی، براساس مفاد قانون هوای پاک که در سال ۱۳۹۶ مصوب شده، بیش از ۲۰ دستگاه مختلف در کشور متولی رفع یا کاهش آلودگی هوا هستند اما با گذشت حدود ۴ سال همچنان بخشی از آییننامههای اجرایی آن مورد بیتوجهی قرار گرفتند و به مرحله اجرا نرسیدهاند.براساس این قانون، وزارتخانههای کشور، راهوشهرسازی، نفت، صمت، نیرو، بهداشت، جهادکشاورزی، ارتباطات و فناوری اطلاعات و سازمانهای حفاظت محیطزیست،، استاندارد، جنگلها، مراتع و آبخیزداری، هواشناسی،انرژی اتمی، شهرداریها و دهیاریها، بهینهسازی مصرف سوخت، پلیس راهور نیروی انتظامی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و صداوسیما نهادهایی هستند که قانون هوای پاک، مسئولیتهایی را برعهده آنها نهاده و وظایف مشخصی را تعیین کرده است.مرور نام این همه سازمان و وزارتخانه نشان میدهد، چرا معضل آلودگی هوا تاکنون لاینحل باقیمانده است؛ در واقع آنچه سبب شده هرکدام از این دستگاهها مستقیم یا غیرمستقیم، از زیر بار مسئولیت آلودگی هوا شانه خالی کنند، نبودن یک متولی مرکزی و اصلی است که وظیفه نظارت و اجرای مسئولیت دیگر نهادها را داشته باشد و به اصطلاح عملکردهای زیرمجموعهها را پایش کند.بهعنوان نمونه، اگر موضوع خودروهای آلاینده را در نظر بگیریم، مجموعهای از نهادها شامل پلیس راهور، وزارت صمت، سازمان شهرداریها و ... همگی با هم مسئولیت دارند یا در حوزه آلودگی کارخانهها، مجموعهای از حداقل ۵ وزارتخانه و ۶ نهاد دیگر باید در یک همافزایی و هماهنگی تلاش کنند که تاکنون محقق نشده است. براساس مفاد قانون هوای پاک که در سال ۱۳۹۶ مصوب شده، بیش از ۲۰ دستگاه مختلف در کشور متولی رفع یا کاهش آلودگی هوا هستند اما با گذشت حدود ۴ سال همچنان بخشی از آییننامههای اجرایی آن مورد بیتوجهی قرار گرفتند و به مرحله اجرا نرسیدهاند.از طرفی، مرور تجربه موفق برخی کشورها نشان میدهد، رفع واقعی آلودگی هوا در یک کشور، موضوعی فرابخشی و چندمحوری است که نیازمند عزمی همهجانبه از سوی نهادهای حاکمیتی است؛ اگر تجربه آلودگی هوای شهر پکن را که با الگوی حاکمیتی بسیار متمرکزی اداره میشود، کنار بگذاریم، تجربه برخی دیگر از کشورها بسیار آموزنده است.