احمد نادعلیان با بیان اینکه وقتی بقالی سرکوچه هم دوربین مداربسته دارد، تأکید میکند اگر آثار هنری شهری برایمان ارزش دارند، بهتر است دوربینهایی برای حفاظت از آنها نصب شود. این هنرمند، «فقر»، «مخالفت اعتقادی» و «ناهنجاری رفتاری» را دلایل عمده آسیبدیدن، دزدیدن یا برداشتهشدن مجسمههای شهر میداند. تجربه من میگوید این موضوع را باید در سه لایه طبقهبندی کرد. از دید من، آسیبدیدن، دزدیده یا برداشتهشدن یک مجسمه حداقل میتواند به یکی از این سه علت باشد.در مورد مجسمههای سرقتشده، دلیل اول که دلیل سادهای هم هست، این است که مجسمه اگر از آلیاژ یا فلزی گرانبها ساخته شده باشد از دید دزد، مادهای ارزشمند است. او آن مجسمه را نه از جایگاهی فکری و بهعنوان اثری هنری با ارزش مضاعف که «کیلویی» برانداز میکند. بنابراین در کشور ما، هر کجا که مواد تشکیلدهنده مجسمه مادهای ارزشمند است، باید مکان و نحوه نصب با دقت بیشتری نسبت به دیگر مجسمهها، انتخاب شود.دلیل دوم، تساهل در برخورد با آسیب است. آسیبی که خود حاصل نگرانی ایجادشده از یک خوانش است و یادآور اینکه در جامعه ما، گاهی اوقات کسانی در مورد بعضی از علایم یا نشانهها روایت یا تفسیری میدهند که مثلا بارها در مورد طرح میدان انقلاب یا برج آزادی شنیدهایم. هرچند در معماری، این تفسیر که مثلا اگر این عدد در اینجا واقع شده است، پس این حکمت یا نکبت را همراه دارد، به سختی میتواند موجب جابهجایی یا هر اقدام دیگری در مورد آن بنا شود اما کارهای کوچک به راحتی میتوانند مورد آسیبهای ناشی از این تفاسیر قرار بگیرند و نمونهاش اثری از خودم که آسیب واردشده به آن میتواند حاصل نگرانی و دلواپسی باشد. دلیل سوم از نظر من، نیاز مادی یا مخالفت اعتقادی نیست. آسیبزدنها گاهی حاصل نوعی ناهنجاری رفتاری یا اجتماعی است. این ناهنجاری ناشی از این است که در جامعه، جایی برای اینکه افراد از دوران کودکی و در سنین کم مفهوم لذت، بازی و آزادکردن نیروی نهفته را تجربه کنند، وجود نداشته و در نتیجه در جوانی و میانسالی برداشتن قسمتی یا تمام اثری که گمان میکنند میتوان به آن آسیب زد، تبدیل به تفریحشان شده است.