شماره ۲۲۳۶ | ۱۴۰۰ چهارشنبه ۸ ارديبهشت
صفحه را ببند
قرآن و معجزه

حجت‌الاسلام سید احمد هاشمی‌نژاد| اینكه انبیاء قادر به انجام معجزه هستند بدان معناست قادرند كاری را صورت دهند كه خلاف عادت است و دیگران ناتوان در انجام آن هستند. در مقام مثال مریضی را خدمت امام(ع) می‌برند و او شفا پیدا می‌كند. انجام گرفتن این كار خلاف قانون حاکم بر نظام طبیعت و خلقت است و این قدرت امتیازی است بر دیگر افراد. پیامبر(ص) در باب قرآن و معجزه راستین خود از زبان خداوند می‌فرماید: «اگر می‌توانید مثل آن را بیاورید.» بنا به اقتضای زمان معجزات نیز انواع مختلف داشتند، در مقام مثال در عصر حضرت موسی(ع) سحر و جادوگری رواج داشت و موضوع رایج میان مردم بحث تبدیل ریسمان به مار بود. بنابر این در چنین موقعیتی وحی می‌آید كه ای موسی عصای خود را بینداز تا مبدل به اژدهایی شود و آن ریسمان‌ها را بخورد. چنین معجزه‌ای برای مردم آن عصر و در آن محیط قابل درك بود و دارای منطق، چرا كه در آن روزگار هر كه سحر و جادویی بزرگ‌تر و فوق دیگران می‌داشت گفتارش مقبول‌تر بود. ولیكن عصر پیامبر اكرم حضرت محمد(ص) زمان فصاحت و بلاغت است، برای همین خداوند در برابر منكران معجزه بودن قرآن می‌فرماید: «فأتوا بسورة من مثله»، یعنی اگر می‌توانید مثل این سوره‌ای را بیاورید و بعد بلافاصله می‌فرماید: «ولن تفعلوا»، یعنی هرگز نمی‌توانید این كار را انجام دهید. حال با استناد به این كه كسی نمی‌تواند چیزی ورای مطالب قرآن و یا حتی هم سطح آن بیاورد، این کتاب آسمانی معجزه تلقی می‌شود. تنها دستاورد مطرح عربستان در عصر نبی اكرم(ص) فصاحت و بلاغت بود كه قرآن می‌فرماید: «من بلیغ‌تر و فصیح‌تر از شما هستم، اگر می‌توانید مثل من را بیاورید». در این شرایط بلیغ‌ترین كلام و صحیح‌ترین مفاهیم از آن معجزه بزرگ زمان یعنی قرآن است. به لحاظ لغوی نیز معجزه از اعجاز گرفته شده است و اعجاز چند معنا دارد. احساس عجز و ناتوانی در دیگری و یا ایجاد عجز و ناتوانی و درماندگی در دیگری. در اصطلاح معجزه عملی است كه متكی به هیچ كدام از علوم و فنون و هنرهای نظری نبوده و قابل تعلیم نباشد.

 


تعداد بازدید :  252