شماره ۲۲۳۱ | ۱۴۰۰ پنج شنبه ۲ ارديبهشت
صفحه را ببند
شیخ طوسی و بیابان‌نشین‌ها

از ابوجعفر محمد بن حسن معروف به «شیخ طوسی» (متوفى به سال 460 در نجف)، از علماى بزرگ اسلام در قرن پنجم و مؤسس حوزه علميه نجف، نقل شده است: «از غرائب روزگار كه من را شدیدا تكان داد و به حال خود متوجه شدم یکی اين بود كه: درباره انواع و اقسام داد و ستدها و تجارت‌ها، كتابى جامع نوشتم و نهايت كوشش را در تكميل آن نمودم و در اين مورد، همه كتاب‌هاى مربوطه را ديدم. آن زمان با خود مى‌گفتم كامل‌ترين كتاب را راجع به مسائل خريد، فروش و تجارت نوشته‌ام و در اين باره، اطلاعات من از همه بيشتر است. تا اين كه در مجلسى دو نفر باديه‌نشين نزد من آمدند و درباره خريد و فروشی که ‍بين خودشان انجام گرفته بود، چهار سؤال از من پرسیدند و من هيچ يك از آنها را نتوانستم پاسخ دهم! سرم را پایين انداختم و در مورد اين پيشامد، غرق در فكر شده بودم. آنها به من گفتند: «آيا در نزد تو جواب سؤال ما نيست با اين كه تو زعيم و بزرگ اين جماعت هستى؟» گفتم: «خیر.» پرخاشى كردند و رفتند. سپس بازگشتند و نزد كسى كه من همه شاگردانم را از او مقدم مى‌داشتم، آمدند و مسأله خود را از او پرسيدند. او پاسخ آن‌ها را بى‌درنگ به طور كامل داد. آنها قانع شدند و در حالى كه خشنود از پاسخ او بودند، رفتند. اين پيشامد پند و نصيحت كوبنده‌اى براى من بود، كه به خود آيم و هرگونه خودپسندى را از خود دور سازم و ديگران را كوچك نشمرم، بلكه در برابر همه، متواضع و فروتن باشم. آرى اين احساس كوچكى در برابر دو نفر بيابان‌نشین مرا تكان داد و درس بزرگى به من آموخت.»

 


تعداد بازدید :  379