شماره ۲۱۵۶ | ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۴ دي
صفحه را ببند
دمیدن بر صور ‌اسرافیل

میرزا جهانگیرخان شیرازی سری پرشور داشت و پس از اتمام تحصلات در دارالفنون وارد انجمن‌های مخفی مشروطه‌خواه شد. همان زمان با دهخدا و میرزا ابوالقاسم تبریزی آشنا شد. آنها می‌خواستند کاری کنند که تأثیرگذار باشند پس به فکر چاپ روزنامه‌ افتادند. نهایتا امتیاز «صور‌اسرافیل» را به نام میرزا قاسم‌خان تبریزی از وابستگان دربار گرفتند، ولی در ‌‌‌نهایت جهانگیرخان سردبیری روزنامه را بر عهده گرفت. 113 سال پیش، برابر با چهاردهم دی 1286 خورشیدی، نخستین شماره صور اسرافیل از جراید مهم و مؤثر صدر مشروطیت منتشر شد. پس از انقلاب مشروطه ده‌ها جریده در تهران، رشت، تبریز و دیگر شهرستان‌های ایران انتشار یافتند اما نقش سدشکن صور اسرافیل را در این دوران نباید از یاد برد. این جریده به صورت هفتگی منتشر می‌شد و جذابترین بخش آن از دید مردم ستون طنزش بود که با عنوان «چرند و پرند» توسط علی اکبرخان دهخدا نوشته می‌شد. این سبک نگارش در ادبیات فارسی آن دوران بی‌سابقه بود و مکتب نوینی را در عالم روزنامه‌نگاری ایران و نثر معاصر پدید آورد. صور اسرافیل همچنین نخستین جریده‌ای بود که در ایران به طور رسمی در کوچه و بازار به دست روزنامه‌فروش‌ها به فروش می‌رفت. در نخستین سرمقاله آن، مراد و هدف روزنامه اینگونه اعلام شده بود: «تکمیل معنی مشروطیت، حمایت از مجلس شورای ملی و معاونت روستاییان و ضعفا و فقرا و مظلومین». مرامنامه روزنامه نیز از زبان نویسندگان آن چنین آمده بود: «از تهدید و هلاکت بیم و خوفی نداریم و به زندگی بدون حریت و مساوات و شرف وقعی نمی‌گذاریم. تملق از کسی نمی‌گوییم و به رشوه گول نمی‌خوریم و اغراض نفسانی به کار نمی‌بریم، بد را بد و خوب را خوب می‌نویسیم». بالای صفحه نخست آن منقش بود به تصویری تخیلی از یک فرشته‌‌ با دو بال، در حال دمیدن بر یک شیپور. بر روی امواج ساتع شده از شیپور نیز شعارهای گردانندگان هفته‌نامه، یعنی «حریت»، «مساوات» و «اخوت» نقش بسته بود. صور اسرافیل در طول انتشار خود دچار مشکلاتی شد کما اینکه چندین بار نویسندگان آن را تکفیر کردند و بارها بساطش را در هم پیچیدند. این جریده سرانجام پس از 32 شماره، در پی به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه قاجار و قتل میرزا جهانگیرخان تعطیل شد. دهخدا چند شماره از صور اسرافیل را در اروپا منتشر کرد، اما این دیری نپایید و پس از مدتی برای همیشه به محاق رفت.


تعداد بازدید :  322