[مریم رضاخواه] کشف چهار جسد در مدت 10 روز در چهار استان گیلان، خراسان رضوی، مازندران و تهران معمای پیچیدهای را پیشروی پلیس گذاشته است. جسد یک مرد در شفت، دو زن در تهران و مشهد و یک کودک در ساری کلاف سردرگمی است که تیمهای پلیسی کشور همچنان در حال تحقیق و بررسی روی این چهار پرونده هستند.
اجساد دو زن در سطل زباله در تهران و مشهد پیدا شده است و جسد مردی سیوپنج ساله در جنگلهای اطراف منطقه امامزاده اسحاق شفت. آخرین جسد هم مربوط به پسربچهای پنج ساله است که زیر بوتههای بوستان آفتاب کشف شد. چهار پروندهای که نه هویت مقتول مشخص است و نه عامل جنایت و نه علت جنایت. در این پروندهها تنها جنسیت قربانیان محرز است. هیچ ردی از قاتل نیست. جنایتهایی رازآلود با قربانیان مرموز. پروندههایی که پلیس به دنبال سرنخی از قاتلان است و انگیزههای احتمالی آنها.
دوشنبه هفتم مهرماه مرکز اطلاعرسانی نیروی انتظامی مازندران اعلام کرد که جسد پسربچهای پنج ساله درحالیکه در پتویی پیچیده شده بود، زیر بوتههای بوستان آفتاب ساری کشف شد. علت مرگ این کودک هنوز مشخص نیست و بعد از ارسال جسد به پزشکی قانونی مشخص میشود. عوامل انتظامی در حال بررسی ماجرا هستند.
ششم مهر ماه هم پیدا شدن جسد دختری بیستوپنج ساله در سطل زبالهای در زعفرانیه خبرساز شد. جسد داخل گونی بود و در یکی از سطلهای مکانیزه خیابان آصف منطقه زعفرانیه. مأموران شهرداری جسد این دختر را پیدا کردند و به پلیس اطلاع دادند. دست و پای او را با یک پارچه بسته بودند و در داخل دو گونی که به هم دوخته شده بود، قرار داده بودند. این جسد که در داخل سطل زباله کشف شد، فاقد هر گونه آثار ضرب و جرح و از ظواهر آن مشخص بود که ساعات طولانی از مرگ این دختر جوان نگذشته است. با حضور مأموران آگاهی و تشخیص هویت، پرونده درباره کشف این جسد تشکیل شد و بررسی درباره آن ادامه دارد.
اول مهر ماه هم جسد مردی حدودا سیوپنج ساله در جنگلهای اطراف منطقه امامزاده اسحاق شفت پیدا شد. او هم مانند دیگر اجساد نه هویتش مشخص است، نه علت مرگش. جسد کشفشده برای بررسی دقیق علت مرگ به پزشکیقانونی منتقل شده است تا دلیل مرگ مشخص شود و کارآگاهان با به دست آوردن اطلات هویتی سرنخی از این ماجرا پیدا کنند.
این پایان ماجرا نبود و سریال کشف اجساد ادامه داشت. سیام شهریور ماه هم کارگرهای شهرداری مشهد موقع انتقال زبالهها پای جسدی را دیدند. کارگران بدون اینکه اجازه بدهند کسی به صحنه نزدیک شود، موضوع را به پلیس 110 اعلام کردند و دقایقی بعد تیمی از افسران کلانتری قاسم آباد در محل واقع در انتهای بلوار شریعتی خیابان ابرار چهار حاضر شدند. مأموران با کشیدن نوار زرد رنگی که رویش نوشته شده بود «صحنه جرم، ورود ممنوع» وارد فاز بررسی و تحقیق شدند. در بررسی های بعدی مشخص شد که جسد متعلق به زنی بین سی تا چهل ساله بوده که دست چپش احتمالا بر اثر شکستگی هنوز درون گچ بود. مانتوی مشکی، شلوار سفید و روسری مشکی بر تن جسد بود. ضربه های چاقو شانه های مقتول را خراشیده بود. اما کبودی دور گردن نشان می داد که زن جوان بر اثر خفگی جان باخته است. هیچ وسیله و کارت شناسایی همراه مقتول نبود. جسد برای مشخصشدن علت دقیق مرگ و همچنین احراز هویت به پزشکی قانونی منتقل شد.
صحنه جرم از مهمترین موضوعات تشخیص هویت است، بهخصوص در صحنههای مرگ و قتل مشکوک. در همین صحنههای جرم است که در بیشتر موارد هویت اجساد مشخصمیشود. تشخیص هویت با روشهای مختلفی قابل انجام است که از متداولترین آنها ثبت اثر انگشتان و علایم ظاهری افراد ازجمله رنگ چشم، مو، چهره و خصوصیات ویژه فردی است. گاهی اوقات به دلیل گذشت زمان و پوسیدگی اجساد و باقیماندن طولانی جسد در آب، سوختگی اجساد در آتشسوزیها، انفجار یا سقوط هواپیما و غیره روشهای معمول قابل انجام نیست. یکی از مهمترین بخشهای تشخیص هویت هم بررسیهای پزشکیقانونی است. مستندات جمعآوریشده توسط تیمهای بررسی صحنه جرم به دایره تطبیق پلیس آگاهی ارسال میشود تا گره این کلافهای سردرگم باز شود.
اینها نمونهای از پروندههای پیچیده کشف جسد در 10 روز اخیر است. زمان در همه این پروندهها معنا ندارد. اما در همه مراحل پلیس، بازپرس و قاضی روند پروندهها را رسیدگی میکنند تا به هویت اجساد و قاتل برسند. اما گاهی هم با وجود مدت زمان طولانی هیچ ردی از قاتل به دست نمیآید. قاتلانی که بدون گذاشتن سرنخ دست به جنایت زدهاند و فرار را بر قرار ترجیحدادهاند و زندگی روزمره خود را دنبال میکنند.