[شهروند] اینکه برخی ورزشها موجب افزایش سطح آدرنالین خون میشوند، امری است غیرقابل انکار. اما آنجایی که ورزش حکم خطرکردن و به استقبال حادثه رفتن را پیدا میکند، فقط حادثهجویان و نه صرفاً کسانی که ورزش کردن را برای سلامتی مفید میشمارند پا در عرصه عمل گذاشته و به پیشواز مرگ میروند.
موجسواری: به خودی خود چندان ورزش خطرناکی نیست، اما وقتی از موجسواری روی موجهای بزرگ، عظیم و خطرناک صحبت به میان میآید، وضع فرق میکند. موجهایی که درباره آنها صحبت میکنیم، حداقل 6 متر ارتفاع دارند! این امواج علاوه بر بزرگی، قدرت و سرعت زیادی هم دارند، بهطوری که قبل از اینکه موج اول تمام شود، موج دوم در کمتر از 20 ثانیه میرسد. برخلاف تصور عمومی، لحظه صعود روی موجها چندان خطرناک نیست و بیشترین خطر در حالت سقوط و پایین آمدن عارض میشود. زنده ماندن در یک موج امکانپذیر است، اما از سه موج، تقریبا هرگز اتفاق نمیافتد. خطر این مرحله سوای از احتمال غرق شدن، به دلیل وجود اجسام کف اقیانوس است. فرقی نمیکند چه چیز در کف اقیانوس است، شن و ماسه، سنگ، سنگریزه یا مرجان! هر چیزی ممکن است خطرآفرین باشد. علت سادهای هم دارد. موجسوار روی موجی میایستد که قدرت تخریب دارد، از اینرو با سقوطی که اتفاق میافتد، موجسوار با سرعت زیاد به اجسام کف اقیانوس برخورد میکند. یکی از خطرناکترین اجسام اقیانوسی «سنگ» است. بسیاری از موجسواران در برخورد با سنگها آسیب میبینند. حتی اگر ورزشکاری از برخورد با سنگها جان سالم به در ببرد، احتمالا دچار گزیدگی مرجانها شده یا زبالهها و قطعات شکسته صدفها در بدنش فرو میرود!
لژسواری خیابانی: این ورزش خیابانی از زمانی رایج شد که اسکیتبُردسواران فهمیدند اگر روی تختهها دراز بکشند، سرعتشان بیشتر میشود. سرعت سورتمه در حالتی که بدن درازکش و صاف است بیشتر میشود، چراکه مقاومت جسم در برابر هوا کمتر میشود و به اسکیتسوار امکان میدهد که با صرف کمترین میزان انرژی، بالاترین سرعت را داشتهباشد. از آنجایی که بدن لژسوار به سطح زمین خیلی نزدیک است، احتمال برخورد با زمین یا خراش دست و پا زیاد است. تصور کنید لژسوار با سرعت بسیار زیاد در حال حرکت است و ناگهان پوست دستش روی زمین کشیده میشود! این حادثه در عرض چند ثانیه شدت وحشتناکی میگیرد، چراکه پوست از بین میرود و سطح زمین، استخوان را میساید. کسانی که بهطور حرفهای لژسواری یا سورتمهسواری میکنند میبایست تجهیزات حفاظتی مثل لباس و شلوار ایمنی بپوشند، اما اکثراً این کار را نمیکنند، چراکه معتقدند لباس وزنشان را زیاد میکند و مانع از شتاب سورتمه میشود! کبودی، کوفتگی، شکستگی استخوان، دررفتگی مفاصل و تصادف با وسایل نقلیه از شایعترین آسیبهای این ورزش است.
غواصی غار: برای انجام این ورزش نیاز است غواص تا اعماق اقیانوس برود. غواصهای غارپیما میبایست نقشهای به همراه داشته باشند و از همان راهی که به عمق میروند، به سطح آب برگردند. یک حرکت اشتباه یا خطایی کوچک ممکن است گم شدن یا مرگ غواصها را موجب شود. از خطراتی که غواص غارپیما را تهدید میکند نبود تجهیزات کافی، گمشدن، تمام شدن کپسول اکسیژن، گیر افتادن در فضاهای بسته، گرفتار شدن در محیطهای تاریک، مواجه شدن با حیوانات زیر آب و هزاران اتفاق ریز و درشت دیگر است. درصد احتمال بروز خطا شاید کم به نظر بیاید، اما بسیاری مرتکب خطاهایی میشوند که غالبا قاتل جانشان میشود. تجهیزات مورد نیاز غواصی در غار تقریبا دو برابر تجهیزات غواصی در آبهای آزاد است. این تجهیزات شامل دو مخزن هوا، رایانه دستی، چراغ قوه و لباس کاملا حرفهای است. طبق آمارها، 95درصد از غواصان غارپیمایی که جانشان را از دست میدهند، به درستی آموزش نمیبینند و از حد مجاز فراتر میروند، وگرنه حرفهایها میدانند که در هر جا چطور باید عمل کنند. هر سال تقریبا 10 غواص غار جانشان را از دست میدهند.
بیس جامپ یا سقوط آزاد: «سقوط آزاد» بر فراز خیلی از برجها، ساختمانها، دکلها، آنتنهای ماهوارهای، پلها و صخرهها اتفاق میافتد. بسیاری از کسانی که بهطور حرفهای این ورزش را انجام میدهند، معمولا ارتفاعهای مختلفی برای پریدن انتخاب میکنند. این ورزش دیوانهوار به غیر از دل و جرأت شیر، نیازمند یک سازه ثابت و یک لباس مخصوص است. نام این لباس «لباس بالدار» یا «وینگسوت» است. در قسمت پشت وینگسوت، محفظهای قرار دارد که چتری در آن قرار میگیرد. تشخیص زمانبندی باز کردن چتر یا بالهای وینگسوت، کار بسیار سختی است. از سال 1978 آمار تلفات این سرگرمی بهشدت افزایش یافته است. این ورزش به دلیل پرمخاطره بودن، تقریبا در اکثر نقاط دنیا غیرقانونی است و در صورت مشاهده، با ورزشکاران برخورد جدی میشود، حتی بسیاری دستگیر میشوند!
برگردان از thefactsite