شماره ۲۰۶۱ | ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۸ شهريور
صفحه را ببند
کسی در انتظار خبری نشسته است
روزجهانی ناپدیدشدگان زمانی است برای تفکر در مورد دلتنگی کسانی که عزیزان خود را بدون هیچ توضیحی از دست داده‌اند و عزمی جدی برای یافتن گمشدگان

‏  [ژان نیکولاس مارتی -رئیس نمایندگی کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ در لیبی] تصویری که در سراسر جهان دیده شده: مهاجرانی که سعی دارند در اوج استیصال دریا را از سواحل لیبی درنوردیده و خود را به اروپا برسانند. البته خیلی از آنها موفق نمی‌شوند، درحالی‌ که اجساد بی‌نام‌شان روی سواحل پیدا و زندگی و خانواده‌هایی که پشت‌سر گذاشته‌اند، در ‌هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند. معمولا اخبار و داستان‌های مهاجران در لیبی در مورد سفری است که در پیش می‌گیرند. آنچه ناگفته می‌ماند، همان چیزی است که پشت‌سر می‌گذارند: خانواده‌هایی در لیبی، اتیوپی، اریتره، سودان، سومالی و دیگر کشورها که عزیزان خود را در آغوش کشیده و با آنها وداع گفتند، ولی بعد هیچ خبری از آنها دریافت نکردند. روز نهم شهریور به‌عنوان روزجهانی ناپدیدشدگان نام‌گذاری شده است: روزی برای یادآوری نگرانی خانواده‌های مفقودانی که در آتش انتظار برای روشن‌شدن سرنوشت عزیزان خود می‌سوزند. در لیبی، جایی که درگیری و مهاجرت عامل جدایی اعضای خانواده‌ها هستند، این روز اهمیتی دوچندان دارد.
کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ اسامی بیش از 1600نفر را به‌عنوان مفقود در لیبی ثبت کرده است. پشت این عدد، صدها خانواده‌ای هستند که در لیبی یا خارج از این کشور به شبکه نهضت بین‌المللی صلیب‌سرخ و هلال‌احمر مراجعه و درخواست جست‌وجوی خویشان خود در لیبی را ارایه کرده‌اند. خیلی از آنها کودک هستند. با این حال، با توجه به بزرگی حجم مهاجرت‌ها در درون کشور و سال‌های متمادی درگیری، به نظر می‌رسد که این رقم فقط نشانگر نوک کوه یخ باشد. مهاجران مفقود تنها کسانی نیستند که از سرنوشت‌شان خبری در دست نیست. 9‌سال جنگ، حقایق هولناک و غم‌انگیزی را به همراه داشته است: به مردم به چشم دشمن یا تهدید امنیتی نگاه می‌شود، اعضای خانواده‌ها در زمان حملات هریک به سمتی فرار می‌کنند و جنگجویان در میدان کارزار کشته شده و در گورهای بی‌نام و نشان دفن می‌شوند.
خانواده‌ها معمولا با امید فراوان پیش ما می‌آیند ولی به ‌زودی می‌فهمند که یافتن پاسخی در مورد آنچه بر سر عزیزان‌شان آمده، بسیار پیچیده و دشوار است. این سوگنامه فقط به لیبی محدود نشده و در مناطق جنگی سراسر جهان به چشم می‌خورد. من درطول مدت کارم در کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ فهمیده‌ام که نه کشورها مهم هستند و نه جنگی که در آنها رخ داده، بلکه این درد و رنج خانواده‌ها از مفقودشدن عزیزان‌شان در سراسر جهان مشترک است.
در ازای هر فردی که مفقود می‌شود، کسی هست که در جست‌وجوی او بوده و چشم انتظار خبری از اوست؛ مثل یک مادر، یک همسر، یک پدر، یک کودک، یک خواهر یا برادر و یک دوست دوران کودکی. برای این افراد گذر زمان دردی را دوا نمی‌کند، بلکه فقط پاسخی برای پرسش‌هایشان می‌تواند مرهمی  باشد
 بر زخم‌شان.
سه‌سال پیش رشید داشت با خانواده خود از یک مراسم عروسی به خانه بازمی‌گشت که یک گروه از مردان مسلح او را با خود بردند. پدرش همه جا به دنبال او گشت، ولی همیشه بدون پسرش یا دانستن اینکه چه اتفاقی برایش افتاده، به خانه بازمی‌گشت.  سپس پدرش به دفتر کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ مراجعه و یک درخواست جست‌وجو ثبت کرد، که به ما امکان داد نزد مقامات رفته و در مورد وضع رشید پرس‌وجو کنیم. همین هفته پیش پدرش به امید آنکه پیشرفتی در پرونده ایجاد شده باشد، زنگ زد. رشید امروز 28ساله می‌شود، درحالی‌ که ناپدیدشدنش برای والدین و خواهران و برادرانش خلأ بزرگی را به وجود
 آورده است.
همین اتفاق برای خواهر حمید هم رخ داد که در ‌سال 1398 لیبی را با شوهر و پسرش با قایق به سمت ایتالیا ترک کردند. قایق آنها در نزدیکی ساحل ایتالیا واژگون شد، ولی درحالی ‌که خیلی از مسافران نجات یافتند، تعداد زیاد دیگری شامل خواهر او هرگز پیدا نشدند. حمید این راز را از مادر خود مخفی کرده است تا باعث ناراحتی او نشود.
برای کارکنان بخش بشردوستانه، کمک به خانواده‌ها برای ثبت‌نام و درخواست جست‌وجوی خویشانِ مفقودشان از نظر عاطفی چالش‌انگیز است. یکی از همکاران لیبیایی به من گفت که خانواده‌ها اغلب با امید فراوانی به ما مراجعه می‌کنند ولی به ‌زودی متوجه می‌شوند که یافتن پاسخی در مورد آنچه بر سر عزیزان آنها آمده، کاری بسیار پیچیده و دشوار است. همکاران من که تمام وقت خود را به این کار اختصاص داده‌اند، باید بین احساسات خود و مدیریت توقعات توازن به وجود آورند تا جلوی قطع امید و دلشکستگی بیشتر افراد گرفته شود. از سوی دیگر، خانواده‌ها هم از اینکه کسی را یافته‌اند تا به او اعتماد کرده و به حرف‌هایشان گوش کند، احساس خوبی دارند، چراکه این موضوع را نمی‌توانند با دیگر اعضای خانواده که درد مشابهی دارند، در میان بگذارند. رنج خانواده‌های مفقودان جدی و شدید است. رسیدگی به این مشکل هم مستلزم درک نیازهای این افراد و قبول اندوه ناشی از زندگی بدون هرگونه خبری در مورد سرنوشت اعضای خانواده و اثر ویرانگر آن است. در رابطه با مفقودانی که جسدشان پیدا می‌شود، کمترین کاری که از دست ما برای آنها و خانواده‌شان برمی‌آید، کمک به دفن کرامت‌مندانه جسد طبق عرف و سنت محلی است.
با این حال، ما معتقد هستیم پایان شب سیه سپید است: پارسال توانستیم به روشن‌شدن سرنوشت 41نفر که بنا به گزارش خانواده‌ها در لیبی مفقود شده بودند، کمک کنیم. در بزرگداشت روزجهانی ناپدیدشدگان یادآوری این موضوع لازم است که خانواده‌های مفقودان مستحق حمایت و گرفتن جواب هستند و مقامات و طرف‌های درگیر در وهله اول مسئولیت دارند تا هر آنچه از دست‌شان برمی‌آید را برای کمک به آنها و پیشگیری از مفقودی افراد بیشتر انجام دهند.


تعداد بازدید :  293