[شهروند] «سیمکارت شاد برای داشتن اینترنت ایمن بهزودی در میان دانشآموزان عرضه میشود.» خبری که وزیر آموزشوپرورش از آن گفت تا کمی از دغدغه اولیا کاسته شود. اولیایی که هنوز در مورد چگونگی شروع سال تحصیلی و در میانه بایدها و نبایدهای آن بلاتکلیف ماندهاند. محسن حاجیمیرزایی گفته بود: «در شرایط شیوع ویروس کرونا باید استفاده مناسبی از ظرفیتها شود تا مخاطرات به حداقل برسد.» البته او از تلاش برای به حداقل رساندن مخاطرات در جامعه با کمک وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گفته بود: «درصددیم با عرضه سیمکارت شاد یک محیط امن در شبکه مجازی ایجاد کنیم.» هرچند باید منتظر ماند و دید «شاد» جدید تا چه میزان میتواند محیط امن مورد نظر وزیر را مهیا کند.
تهدیدی که فرصت هم هست
کرونا که مدارس را به تعطیلی کشاند، دانشآموزان هم خانهنشین شدند. تلویزیون و تبلتها شدند دریچه آنها به دنیای درس و مدرسه. امتحانات برگزار و به هر ترتیبی بود سال تحصیلی گذشته تمام شد تا دانشآموزان با تنفسی کوتاه، از پانزدهم شهریور سال تحصیلی جدید را شروع کنند؛ سال تحصیلیای که در حضوری و غیرحضوری بودنش هنوز شائبههایی وجود دارد و قرار است جولاندادن کرونا تکلیف آن را مشخص کند. سیدمحسن اصغری نکاح، روانشناس کودک و نوجوان معتقد است کرونا آموزشوپرورش را غافلگیر کرده، آموزشوپرورشی که پیش از این باید دنیای مجازی را محک میزد تا حالا با آزمون و خطا پیش نرود و دلواپس آسیبهای این میدان جدید نباشد. او به «شهروند» میگوید: «در آموزش مجازی باید خطرات را هم در نظر گرفت. باید دید در مقابل آموزشی که به دانشآموزان داده میشود چه آسیبهایی آنها را تهدید میکند.» وابستگی به فضای مجازی، منزوی شدن دانشآموزان در هر رده سنی، دور بودن از قوانین تعامل به دلیل نبود کلاسهای حضوری و ... آسیبهایی است که بعد از کوچ کرونا بیش از گذشته به چشم خواهند آمد. «باید فکر اساسی کرد. فضای مجازی ملی، دغدغهای که قبل از این هم در مورد آن صحبت شده میتواند بخشی از این آسیبها را به حداقل برساند و خیال اولیا را راحت کند.» آموزش مجازی، راهکاری برای حفظ سلامت دانشآموزان؛ راهکاری که پیش از این هم دردسرهای خاص خود را داشت و نبود اینترنت و دسترسی نداشتن بخشی از دانشآموزان به گوشی هوشمند را به رخ کشید تا کمبودهای این راهکار بیش از پیش به نمایش گذاشته شود. «کلاسهای حضوری حتی برای کوتاهمدت هم شده، برگزار شود. نمیتوان همه مسئولیت آموزش را به دوش فضای مجازی انداخت و منتظر آسیبهای آن ماند.» شبکه شاد به کمک فضای مجازی آمد تا آموزشوپرورش پرتوان در تعطیلات مدارس ظاهر شود؛ حضوری که به اعتقاد اصغری نکاح باید قویتر از گذشته ادامه یابد؛ حضوری با تولید محتوای غنی و خلاق. «رسانه ملی میتواند کمکحال آموزشوپرورش باشد، البته برنامهها باید از پختگی لازم برخوردار باشد.» این روانشناس کودک معتقد است پیشگیری راهکار مناسبتری است برای ورود به دنیای مجازی. «در برنامهریزیهای آموزشی باید همه بخشهای جامعه را در نظر گرفت. آموزش مجازی در کنار تهدید بودن، فرصت هم هست.»
کنترل را اولیا بهعهده بگیرند
آموزش مجازی نمیتواند همپای آموزش حضوری پیش برود، بر همین اساس آموزشوپرورش مبنا را بر آموزش حضوری قرار داده چون ارتباط دانشآموزان، تعاملات اجتماعی و .. را در این شکل از آموزش داریم. زهرا علیاکبری، کارشناس آموزشی معتقد است آموزش مجازی انتخاب بسیاری از کشورهاست و تنها به مدارس ایران محدود نمیشود. انتخابی که شبکه شاد را در ایران باب کرد تا برای اولینبار آموزش کشور، دنیای مجازی را امتحان کند. «قبل از این هم آموزشوپرورش باید آموزش مجازی را راهاندازی میکرد اما کرونا فرصت خوبی بود برای این شروع.» شبکه شاد که دریچه ورود آموزشوپرورش به آموزش مجازی بود، انتقاداتی به خود دید. ایراداتی که آموزشوپرورش سعی دارد برای سال تحصیلی جدید آنها را مرتفع کند. ایراداتی که قرار است با اضافه شدن آپشنهایی برطرف شود. «اگر قابلیتهای شبکه شاد بالا برود دانشآموز در بستر متعلق به آموزشوپرورش، آموزش میبیند. ولی اگر شاد همان شاد فروردین و اردیبهشت باشد، نمیتواند بستری مناسب برای آموزش باشد.»آسیبهای اجتماعی بخش لاینفک فضای مجازی است؛ واقعیتی که محدود به شهر یا کشور خاصی نیست و همهگیر است. هرچند کشوری همچون سوئد فضایی کنترلشده برای دانشآموزان مهیا کرده و میتواند تمام فعالیت دانشآموزان را ردیابی کند. «ما هم باید چنین ویژگیای داشته باشیم اما در این مرحله به امکانات دسترسی نداریم، بنابراین مشارکت اولیا اهمیت مییابد.»
چاقوی دولبه خطرناک
«کودکان امروز با وسایل ارتباط جمعی به دنیا آمدهاند و چشم که باز کردهاند، خود را در شبکهای جهانی دیدهاند.» «محمد» یکی از اولیاست که پسر هفتسالهاش مدرسه رفتن را با کرونا و آموزش مجازی تجربه میکند. «چند دقیقه تبلت را به دست فرزندتان بدهید و بروید به کارتان برسید. اگر به اینترنت متصل باشد، میبینید که با وجود فیلتر اینترنت و فعال نکردن پروکسی، بچه میتواند با انبوهی مطالب غیرمرتبط مواجه شود.» تبلیغات جورواجور میان بازیها دلواپسی «محمد» و بسیاری از اولیاست. «حجم عظیمی از تبلیغات بین نرمافزارها و بازیها هم اجرا میشوند که ما بهعنوان والدین نمیتوانیم از دسترسی به آنها جلوگیری کنیم. کودک امروز با یک اشاره یاد میگیرد چطور از گوگلپلی استفاده کند، چطور ابزارهای جستوجوگر را باز کند و چطور حتی موضوع دلخواهش را تایپ کند.» «محمد» فضای مجازی را بخش لاینفک زندگی امروزی میداند؛ بخشی که به تعبیر او چاقوی دولبه است. «در زمان گذشته، مادر میتوانست به کارهای روزمره برسد و در خلال کار، سری هم به فرزندش بزند که آیا سر تکالیف مدرسه نشسته یا نه. اما حالا وقتی کودکی پای تبلت، گوشی یا کامپیوتر نشسته، از کجا مشخص میشود که درحال انجام چه کاری است؟ والدین بههرحال نمیتوانند تمام ساعات بالای سر فرزند بایستند. برای همین باید بسیار سریع فکری به حال این موضوع کنند، چون اگر کلاسهای غیرحضوری فعالتر شود، بحث فیلترینگ برای کودکان هم بسیار ضروری خواهد بود.» «مرضیه» هم در کنار دلواپسیهای شروع سال تحصیلی در دوران کرونا دغدغه فضای مجازی را برای دختر 10سالهاش دارد. «به بهانه درس، سرشان در گوشی است. هیچ کاری هم نمیشود کرد.» به باور او، امر و نهی کردن مدام هم آسیبهای خود را دارد، هرچند نمیتوان با خیالی آسوده آنها را با دنیای مجازی تنها گذاشت. «برای سال تحصیلی تصمیم گرفتهام از مشاوره روانشناس استفاده کنم. ما پدر و مادرها که علامه دهر نیستیم. با تجربه کودکی خودمان هم که نمیتوانیم پیش برویم.»
جای خالی فیلترینگ متناسب با سن کاربر
[محمدرضا حمیدینژاد|آموزگار] وقتی که به ما خبر دادند قرار است آموزش مجازی به شکلی وسیعتر مورد استفاده قرار بگیرد، چند مشکل داشتیم؛ اول اینکه همه خانوادهها گوشی هوشمند ندارند. دوم اینکه ممکن است خانوادهای گوشی هوشمند داشته باشد اما نتواند برای خرید یک گوشی اضافه برای آموزش مجازی هزینه کند؛ مخصوصا مناطقی که من در آن تدریس میکنم، جزو مناطق محروم است. طبیعتا در این مناطق، گوشی هوشمند در دسترس نبود که بخواهیم از این طریق آموزش بدهیم. نکته سوم اینکه خیلی از مردم اصلا بستههای اینترنتی نداشتند و حتی خرید اینترنت هم میتوانست برای آنها معضل مالی ایجاد کند. در واقع در ابتدای کار با این موضوع مواجه بودیم که بزرگترین معضل آموزش مجازی، نبودِ گوشیهای هوشمند برای همه است و همینطور هزینه اینترنت اما وقتی جلوتر رفتیم، با یکی دیگر از معضلات اساسی مواجه شدیم که قبل از آن چندان به چشم نیامده بود؛ مثلا مادری با من تماس میگرفت و میگفت من باید گوشی را دست بچه بدهم و خودم بروم به کارهای دیگرم برسم. بنابراین هیچ نظارتی روی گوشیای که به اینترنت متصل است و دست بچه دادهام، ندارم. وقت هم ندارم که دایم بالای سر بچه باشم و ببینم آیا درحال درسخواندن است یا مشغول گشتوگذار در اینترنت. این مشکل وقتی پررنگتر میشود که شما به پایههای بالاتر نظیر پایه ششم دقت کنید. هر چقدر سن بچهها بالاتر میرود، بیشتر با نصب فیلترشکن و راههای دورزدن فیلترینگ داخلی آشنایی پیدا میکنند و با نصب ساده یک فیلترشکن رایگان، حجم عظیمی از مطالب غیراخلاقی ذهن و روانشان را تهدید میکند. این وسط بچهها هم به واسطه نزدیکی با همدیگر، به هم اطلاع میدادند که چطور فیلترشکن نصب کنند و حتی به دنبال چه مسائلی در اینترنت بگردند. در واقع این معضل از پایههای پایین شروع میشود و هر چقدر به سنین نزدیک به بلوغ میرسد، جدیتر میشود؛ یعنی پایههای ششم و هفتم به بعد. در این سنین، دانشآموز به لحاظ جسمی به سن بلوغ رسیده اما از نظر آگاهی و دانش، بالغ نیست. چرا؟ چون بستری نداشتهایم که دانشآموز را با مسائل و مشکلات اجتماعی درگیر در سنش آگاه کند. قبل از فراگیری اینترنت و کلاسهای غیرحضوری، همین قضیه خودش معضلی بود، حالا شما حساب کنید که معضلات مربوط به اینترنت بدون فیلتر برای کودکان هم اضافه شده. بنابراین نزدیک به نیمی از والدین با من بهعنوان معلم تماس میگرفتند و اعلام میکردند که ما حاضر نیستیم گوشی همراه با اینترنت به بچههایمان بدهیم. به این ترتیب، بزرگترین معضل تبدیل شد به این موضوع. حالا راهکار چیست؟ ما دربعضی کشورهای توسعهیافته با فیلترینگی بسیار پیشرفته مواجه هستیم. به چه شکل؟ فیلترینگ ایجاد میشود برای گروههای سنی مختلف. یعنی کودک هفتساله وقتی پای اینترنت مینشیند، نسبت به سن او، برخی سایتها فیلتر میشوند. به این ترتیب، نهادهای ذیربط، فیلترینگی تهیه میکنند که متناسب با سن کودک باشد یا والدین نسبت به سن کودکشان، فیلترینگ متناسب با سن او خریداری و نصب میکنند تا با معضلات مشابه مواجه نباشند. به این ترتیب، فیلترینگ متناسب با سن کاربر، تنظیم میشود.