[نایجل فاراژ-رهبر جنبش برگزیت] بعد از نتایج شوکهآور رأیگیری برگزیت در سال 2016، برای مدت کوتاهی من دیگر آن مرد دیوانهای نبودم که از پشت کوه آمده. رفراندوم شواهد آشکاری بود که نشان داد اکثریت رأیدهندگان مثل من از عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا بیزارهستند.
دو ماه بعد، در آگوست 2016، من با دونالد ترامپ که در آن زمان نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری بود، در یک گردهمایی انتخاباتی در ایالت میسیسیپی روی صحنه رفتم.
بعد از آن رسانههای جریان اصلی و کارشناسان مختلفی نتیجهگرفتند که آنها درباره من درست فکر میکنند. ظاهرا آنها فکرمیکردند اینکه من باور دارم این تاجر گستاخ نیویورکی شانسی برای رسیدن به کاخ سفید دارد، کمی عقلم را از دست دادهام. به خوبی به یاد دارم که ترزا می، نخستوزیر وقت انگلیس چگونه مثل یک دختربچه مدرسهای میخندید، وقتی که در مراسم شامی که با مقامات سیاسی در لندن برگزار شد و من پیروزی ترامپ را پیشبینی کردم. همه میدانیم که آخرین نفر کی خندید. فضای امسال مانند سال 2016 نیست. بسیاری از تحلیلگران سیاسی با خوشحالی گفتهاند که ترامپ بازنده خواهد بود. آنها از ترامپ به خاطر مصاحبههایش انتقاد کردهاند و به دنبال ازسرگیری شرایط عادی هستند. خب، من میخواهم بار دیگر به صراحت بگویم که سوم نوامبر 2020 ترامپ برنده خواهد شد.
تاکنون هیچ رئیسجمهوری وجود نداشته که از هر جهتی مورد حمله قرار بگیرد، حتی قبل از آنکه در مراسم تحلیف خود قسمبخورد. از توطئه روسیه تا روند استیضاح هر گونه تلاشی صورت گرفت تا چهلوپنجمین رئیسجمهوری آمریکا برکنار شود. اما ترامپ وعدههای انتخاباتی خود را قول میداند و تا جایی که شرایط اجازه داده، به آنها عمل کرده است. حامیان اصلی ترامپ احترام بسیاری برای او قائل هستند. آنها به مدیریت اقتصادی ترامپ احترام میگذارند و همانند چهار سال پیش به او احترام میگذارند. در اینکه بنیاد حامیان ترامپ بسیار محکم ایستاده، شکی نیست. اما آیا برای برد انتخابات کافی است؟
حقیقت این است که نظرسنجیها در سال 2016 نیز درباره برگزیت اشتباه میکردند، درباره ترامپ هم همینطور. چرا؟ بخشی از دلیل ساده آن این است که بسیاری از رأیدهندگان خجالتمیکشیدند که احساسات واقعی خود را اعلام کنند. با توجه به دوران متشنج چند ماه گذشته به نظر من عده بیشتری از مردم از بیان اعتقادات محافظهکارانه خود درباره طیف گستردهای از موضوعات واهمه داشته باشند و روند نظرسنجیها را تحریفکنند.
نظر روشن من این است که به نظرسنجیهای سراسری نباید اعتماد کرد، به جای آن باید به سطح نسبی اشتیاق رأیدهنده دقت کنیم. در میان رأیدهندگان بایدن آمار عجیبی وجود دارد که نیمی از آنها انگیزه اولیه خود را دوستنداشتن ترامپ اعلامکردهاند. به معنای دیگر، دادههای خود نظردهندگان نشانمیدهد که نیمی از رأیهای بایدن منفی است. البته دلایل دیگری نیز وجود دارد که برندهشدن ترامپ را پیشبینی میکند.
در 60سال گذشته یکی از فاکتورهای اصلی در شکلگیری تصمیم آمریکاییها در انتخابات ریاستجمهوری مناظرههای تلویزیونی بوده است. به عقیده من ترامپ در این رقابتها بایدن را نابود خواهد کرد. چه از او خوشتان بیاید، چه نیاید، نمیتوانید زیرکی سریع او را انکار کنید. در مقابل بایدن طوری رفتار میکند که انگار نمیداند کجاست. گمانهزنیهایی نیز وجود دارد که میگوید «جو تنبل» از زیر این مناظرهها در برود و این موضوع او را نجات خواهد داد. اما این موضوع باعث میشود که در سراسر آمریکا مورد تمسخر قرار بگیرد. مهمتر از همه، اقتصاد تعیینکننده خواهد بود. چه کسی میتواند بیکاری گستردهای را که به خاطر رکود جهانی به آمریکا ضربه وارد کرده است، جبران کند. من اطمینان دارم ترامپِ کارآفرین به بایدنِ سناتور پیشکسوت ترجیح داده خواهد شد. تنها ابر سیاهی که در افق میبینم به روند رأیگیری پستی است. من شاهد سوءاستفاده عمده از سیستم رأیگیری پستی در انگلستان بودهام که چگونه به نفع حزب کارگر بریتانیا تمام شده است. اگر ترامپ روز انتخابات برنده شود و بعد از چند هفته با اتمام شمارش رأیهای پستی بازنده اعلام شود، میتواند تبعات بسیاری را برای ثبات سیاسی در آمریکا به همراه داشته باشد.