[زهرا جعفرزاده] بعد از انفجار مهیب سهشنبه شب، چهار آگوست (چهاردهم مرداد) در بیروت، خیابانها و محلات اطراف، پر شدهاند از زنان و مردان جوانی که برای کمک به بازماندگان و تمیزکردن به آنجا رفتهاند. آنها خاک و آهنپاره و ضایعات را از خیابان جمع میکنند و برای ساکنان آن منطقه، مایحتاج میبرند؛ همه به صورت داوطلبانه. «جنی شقیر» یکی از همین نیروهای داوطلب است که در روزهای گذشته تمام روز در خیابانها بوده. او به «شهروند» میگوید تجمع گروههای مختلف برای کمک به مردم، در میدان شهدای بیروت است. آنجا مردم عادی به کمک آمدهاند و غذا و دارو و کالاهای دیگر در میان مردم توزیع میکنند. افراد خارجی هم در میانشان دیده میشود که آب توزیع میکنند. نیروهای صلیبسرخ هم حضور دارند تا از اهداکنندگان، خون بگیرند. از چندساعت پس از حادثه، یک هشتگ هم در فضای مجازی لبنان داغ شد: «بیوتنا مفتوحه»، به این معنی: «در خانههایمان باز است.»
در این وضع چشم خانواده گمشدگان به دست نیروهای امدادی است. آنها در انتظار بیرون آمدن عزیزانشان از زیر آوار نشستهاند اما خبرهای خوبی نیست. تیمها، گروههای تجسس و سگهای جستوجوگر هرچه جستوجو میکنند، به تنهای بیجان زیر ساختمانها و ماشینها و سازهها میرسند که تعداد قربانیان را بالاتر میبرد. آخرین آمار نشان میدهد که 60نفر مفقودند. «اشرفیه» نزدیکترین منطقه به محل حادثه بود که تمام ساختمانهایش ویران شده. هر آنچه مانده، اسکلتهای فلزی است که تا عصر سهشنبه هزاران نفر ساکن داشت و حالا تبدیل به قبرستانی متروکه شده است. تا روز گذشته اعلام شد که 154نفر در این حادثه جانشان را از دست دادهاند و بالای پنجهزار نفر هم مصدوم شدهاند.
خون بود و خانههای ویرانشده
یک صدای مهیب، زمینی که لرزید و سقفهایی که ویران شد. موج یک انفجار گسترده از بندر بیروت، وارد شهر شد و هرچه بر سر راهش بود، خراب کرد. بیروتنشینان میگویند صدای انفجار مهیبی از سمت بندر شهر، آنها را به خیابانها و پشت پنجرهها کشاند. در چند ثانیه، زمین زیرپایشان لرزید و موج انفجار، در و دیوار و شیشهها را بر سرشان ریخت. درست مثل یک زلزله ویرانگر. از سهشنبهشب اهالی بیروت در شوک بزرگیاند. اوضاع در بیروت هر روز ملتهبتر میشود. هر لحظه به تعداد کشتهها اضافه میشود و آمار مجروحان بالاتر میرود.
«ادی»، سهروز است که به خانه نرفته و در این سهروز همراه تیمهای دیگر، مشغول انجام کارهای داوطلبانه در سطح شهر بود. آنها خیابانها را تمیز و به مردم کمک میکردند. شرکت او در نزدیکی مرکز شهر بود و فاصله قابل توجهی با بندر داشت اما سهشنبه تخریب شد. حالا با یادآوری خاطره تلخ آن روز، صدایش میگیرد. او به «شهروند» میگوید: «اول تصور کردم زمینلرزه رخ داده، همه جا میلرزید و خیلی وحشتناک بود. بعد صدای بسیار بلندی شنیدم که اصلا طبیعی و باورپذیر نبود. همه چیز درچند ثانیه بر سرمان خراب شد. بعدش فکر کردم انفجار در خود ساختمان رخ داده اما بیرون را که نگاه کردم، متوجه شدم همه جا ویران شده. حتی بعضی تصور کردند اسراییل بیروت را بمباران کرده است. بلافاصله به اقوام و دوستان زنگ زدم تا ببینم در چه وضعیتی به سر میبرند. وقتی به خیابان رفتم، صحنههای بسیار بدی دیدم، همه جیغ میزدند و گریه میکردند، همه جا خون بود و خانههای ویرانشده و شیشههای شکسته.» انفجار روز سهشنبه و ساعتهای بعدش برای «ادی» یادآور جنگ اسراییل و لبنان در سال 2006 بود اما او میگوید که انفجار آن روز حتی از سال 2006 هم سختتر و وحشتناکتر بوده است: «نمیتوانم برای توصیف حالمان واژههای درستی پیدا کنم، واقعا تعجب میکنم که چطور زندهایم.»
او میگوید مردم از نظر روحی به هم ریختهاند، افراد زیادی هنوز زیرآوار دفناند و کسی از سرنوشتشان باخبر نیست: «اوضاع در لبنان بهشدت سخت است، منطقهای که دچار انفجار شده، بهشدت تخریب شده و نزدیک به 300هزار نفر بدون خانهاند. بندر که شریان اقتصادی لبنان است، بهطور کامل از بین رفته.» به گفته ادی، بانکها درهایشان را بستهاند و پولی به مردم نمیدهند و این بیشتر مردم را آزار داده است؛ چراکه نمیدانند باید از کجا تعمیر خانهها را شروع کنند. ادی که در روزهای گذشته در خیابان بوده و به کمک مردم رفته، نیروهای داوطلب فراوانی را دیده که در تلاش برای حمایتهای مردمیاند و خبر دارد که کمکهای زیادی از کشورهای دیگر به بیروت رسیده اما معتقد است این کمکها آن چیزی نیست که مردم نیاز دارند: «مردم به پول احتیاج دارند تا تعمیرات را شروع کنند.» به گفته او، در چند روز گذشته با کمک نیروهای داوطلب، تمام خیابانهای شهر پاکسازی شده و ماشینها به راحتی تردد میکنند اما خانههای قدیمی منطقه حادثه، دیگر قابل سکونت و تعمیر نیستند: «دوستان زیادی از یونان و فرانسه و کشورهای دیگر درحال آمدن به لبنانند تا به مردم کمک کنند. در خیابانها هم گروههای زیادی مشغول به کارند که همهشان لبنانیاند. گروههای غیرلبنانی معمولا برای آوردن تجهیزات پزشکی و نیروهای امدادی وارد کشور شدهاند.»
نیمی از بیروت آسیب دیده
«حکم امهز»، استاد علوم سیاسی از ابعاد وسیع انفجار در بیروت میگوید و بنابر شنیدهها آن را سومین انفجار تاریخی در دنیا توصیف میکند. او به «شهروند» میگوید، نزدیک نیمی از بیروت از این حادثه آسیب دیدهاند و کیلومترها دورتر از محل حادثه هم تحتتأثیر قرار گرفتهاند. اگر ساختمانهای بلند مقابل بندر نبود و اگر در بندر یعنی در کنار دریا این اتفاق نمیافتاد، موج انفجار تمام بیروت را با خاک یکسان میکرد: «درحال حاضر کارگاه بزرگ آواربرداری در منطقه حادثه مستقر است، نیروهای مختلف مشغول به کارند، گروههای داوطلب فراوانی از کشورهای ایران، هلند، قطر، آلمان و... حضور دارند، دهها نفر زیر آوارند و نیروهای تجسس و سگهای جستوجو در منطقهاند.» به گفته امهز که کارشناس مسائل خاورمیانه هم است، اتفاق رخداده در بیروت، موجب ایجاد یک نوع همبستگی در میان مردم شد و افراد فارغ از گرایشهای سیاسیشان وارد کار شدهاند برای حمایت از یکدیگر: «خیلی از افرادی که خانه بدون استفاده داشتند، در شهر میچرخند و شمارههایشان را پخش میکنند تا افراد بیخانمان، سرپناه پیدا کنند.» امهز میگوید، مردم لبنان به دلیل 15سال جنگ داخلی و جنگ سال 2006 و قبل از آن حملات اسراییل، به این نوع فاجعهها عادت کردهاند. همه در شوکند، با این حال زندگیشان را میکنند. آنهایی که بیخانمان و آواره شدهاند، در مکانهای امن قرار گرفتهاند. به گفته او وزارت بهداشت لبنان، به بیمارستانها دستور داده تا تمام مجروحان را بدون گرفتن هزینه مداوا کنند.
بعدازظهر روز گذشته، خیابانهای اصلی بیروت پر از جمعیتی بود که نسبت به سیاستهای دولت معترض بودند. وضع اینترنت در شهر ضعیف است و همه جا شلوغ. آزاده که یک مهاجر ایرانی در بیروت است، دو روز در خیابانهای این شهر بوده و کنار تیمهای دیگر مسیرها را تمیز میکرد. به گفته او، شهر توسط مردم و گروههای داوطلب درحال تمیزشدن است و نیروهای شهرداری دیده نمیشوند: «بهطور همزمان خشم و اضطراب و بهت را میشود در چهره آدمها دید. خیابانها به شکل عجیبی شلوغ است و کسی نمیتواند در خانه بماند. دولت میگوید پنج روزه، علت حادثه و مقصران را اعلام میکند.» به گفته اهالی بیروت، تعداد زیادی از قربانیان این انفجار، کارگران بندر یا آتشنشان و بهیار بودند.
لبنانیها به مرگ عادت دارند
آنطور که از اطلاعات محلی برمیآید، ارتش، ساماندهی محلات منفجرشده را به عهده گرفته و از دیروز اجازه داده که تیمهای خبری وارد صحنه حادثه شوند. محمد جوادزاده، عکاس خبری که همراه تیم هلالاحمر ایران به بیروت رفته، در گفتوگو با «شهروند» میگوید زندگی مردم در دیگر نقاط بیروت ادامه دارد: «حرف و حدیث امنیتی و سیاسی در بیروت داغ است اما با اینکه بخش بزرگی از بین رفته، مردم زندگیشان را میکنند. نظم زیادی وجود دارد و مثل ایران نیست که وقتی سیل آمده بود، همه جا به هم ریخته بود و تعداد زیادی از مردم، خودشان میخواستند به آسیبدیدهها کمک کنند و کار امدادگران را مختل میکردند. دیروز هم که سیدحسن نصرالله سخنرانی داشت، جاهای مختلف شهر صدای سخنرانی میآمد و ماشینها کنار زده بودند و گوش میدادند. معمولا قبل از سخنرانیهای او و بعدش تیر هوایی میزنند اما ایندفعه چون دعوت به آرامش کرده بود، قبلش این کار را کردند ولی بعدش نه و دیگر صدایی نشنیدیم.» آنطور که جوادزاده از اهالی بیروت پرسوجو کرده: «زمانی که اینجا جنگ شد، اگر 10تا محله داشتند میجنگیدند، مردم چهار محله اینطرفتر زندگیشان را میکردند و حتی در بالکنهای خودشان نشسته بودند و فرار نمیکردند. آنها میگویند آنقدر مواجهه با مرگ داشتهاند که این موضوع برایشان کمی عادی شده است.» او میگوید: «محل انفجار متمولنشین و منطقهای نیمه تفریحی بوده است، برهمین اساس نوع زندگیشان با اهالی جنوب بیروت کمی فرق دارد. جَو مردم، آرام اما دارای پتانسیل التهاب است.»