[ فریبا نباتی-روزنامهنگار ] از ۴۶ حادثه مهمی که در دنیا اتفاق میافتد، ۳۵ حادثه در ایران روی میدهد. همین یک جمله و دو عدد گویای این واقعیت است که حادثه بخشی از تجربه زیستی ایرانیان است و هر ایرانی ساکن در این سرزمین باید هر لحظه نسبت به احتمال وقوع حادثه حساس و آماده باشد. اما در واقعیت چقدر این موضوع جامه عمل پوشیده؟ اگر تکانههای ذهنی افکار عمومی در برابر رخدادی مانند زلزله را فاکتور بگیریم، پاسخ به این سوال دو کلمه بیشتر نیست؛ تقریبا هیچ. حساسیت جامعه در برابر رخدادها، با وجود محاصره دشت ایران با مخاطرات طبیعی و احتمال بالای حوادث دستساز به دلیل توسعه نامتوازن شهری، به ویژه در وقایعی که ناگهانی رخ نمیدهد و اثر قابل لمسی ندارد همچون فرونشست زمین، بسیار پایین است. خطر همیشه برای ما دور و مرگ همیشه برایمان تنها برای همسایه تعریف شده.
مهمترین عامل در ایجاد انگیزه در افراد جامعه برای گامبرداشتن در مسیر خودمراقبتی در بلایا درک درست از خطر بلایاست. کارشناسان میگویند با افزایش آگاهی و تغییر نگرش افراد جامعه میتوان ایجاد حس مسئولیتپذیری فرد را در قبال خود و دیگران و درنهایت تغییر رفتار او انتظار داشت.
گرچه آموزش و اطلاعرسانی درباره مخاطرات همواره اولین و بهترین روش ایجاد درک خطر در افراد جامعه نام برده میشود اما تجربه شیوع و همهگیری ویروس کووید-19 نشان داد اطلاعرسانی صرف هم به تمام معنا کارساز نیست. در این همهگیری اطلاعرسانی و آموزش تا حدودی در خودمراقبتی موثر بود اما طولانیشدن روند بحران آموختهها را به محاق برد. بررسی مطالب رسانهها و شبکههای اجتماعی گویای این است که مطالب منتشرشده درباره همهگیری کرونا در رسانهها و شبکههای اجتماعی رفته رفته کاهش یافته، حتی حساسیت در جامعه نسبت به پیشگیری از کرونا به گفته ستاد مقابله با کرونا از 78درصد در فروردین ماه به 18درصد در خردادماه رسیده است و روز به روز هم کمتر میشود.
درک خطر، افراد را برای تبدیل فکر به عمل توانمند میکند اما عادت به آگاهیهای منتشرشده درباره مخاطرات و عادیانگاری حوادث خلأ بزرگی در ایجاد این توانمندی است. درک خطر تنها یک موضوع فردی نیست بلکه عوامل اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیکی نیز در آن نقش دارند و از آنجا که تنها راه کاهش خطر در جامعه افزایش درک خطر اکثریت جامعه است، توجه به راهکارهایی دیگر برای حفظ شیب ثابت درک خطر بیش از پیش ضروری است.هر چند آنچه همیشه در درک خطر و خودمراقبتی بیش از هر چیزی اثرگذار بوده، تجربه شخصی است و همه ما در کودکی تا زمانی که دستمان با ظرف داغ برخورد نکرده بود، هشدارهای پدر و مادر را جدی نمیگرفتیم اما برای کاهش آسیب بلایا افزایش خودمراقبتی و حفظ درک خطر ضروری است. اعتبار حاکمیت، دولت و مراکز مسئول در این زمینه بهبود یافته و مسئولیتپذیری و پایبندی این نهادها به دستورالعملها و قوانین در زمینه پیشگیری و آمادگی در برابر مخاطرات و توجه به سلامت عمومی افزایش مییابد. لازم است کسانی که در کار اطلاعرسانی هستند همواره صدای رسای تجربههای آموخته از حوادث و بحرانها باشند. بهرهبردن از امکانات جدید آموزشی و بیان تازه برای موثربودن آموزشها و اطلاعرسانی و نیز بهرهبرداری از آموختههای کسانی که در این زمینه تجربه کسب کردهاند و مورد اعتماد عمومیاند، اثرگذار خواهد بود.