[علیاکبر اسماعیلپور] این طرح مانند طرحهای قبلی به اشکال آشکار اشتغال کودکان پرداخته است؛ دسترسی به کودکان خیابانی آسان است، افکار عمومی را جریحه دار میکند و.... دلایلی از این دست باعث شده که در تمام این سالها همواره به اشکال آشکار اشتغال کودکان پرداخته شود و کودکان در اشکال پنهان اشتغال همواره استثمار شوند. این طرح عنوان کرده که کودکان زبالهگرد هم بهطور ویژه ساماندهی خواهند شد، این در حالی است که معاونت اجتماعی شهرداری هم طرح ویژهای برای کودکان زبالهگرد در دست تدوین دارد؛ گذشته از اینکه این طرحها تا چه اندازه به عمل نزدیک باشند اما موازیکاری و هدردادن منابع سالهاست که به وسیله مسئولان در حوزه آسیبهای اجتماعی بهخصوص کودکان کار انجام میشود . این طرح درمجموع به کودکانی پرداخته که در خیابان کار میکنند. با توجه به توضیحات زیر مشخص میشود که تدوینگران و ارایهدهندگان طرح فقط به چارچوبهای طرحنویسی توجه داشتهاند و در خصوص گروه هدف و خصوصیات زندگی و اجتماعی آنها مطالعهای صورت نگرفته است. کودکانی که در خیابانهای شهرهای بزرگ و کوچک حضور دارند دو دستهاند؛ کودکان کولی، غربتی یا جوکیها که با تعریف طرح همان کودکان ایرانی را تشکیل میدهند و سبک زندگی و فرهنگشان به هیچ وجه با چارچوب این طرح و طرحهای اینچنینی سازگاری ندارد. بخش دیگری از کودکانی که در خیابان کار میکنند کودکان افغانستانی هستند که قربانی جنگ، مهاجرت اجباری از وطن، بیعدالتی و تبعیض در سرزمین میزبان و... شدهاند و مجموعهای از عوامل باعث شده تا خانوادههای افغانستانی همگی درگیر کار شوند. بر اساس این طرح چه نوع توانمندسازی قرار است انجام شود؟ اغلب مادران و دختران خانوادهها که درگیر بستهبندی با حقوق ناچیز در اشتغال خانگی هستند، پسران خانوادهها هم مشغول انواع اشتغال خیابانی و کارگاهی هستند. این خانوادهها بیشتر قربانی بیعدالتی هستند تا نیازمند طرحهای ساماندهی.
نهادهای مدنی و انجمنهای حامی کودکان کار به کودکان و خانوادههای آنان بها میدهند، زمینههای آموزش و تحصیل کودکان را فراهم میکنند و با ایجاد اشتغال برای زنان و دختران آنان را از استثمار در کارهای خانگی نجات میدهند و درمجموع تلاش آنها به سوی دسترسی به حداقلهای عدالت اجتماعی برای این خانوادههاست. نهادهای مدنی ثابت کردهاند که در حوزه آسیبهای اجتماعی، کودکان و زنان و... همواره از سازمانهای دولتی جلوترند، دولت فخیمه به جای بازتعریف چندین باره طرحهای شکستخورده با اسامی مختلف، اتلاف منابع مالی و انسانی و... فعالیت نهادهای مدنی را به رسمیت بشناسد، به آنان اعتماد کند و بودجه بیچشمداشت کُرنش از این نهادها به آنان پرداخت کند.