کریم رجبزاده، شاعر: «در دهه ۳۰ درویشی به نام غواص که اهل زنجان بود، به گیلان آمد و در قهوهخانهای نشست و وقتی دید که تعدادی از شاعران جوان شعر میخوانند، شروع به شعر خواندن کرد. یکی از این جوانها به نام رحمت موسوی که حالا غزلنویس فوقالعادهای است، چون میبیند که این درویش شعرهای خوبی دارد، شعرهای او را به مطبوعات میدهد و در کوتاه زمانی در سراسر ایران نام غواص مطرح و شاعر بلندآوازهای میشود؛ تا آنکه شفیعیکدکنی که دانشجوی ادبیات بود، روزی به کتابخانه آستان قدس میرود و به دیوانی خطی دست پیدا میکند و میبیند که همه شعرهای غواص از این کتاب است. او شعرهای حزین لاهیجی را میدزدید و جای «حزین» نام خودش را میگذاشت و چاپ میکرد. نسل حاضر در روزگار ما هم واقعا از روی دست همدیگر مینویسند. مثلا شاعری میگوید «من دریا را تا میکنم»، دیگری هم میگوید «من آسمان را تا میکنم» و همین روال ادامه دارد.»
کیوان ساکت، نوازنده تار و آهنگساز: «کرونا هم به موسیقی ضربه زده و هم از طرفی یکسری امکانات را فراهم کرده است. هرچند واقعه خطرناکی بود ولی نمیتوانیم صددرصد بگوییم منفی بوده است. شاید مهمترین چیزی که رخ داد دگرگونی بسیاری از باورها و تفکرات مردم درباره بسیاری اندیشهها بود. در این ایام یک کار برای ایران ساختهام که داریم برای گزینش خواننده آن رایزنی میکنیم. یک کار هم به یاد شجریان ساختهام که سالار عقیلی آن را خوانده است و میخواهیم آن را تبدیل به کلیپ کنیم.»
سینا برومندی، عکاس: «عکاسی پینهول یک شیوه عکاسی بدون لنز است که از آن برای کارهایم الهام گرفتهام اما کار من مطابق شیوه استاندارد این تکنیک نیست. من از کاغذ سوراخدار استفاده میکنم و با این کار به کیفیت تصویری جدیدی میرسم که با آنچه معمولا از عکس انتظار داریم متفاوت است. همه دوربینها و تکنولوژیهای جدید تلاشی برای این هستند که تصاویری با قدرت وضوح بالاتر ایجاد کنند، اما تلاش من این است که عکسهایم آن وضوح را نداشته باشند و فاصله گرفتن از تعبیر عامیانه عکاسی برایم اهمیت دارد.»