شماره ۲۰۲۱ | ۱۳۹۹ دوشنبه ۳۰ تير
صفحه را ببند
گفت‌وگوی «شهروند» با رهبر ارکستر سازهای ملی
برگزاری کنسرت در فضای باز جذاب است
بسیاری از موزیسین‌های ما زیر خط فقر زندگی می‌کنند ارکسترهای دولتی ایران مشکل مدیریتی دارند

  [ نیره خادمی ] گروه ارکستر سازهای ملی هم در روزهای شیوع کرونا مثل بقیه هنرمندان قطعاتی را برای ارایه در فضای مجازی منتشر کردند؛ قطعاتی که به گفته رهبر این ارکستر ضبط هر کدام حدود 4 تا 5‌میلیون تومان هزینه داشته است، بنابراین به دلیل مشکلات مالی هنوز نتوانسته‌اند قطعه سوم را کامل کنند. برخلاف تصور عموم درباره مرفه‌بودن موزیسین‌ها اما حال‌وروز آنان در شرایط کرونا، صعود یک‌باره قیمت‌ها و بیکاری چندان تعریفی ندارد، درست مثل هنرمندان تئاتر، با این تفاوت که تئاتری‌ها به صورت دست‌وپا شکسته توانستند چند اجرا روی صحنه ببرند، اما در عرصه موسیقی حتی این اتفاق هم نیفتاد. علی‌اکبر قربانی درباره مشکلات هنرمندان موسیقی، مصائب ناشی از کرونا و بی‌ثباتی‌های حاکم بر جامعه به «شهروند» می‌گوید که نه‌تنها بیکاری هنرمندان تاکنون وجود داشته است که حتی تا پایان‌ سال هم چندان امیدی برای کار و اجرای آنان وجود ندارد. «درحال حاضر همه مشاغل کار خود را هرچند به صورت محدود آغاز کرده‌اند، جز هنرمندان. اجراها از اسفند ماه به‌طور کامل متوقف‌شد، دانشگاه‌ها تعطیل شد و کلاس‌های آموزشی آنلاین هم که چندان کششی ندارد، در صورتی که ما هم برای نوروز برنامه اجرا داشتیم. قبل از اسفند کنسرت‌هایی که در شیراز و تبریز داشتیم، به علت شرایط پیش آمده در کل کشور به دو اجرا ختم‌شد. همه اینها به بدنه موسیقی آسیب وارد کرد، درحالی‌که یک گروه برای هر کنسرت دست‌کم چند ماه زحمت می‌کشند و تمرین می‌کنند. چیزی که بیشتر همه را نگران می‌کند این است که تا کی این شرایط ادامه خواهد داشت؟ آیا سرانجام بخش دولتی برای این قضیه فکری خواهد کرد یا اینکه موزیسین‌ها باید جمع کنند و کار  دیگری انجام دهند؟ به‌هرحال عده زیادی از این طریق امرار معاش می‌کنیم. تا الان که بیکار بوده‌ایم، محرم و صفر هم کار ما تعطیل است، بنابراین هیچ امیدی برای کار تا پایان‌ سال نیست.» او می‌گوید که در این شرایط اگر هنرمند سرمایه‌ای نداشته باشد و  یک‌سال نتواند کار کند، چطور می‌تواند در برابر شرایط اقتصادی و تورم تاب بیاورد. «فرهنگ تنها چیزی است که کسی به فکر آن نیست، نخستین چیزی که تعطیل می‌شود، فرهنگ است و آخرین چیزی هم که اجازه فعالیت پیدا می‌کند، فرهنگ است.»

با وجود اینکه عملا از اوایل تیر ماه سینماها و سالن‌های تئاتر کار خود را با حضور گروه‌های محدود و 50‌درصد ظرفیت آغاز کردند، اما درباره موسیقی ماجرا طور دیگری پیش رفت. تنها چهار خواننده پاپ در سایت بلیت‌فروشی کنسرت پیش‌قدم شدند، اما به علت افزایش قیمت بلیت و حاشیه‌هایی که پیش آمد، اجراها لغو شد تا تکلیف آن پس از محرم و صفر مشخص شود. «مردم هم درباره حضور در کنسرت نگرانی‌هایی دارند، حتی اگر سالن 2‌هزار نفری با نصف ظرفیت اجرا بگذارد هم باز شرایط چندان مناسبی برای آنان نیست. وضع اقتصادی هم به همه فشار می‌آورد و بسیاری دیگر نمی‌توانند بلیت خریداری کنند، ضمن اینکه هنوز مدیریت فضا مشخص نیست که مردم یا موزیسین‌ها با خیال راحت در محل حاضر شوند. ارکستر سازهای ملی هم قرار بود کنسرت آنلاین یا در فضای باز اجرا داشته باشد، اما باز هم نشد، چون ممکن بود  به خاطر شرایط استقبال نشود.»
ارکستر سازهای ملی به رهبری علی‌اکبر قربانی البته تجربه اجرا در فضای باز به همراه محمد معتمدی در بوستان آب و آتش را هم دارد؛ کنسرتی که شهریور‌ سال 97 رایگان برگزار و استقبال خوبی هم از آن شد. «مردم شاید در ابتدا فکر می‌کردند کنسرت‌های سازهای سنتی ایرانی خسته‌کننده باشد، چون تا به حال اجرای آن را از نزدیک ندیده بودند، اما وقتی با آن مواجه شدند، برایشان جذاب بود. کنسرت‌های اینچنینی بسیار مهم است، به‌ویژه برای افرادی که توانایی مالی خرید بلیت ندارند. اگرچه این اجراها مشکلاتی هم دارد، مثل نبود جایگاه برای مردم یا نبود سیستم صوتی مناسب. البته اگر این اجراها ادامه یابد، قطعا تجربه برگزارکنندگان هم بالاتر خواهد رفت و اشکالات را رفع خواهند کرد.»
او درباره قطعاتی که در طول پنج ماه گذشته به صورت رایگان در فضای مجازی منتشر کردند هم می‌گوید که هر کدام با توجه به هزینه میکس و تدوین حدود 5 تا 6‌میلیون تومان برایشان تمام‌می‌شود، درحالی‌که چنین قطعاتی درآمدی برای گروه ندارد. «قطعه دیگری هم داشتیم که اتفاقا با کلام بود، اما به دلیل مشکلاتی که پیش آمد، تکمیل نشد. این فیلم‌ها هزینه‌بر و زمان‌بر است و از هیچ جایی هم حمایتی وجود ندارد. همین چند موردی هم که انجام شد، با هزینه شخصی خودمان بود و دیگر بعید‌می‌دانم ادامه پیدا کند.»
تصور عموم همیشه درباره هنرمندان موسیقی، افرادی است که از رفاه نسبی برخوردارند، اما به گفته قربانی واقعیت چیز دیگری است. «شاید از کل جامعه موسیقی تنها 5درصدشان اوضاع مالی خوبی داشته باشند که این 5‌درصد هم یا خواننده هستند یا در حوزه پاپ کار می‌کنند. واقعا 95‌درصدی که وضع چندان خوبی ندارند، چه کنند؟ آیا باید پابه‌پای آن 5‌درصد بسوزند؟ بسیاری از موزیسین‌های ما زیر خط فقر زندگی می‌کنند و باید فکری به حال آنان کرد. گیرم حق بیمه این سه ماه هنرمندان هم به آنان بازگردانده شد، اما آیا واقعا هنرمندی که کار و درآمدی نداشته و مستأجر هم است، می‌تواند از پس گرانی و تورم ساعت‌به‌ساعت بربیاید؟»
از موسیقی آذربایجان تأثیر گرفتم
ارکستر سازهای ملی عملا از‌ سال 2017 و پس از اجرا در فستیوالی در قزاقستان تشکیل شد و به سرپرستی علی‌اکبر قربانی کارش را ادامه داد. او از نوجوانی هم سازهای ایرانی کار کرده و به قول خودش هم موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک را دوست داشته و هم دلداده موسیقی آذربایجان بوده است. «از موسیقی آذربایجان تأثیر زیادی گرفتم، اما این‌طور نبود که فقط علاقه‌مند به موسیقی آذربایجان باشم. موسیقی آذربایجان به شیوه کلاسیک و ارکسترال است، ژانر من هم همین بود، بنابراین از لحاظ تکنیکی به آن گرایش پیدا کردم. آهنگسازان آذربایجانی هم از گذشته تحت‌تأثیر روس بودند که پیشرفت کردند؛ درواقع موسیقی آنان از موسیقی کلاسیک نشأت گرفته است. تکنیک موسیقی کلاسیک به علاوه ماهیتی که موسیقی شرق دارد، وقتی با هم ترکیب می‌شوند، از آن موسیقی روسیه و آذربایجان به وجود می‌آید. ملودی‌های موسیقی آذربایجان به ملودی‌های موسیقی ایرانی نزدیک است، چون ریشه واحد دارد و از 12 مقام شروع‌شده و درواقع بعدها تفاوت پیدا کرده است. شاید به دلیل همین تأثیر دوستان می‌گویند کارهای من به لحاظ ملودی و ماهیت به موسیقی آذربایجان نزدیک است.»

مشکلات مدیریتی در ارکسترهای سمفونیک و ملی
بخش دیگر این صحبت‌ها درباره آسیب‌هایی است که ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران در سال‌های اخیر به ویژه‌ سال‌های 93 و 94 داشته‌اند. علی‌اکبر قربانی که در آن زمان مشاور فرهاد فخرالدینی، رهبر ارکستر و عضو شورای فنی ارکستر ملی بود، معتقد است که عمده این اختلافات و حاشیه‌ها به دلیل مشکلات مدیریتی است. «دوستانی که از لحاظ اداری باید ارکستر را تأمین می‌کردند، به نیاز آن آشنایی نداشتند و همین موضوع بیشترین آسیب را به پیکر این دو ارکستر وارد کرد، ماجراهایی که البته به سال‌های قبل برمی‌گردد، یعنی وقتی که نوازندگان را از شکل استخدامی به قراردادی درآوردند، درواقع زیر پای نوازندگان را خالی کردند و آسیب بزرگی به آنان وارد شد که بعد در‌ سال93 با وجود مشکلات مدیریتی آسیب‌هایی را رقم زد. متاسفانه مدیران همیشه نگاه مقطعی دارند و فقط می‌خواهند در دوره فعالیت خودشان رزومه‌ای به جای بگذارند و هیچ وقت نگاه بلندمدت ندارند و فکر نمی‌کنند که کاری برای آیندگان بر جای بگذارند. ارکستر سمفونیک نزدیک به 80‌سال قدمت دارد و با تمام گرفتاری‌ها کارش را انجام داده است، اما چرا نباید رهبر ثابت داشته باشد؟ ارکستری که مدیر هنری و رهبر ندارد، مثل بچه یتیمی است که هر جور که بخواهند از آن استفاده می‌کنند.» اختلاف در ارکستر‌های ملی و سمفونیک هرازچندگاهی میان رهبران آن ادامه داشته است و در آخرین نوبت ‌سال گذشته با صحبت‌های منوچهر صهبایی، رهبر میهمان ارکستر سمفونیک تهران علیه شهرداد روحانی به صحنه اجرا هم کشیده شد. 


تعداد بازدید :  327