علی ربیعی، سخنگوی دولت، روز گذشته با انتشار یادداشتی در خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران به موضوع داغشدن هشتگ «اعدام نکنید» در شبکههای اجتماعی واکنش نشان داد.
این هشتگ در واکنش به خبر تأیید حکم اعدام سه متهم ناآرامیهای آبانماه سال 98 در شبکههای اجتماعی داغ شد. ربیعی در بخشی از یادداشت خود نوشته است: «در روزهای گذشته همزمان با اعلام حکم اولیه سه نفر از جوانان مرتبط با ناآرامیهای آبان ۹۸، شـاهد شکلگیری موجی در شبکههای اجتماعی با هشتگ «اعدام_نکنید»، بودیم. من البته هیچ اطلاعی از ماهیت پرونده این سه نفر نداشته و دانش حقوقی نیز ندارم، اما با تبیین اجتماعی - امنیتی موضوع چند نکته به ذهنم متبادر میشود.»
ربیعی در ادامه یادداشت خود به بازتابهای حکم اعدام این سه نفر اشاره کرد و نوشت: «بازتابهای این حکم که طیف بسیار متنوعی از گرایشها را از سوی فعالان سیاسی و مدنی و جوانان و گروههای اجتماعی در بر میگرفت که با نوعی نگاه همدلانه هشتگی را داغ کردند؛ مطابق معمول در کنار یک خواست طبیعی افکار عمومی -که به اعتقاد من باید به آن احترام نهاد، زیرا هر اقدامی که از سوی دولت به مفهوم اعم صورت میگیرد، باید با نگاهی به مصلحت و منفعت مردم، ثبات و آینده ایران و جامعه باشد – اینبار هم در یک برنامه موجسوارانه، رئیسجمهوری آمریکا با وقاحتی باورنکردنی در توییتی به زبان فارسی خواستار توقف اعدام این متهمان شد.»
او در ادامه به مداخله دونالد ترامپ در این موضوع اشاره کرد و مداخله او را نوعی «پارازیت» نامید. که نهتنها هیچ کمکی به این گفتوشنود نکرده بلکه آن را دچار اخلال مینماید.
او در ادامه بر لزوم «شنیدهشدن همه صداها و تفکیک اعتراض از تخریب» تأکید کرد و نوشت: «اگرچه در عصر رسانههای مجازی، تشخیص صداهای اصیل و برخاسته از بطن جامعه از صداهای جعلی و هدایتشده از دستگاه تبلیغاتی دشمنان آسان نیست، اما ما با این اعتقاد که باید برای تحمل همدلانه و گذشتن از شرایط سخت همه صداها را شنید با تفکیک اعتراض از تخریب، گریزی از ارتقای مهارتهای خود در تشخیص این تمایزها نداریم.»
علی ربیعی در ادامه به تحلیل کسانی که از این هشتگ در شبکههای اجتماعی حمایت کردهاند، پرداخت و نوشت: «در میان همه آنهایی که خواستار توقف اعدام آن متهمان بودند، شاهد همصدایی تعدادی از هنرمندان و فعالان اجتماعی خوشنام هم بودیم که نه تعلق سیاسی به حزب و جناحی دارند، نه به فکر انجام یک عمل سیاسی بودند و شاید فقط از سر نگرانی ملی به این کارزار مجازی پیوسته باشند. همینطور میتوانستیم هزاران توییت دیگر را ببینیم که چه موافق آن باشیم و چه مخالف، باید بپذیریم دارای خاستگاهی طبیعی درون جامعه ایران نیز هستند. در طیف دوم، انبوهی توییت دیگر را میتوان سراغ گرفت که بهطور مشخص برخاسته از سودجویی و فرصتطلبیهایی بود که نهتنها تمایلی به تمام شدن ناآرامیهای آبان ۹۸ نداشتند بلکه برای آنها تداوم خشونت ایده و ایدهآل است و امروز نقاب کهنه انداخته و در قامت دلسوزان قربانیان به میدان آمدهاند.»
ربیعی این افراد را به چند دسته تقسیم کرد و نوشت: «بهعنوان مثال وقتی توییتی با عنوان «ایران را سراسر آبان میکنیم» در فضای مجازی منتشر میشود، بهراحتی میتوان دریافت که چنین گزارهای در خفا، در اعماق کانونهای بدخواه ایران و «توییت به مزد» طراحی شده برای ایجاد گسست در همان هشتگ. همجوارسازی منافقانه آن گزاره و این هشتگ بهطور روشن در خدمت القای یک خط و شکل دادن یک واکنش است: به عبارت روشنتر برخی از آن توییتهایی که هشتگ را در پای خود داشت، لزوماً به معنای «اعدام نکنید» نبود، دقیقا برعکس؛ هدفی جز تسریع و القای شتابزدگی در صدور و اجرای حکم، تعقیب نمیکرد. هوشمندی ما در این است که در این دام نیفتیم. هدف اینان کوبیدن بر طبل خشونت در جامعه ایران است، نه دفاع از جان سه جوان.
دسته سوم، دولتهای بدخواه ایران بودند که مثل همیشه فرصت مداخله پیدا کردند و از جوشش احساسات طبیعی مردم برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره میبرند. دو دسته اخیر همان زواید و حاشیههایی هستند که باید دور ریخته شوند، اما هنر سیاسی انقلاب ما در این است که اجازه ندهیم دغدغه و صدای گروه اول در این هیاهو شنیده نشود. »