عقیل عزتی جامعهشناس شهری
عمدتا ایراداتی که به شورایاریها وارد میشود، ایرادات حقوقی و سیاسی است. ایرادات و اشکالات که گاهی هم درست به نظر میرسند. اما اگر ما بخواهیم از بُعد اجتماعی به شورایاران نگاه کنیم، باید چند مسأله را مدنظرمان قرار دهیم؛ در وهله اول باید توجه داشته باشیم که اگر قرار است برای مردم فعالیت کنیم، به مقوله مشارکت اجتماعی نیازمندیم. عموما نهادها در مقابل یک نیاز شکل میگیرد، وقتی که این نیاز به اثرگذاری مردم در تصمیمات مختلف دیده شده، نیاز به ایجاد نهادهایی هم مشاهده شد که بتوانند به این نیازها پاسخگو باشند. شورایاریها از جمله نهادهایی بودند که در مقابل نیاز به مشارکت مردم در سطح محلی شکل گرفتند. اگر بخواهیم آسیبشناسی کنیم، ممکن است بسیاری از شورایاران گرفتار رانت محلی هم شده باشند، اما نباید فراموش کرد که از ابتدا آنها بنا به نیازی که در سطح محلات ایجاد شده بود، تشکیل شدند. بهطور مثال من امروز بهعنوان مسئول یک «انجیاو»، اگر بخواهم در سطح محلی فعالیتی انجام بدهم، نیاز به گروه شرکای اجتماعی دارم که بتوانم به واسطه آنها با مردم ارتباط بگیرم. به همین خاطر در سطح محله، مدیر محله، شورای محله یا سرای محله را جستوجو میکنم تا آنها تسهیلگر حضور من در محله شوند. از نگاه دیگر، از بینبردن نهادهای واسط بین حکومت و شهروندان، همیشه محل ایراد بوده است. اینکه این روزها میگویند تنها انتخابات شورایاری منتفی میشود، نه حضور آنها، به نظر من صحیح نیست. اگر منِ شهروند، امکان انتخاب شورایاران را نداشته باشم، در مقابل هیچ اعتمادی هم به منتخبان در محله نخواهم داشت و به تبع آن، هیچ مشارکتی هم در حل مسائل محله نمیکنم. این مسأله رویکرد غلطی به حوزه مدیریت شهری است که محکوم به شکست است. انتخابات شور و هیجانی ایجاد میکرد و به مردم این حس را میدهد که آنها موثر هستند. حالا با وجود منتفیشدن انتخابات به گمان من، حضور شورایاران هم بدون آسیب نخواهد بود.