وحید میرزایی طـــنــزنـویــس
این روزها یکی از تفریحات مسئولان سابق و فعلی کشور مصاحبهکردن است؛ یعنی صبح که از خواب بیدار میشوند، پس از زدن مسواک و خوردن صبحانه یک چرخی در توییتر که فیلتر است میزنند، بعد حوصلهشان سر میرود و ناگهان تصمیم میگیرند با یک نفر مصاحبه کنند. با توجه به مصاحبههای اخیری که در شبکههای مجازی دست به دست میشود ما نیز در اینجا چند مصاحبه با برخی افراد مشهور تاریخ انجام دادهایم.
آدولف هیتلر
شهرونگ: «سلام جناب هیتلر. ممنون که دعوت ما رو پذیرفتین.»
هیتلر: «من دعوت شما رو نپذیرفتم. خودم از شما دعوت کردم. من تصمیم میگیرم با چه کسی مصاحبه کنم.»
شهرونگ: «حالا همون. میتونم بپرسم نظر شما در مورد خشونت و جنگ چیه؟»
هیتلر: «خشونت و جنگ پدیده مذموم روزگار ماست. وقتی دموکراسی و گفتوگو وجود داره چرا باید با زبان جنگ صحبت کرد؟»
شهرونگ: «ببخشید استاد شما در دو جنگ جهانی شرکت و دنیا رو ویران کردین.»
هیتلر: «نه من اصلا با جنگ مخالفم و عدالت و آزادی رو برتر از هر چیزی میدونم.»
شهرونگ: «والا چی بگم. شنیدم با فرهنگ و هنر رابطه خوبی ندارین. چرا؟»
هیتلر: «نه هرگز. من عاشق نقاشی و موسیقی هستم. آهنگهای موتزارت رو از حفظم. اتفاقا یه آهنگ از خواننده ایرانی هست که میگه «ای قشنگتر از پریا تنها تو کوچه نریا» رو خیلی دوست دارم. همیشه این آهنگ رو تو اردوگاههای کار اجباری، کورههای آدمسوزی و سربازخونهها میدادم پخش کنند.»
قذافی
شهرونگ: «سلام قذافی جان. خوبی؟ به گفتوگوی ما خوش آمدی؟»
قذافی: «فدای محبتتون. ممنون که من رو قابل دونستین.»
شهرونگ: «چه مودب. قذافی جان اجازه بده بیپرده حرف بزنیم. چرا اینقدر آدم، کشتی و صدها انسان رو به خاک و خون کشیدی؟»
قذافی: «اصلا این اتهامات رو نمیپذیرم. من همواره در طول تاریخ موافق آزادی انسانها بودم و معتقدم انسان از ارزش والایی برخورداره و میتونه برای سرنوشتش تصمیم بگیره. تمام این افراد که کشته شدند خودشون تصمیم گرفتن سرشون رو بیارن جلوی شمشیر من و دوستانم. ما هم به نظرشون احترام میذاشتیم و سرشون رو از بدن جدا میکردیم.»
شهرونگ: «نشنیده بودم تا حالا. چرا هنگام حکومت تمام کتابها و نمادهای فرهنگ و هنر رو از بین میبردی؟»
قذافی: «من نمیدونم کی برای شما اینهارو تعریف کرده. من عاشق کتابم. من یک شب کتاب سبز نخونم اصلا خوابم نمیبره. من یک روز «هنر شفاف اندیشیدن» ترجمه عادل فردوسیپور رو نخونم، نمیتونم تمرکز کنم شمشیرم رو تیز کنم. گفتم عادل. آقا بد کردین با عادل. صداوسیما یه برنامه خوب داشت، مینشستیم شبا میدیدیم، اینم دادینش هوا.»
آقا محمدخان قاجار
شهرونگ: «سلام. ببخشید بدموقع هم مزاحم شدیم. انگار اعصاب ندارین. فقط یه سوال میپرسیم و مزاحم نمیشیم. اصلا سوال هم نه یه توصیه به جوونا بکنین.»
آقا محمدخان: «من توصیه خاصی ندارم فقط اینکه موسیقی خوب گوش کنین تا گوشتون به موسیقی خوبشنیدن عادت کنه. به بچهها هم توصیه میکنم اول کتاب بعد اینستا. خیلی وارد دنیای مجازی نشن. ممنون.»