[شهروند] هشتم جولای برای ما ایرانیها یادآور دو اتفاق سیاسی است که هریک به نوعی بر مقدرات مملکتمان تأثیرگذار شدند. نخستین اتفاق 213سال پیش در چنین روزی، برابر هشتم جولای 1807 میلادی با امضای پیمان تیلسیت بین ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه و الکساندر یکم تزار روسیه رقم خورد. با امضای پیمان تیلسیت، رهبران دو قدرت بزرگ اروپا متعهد شدند درصورت تهاجم کشور ثالث به خاک روسیه یا فرانسه، به یاری هم بشتابند و موجبات دفع شر از سرزمینهای خود را فراهم آورند. ناپلئون برای کسب رضایت مضاعف تزار روسیه طی یک حاتمبخشی آشکار، ایالتهای والاشی و مولداوی در غرب مرزهای فرانسه را به روسها واگذار کرد و متعهد شد درصورت ابراز مخالفت و حمله عثمانیها، سریعا به کمک مسکو برود. خیر و شر معاهده تیلسیت به خودی خود ارتباطی با ایران پیدا نمیکرد، اگر عهدنامهای به نام «فینکنشتاین» وجود نمیداشت! پیمانی که تنها دوماه قبل از امضای تیلسیت، بین دولتهای وقت ایران و فرانسه منعقد شده و طی آن ناپلئون تعهد کرده بود درصورت هرگونه دستاندازی روسها به خاک ایران، مرزهای امپراتوری روسیه را برای دفاع از متحد شرقی خود مورد تاخت و تاز قرار داده و زمینه را برای تحمیل شرایط تهران به مسکو فراهم آورد. در این عهدنامه، ناپلئون مالکیت ایران بر سرزمین گرجستان را تمام و کمال مورد تأکید قرار داده و مقرر شده بود مستشاران فرانسوی برای تعلیم و تجهیز ارتش ایران هرچه زودتر راهی تهران شوند. از آنسو فتحعلیشاه قاجار نیز ذیل مفاد عهدنامه فینکنشتاین، با پذیرش خواست پاریس برای اخراج انگلیسیها از خاک ایران و تعهد به ایجاد مسیری امن برای حرکت ارتش فرانسه به سمت هندوستان، امتیازی معادل و شاید سنگینتر به لحاظ ارزش معنوی را تقدیم امپراتور فرانسه کرد. اما هیچیک از این تعهدات فرصت عملیشدن نیافتند و ناپلئون با فروکردن خنجر تیلسیت بر پیکر دولت قاجار، زمینه را برای محکمترشدن جای پای انگلیسیها در ایران فراهم آورد. بر همین اساس سال 1809 میلادی یعنی دوسال پس از عهدشکنی فرانسویها، دولت بریتانیا با امضای عهدنامههای «مجمل» و «مفصل»، حکم اخراج فرانسویها از خاک ایران را از دربار قاجار گرفت. درست 130سال پس از امضای عهدنامه بیحاصل فینکنشتاین، برابر هشتم جولای 1937 میلادی، پیمان سعدآباد با حضور عنایتالله سمیعی وزیر امور خارجه ایران، توفیق رشدی اراس وزیر امورخارجه ترکیه، ناجی الاصیل وزیر امورخارجه عراق و فیض محمدخان وزیر امور خارجه افغانستان در کاخ سعدآباد به امضا رسید و طرفین متعهد شدند ضمن پرهیز از مداخله در امور داخلی یکدیگر و محترمشمردن مرزهای سیاسی، از هرگونه تجاوز نظامی نسبت به یکدیگر امتناع بورزند. اما این پیمان نیز دوام چندانی نیاورد و 18سال بعد جای خود را به پیمانی بیخاصیتتر از خود یعنی «سنتو» داد تا نهایتا همه این پیمانها با پیروزی انقلاب اسلامی سال 57 به زبالهدان تاریخ سرازیر شوند.